(مسأله 2009): بنا بر احتیاط موقعى که گندم و جو را از کاه جدا مى کنند و موقع خشک شدن خرما و انگور، انسان باید زکاة را به فقیر بدهد، یا از مال خود جدا کند. و زکاة طلا و نقره و گاو و گوسفند و شتر را بعد از تمام شدن ماه یازدهم به فقیر بدهد، یا از مال خود جدا نماید، ولى اگر منتظر فقیر معینى باشد یا بخواهد به فقیرى بدهد که از جهتى برترى دارد، مى تواند زکاة را جدا نکند.
(مسأله 2010): بعد از جدا کردن زکاة لازم نیست فوراً آن را به مستحق بدهد ولى اگر به کسى که مى شود زکاة داد، دسترسى دارد، احتیاط واجب آن است که دادن زکاة را تأخیر نیندازد، مگر اینکه انتظار شخصى بهتر یا مصرف ارجح را داشته باشد.
(مسأله 2011): کسى که مى تواند زکاة را به مستحق برساند، اگر ندهد و به واسطه کوتاهى کردن او از بین برود، باید عوض آن را بدهد.
(مسأله 2012): کسى که مى تواند زکاة را به مستحق برساند، اگر زکاة را ندهد و بدون آنکه در نگهدارى آن کوتاهى کند از بین برود، چنانچه دادن زکاة را قدرى به تأخیر انداخته که نمى گویند فوراً داده است باید عوض آن را بدهد و اگر به این مقدار تأخیر نینداخته مثلاً دو یا سه ساعت تأخیر انداخته و در همان دو سه ساعت تلف شده، در صورتى که مستحق حاضر نبوده، چیز بر او واجب نیست و اگر مستحق حاضر بوده بنا بر احتیاط واجب باید عوض آن را بدهد.
(مسأله 2013): اگر زکاة را از مال خود کنار بگذارد، مى تواند در بقیه آن تصرف کند. و اگر از مال دیگرش کنار بگذارد، مى تواند در تمام مال تصرف نماید.
(مسأله 2014): انسان نمى تواند زکاتى را که کنار گذاشته براى خود بردارد و چیز دیگرى به جاى آن بگذارد.
(مسأله 2015): اگر از زکاتى که کنار گذاشته منفعت حاصل شود. مثلاً گوسفندى را که براى زکاة گذاشته بره بیاورد، مال فقیر است.
(مسأله 2016): اگر موقعى که زکاة را کنار مى گذارد مستحقى حاضر باشد احتیاط آن است زکاة را باو بدهد، مگر کسى را در نظر داشته باشد که دادن زکاة به او از جهتى بهتر باشد.
(مسأله 2017): اگر بدون اجازه حاکم شرع با مالى که براى زکاة کنار گذاشته تجارت کند و ضرر نماید، نباید چیزى از زکاة کم کند، ولى اگر منفعت کند، باید آن را به مستحق بدهد.
(مسأله 2018): اگر پیش از آنکه زکاة بر او واجب شود، چیزى بابت زکاة به فقیر بدهد، زکاة حساب نمى شود و بعد از آنکه زکاة بر او واجب شد اگر چیزى را که به فقیر داده از بین نرفته باشد و آن فقیر هم به فقر خود باقى باشد، مى تواند آن چیز را زکاة حساب کند.
(مسأله 2019): فقیرى که مى داند زکاة بر انسان واجب نشده، اگر چیزى بابت زکاة بگیرد و پیش او تلف شود ضامن است پس موقعى که زکاة بر انسان واجب مى شود، اگر آن فقیر به فقر خود باقى باشد، مى تواند عوض چیزى را که به او داده بابت زکاة حساب نماید.
(مسأله 2020): فقیرى که نمى داند زکاة بر انسان واجب نشده اگر چیزى بابت زکاة بگیرد و پیش او تلف شود، ضامن نیست و انسان نمى تواند عوض آن را بابت زکاة حساب کند.
(مسأله 2021): مستحب است زکاة گاو و گوسفند و شتر را به فقیرهاى آبرومند بدهد و در دادن زکاة، خویشان خود را بر دیگران، و اهل علم و کمال را بر غیر آنان و کسانى را که اهل سؤال نیستند بر اهل سؤال مقدم بدارد. ولى اگر دادن زکاة به فقیرى از جهت دیگر بهتر باشد، مستحب است زکاة را باو بدهد.
(مسأله 2022): بهتر است زکاة را آشکار و صدقه مستحبى را مخفى بدهند.
(مسأله 2023): اگر در شهر کسى که مى خواهد زکاتى بدهد مستحقى نباشد و نتواند زکاة را به مصرف دیگرى هم که براى آن معین شده برساند چنانچه امید نداشته باشد که بعداً مستحق پیدا کند باید زکاة را به شهر دیگر ببرد و به مصرف زکاة برساند، و مى تواند مخارج بردن به آن شهر را از زکاة بردارد و اگر زکاة تلف شود ضامن نیست.
(مسأله 2024): اگر در شهر خودش مستحق پیدا شود، مى تواند زکاة را به شهر دیگر ببرد. ولى مخارج بردن به آن شهر را باید از خودش بدهد و اگر زکاة تلف شود ضامن است، مگر آنکه به امر حاکم شرع برده باشد.
(مسأله 2025): اجرت وزن کردن و پیمانه نمودن گندم و جو و کشمش و خرمائى را که براى زکاة مى دهد با خود اوست.
(مسأله 2026): کسى که “2” مثقال و “15” نخود نقره یا بیشتر از بابت زکات بدهکار است، بنا بر احتیاط مستحب، کمتر از دو مثقال و پانزده نخود نقره به یک فقیر ندهد و نیز اگر غیر نقره چیز دیگرى مثل گندم و جو بدهکار باشد و قیمت آن به “2” مثقال و “15” نخود نقره برسد بنا بر احتیاط مستحب به یک فقیر کمتر از آن ندهند.
(مسأله 2027): مکروه است انسان از مستحق درخواست کند که زکاتى را که از او گرفته به او بفروشد ولى اگر مستحق بخواهد چیزى را که گرفته بفروشد بعد از آنکه به قیمت برساند، کسى که زکاة را به او داده در خریدن آن بر دیگران مقدم است.
(مسأله 2028): اگر شک کند زکاتى را که بر او واجب بوده داده یا نه و مال زکاة دار موجود باشد باید زکاة را بدهد، هر چند شک او براى زکاة سالهاى پیش بوده باشد و اگر عین تلف شده، زکاتى بر او نیست هر چند از سال حاضر باشد.
(مسأله 2029): فقیر نمى تواند زکاة را به کمتر از مقدار آن صلح کند یا چیزى را گرانتر از قیمت آن بابت زکاة قبول نماید، یا زکاة را از مالک بگیرد و به او ببخشد ولى کسى که زکاة زیادى بدهکار است و فقیر شده و نمى تواند زکاة را بدهد، چنانچه توبه کند، فقیر مى تواند زکاة را از او بگیرد و به او ببخشد.
(مسأله 2030): انسان مى تواند از زکاة قرآن یا کتاب دینى یا کتاب دعا بخرد و وقف نماید، اگر چه بر اولاد خود یا کسانى وقف کند که خرج آنان بر او واجب است. و نیز مى تواند تولیت وقف را براى خود یا اولاد خود قرار دهد.
(مسأله 2031): انسان نمى تواند از زکاة ملک بخرد و بر اولاد خود یا بر کسانى که مخارج آنان بر او واجب است وقف نماید که عایدى آن را به مصرف مخارج خود برسانند.
(مسأله 2032): فقیر مى تواند براى رفتن بحج و زیارت و مانند اینها از سهم سبیل الله زکاة بگیرد، اگر چه به مقدار خرج سالش زکاة گرفته باشد.
(مسأله 2033): اگر مالک، فقیرى را وکیل کند که زکاة مال او را بدهد چنانچه آن فقیر یقین نداشته باشد که قصد مالک این بوده که خود آن فقیر از زکاة برندارد، مى تواند به مقدارى که به دیگران مى دهد براى خودش نیز بردارد.
(مسأله 2034): اگر فقیر شتر و گاو و گوسفند و طلا و نقره را بابت زکاة بگیرد چنانچه شرطهایى که براى واجب شدن زکاة گفته شده در آنها جمع شود، باید زکاة آنها را بدهد.
(مسأله 2035): اگر دو نفر در مالى که زکاة آن واجب شده با هم شریک باشند و یکى از آنان زکاة قسمت خود را بدهد و بعد مال را تقسیم کنند چنانچه بداند شریکش زکاة سهم خود را نداده و بعداً نیز نمى دهد تصرف او در سهم خودش هم اشکال دارد مگر اینکه زکاة شریک را تبرعاً با اذن او، و در صورت امتناع، با اذن حاکم شرع بدهد.
(مسأله 2036): کسى که خمس یا زکاة بدهکار است و کفاره و نذر و مانند اینها بر او واجب است و قرض هم دارد، چنانچه نتواند همه آنها را بدهد اگر مالى که خمس یا زکاة آن واجب شده، از بین نرفته باشد، باید خمس و زکاة را بدهد، و اگر از بین رفته باشد مى تواند خمس یا زکاة را بدهد یا کفاره و نذر و قرض و مانند اینها را ادا نماید.
(مسأله 2037): کسى که خمس یا زکاة بدهکار است و حجة الاسلام بر او واجب است و قرض هم دارد، اگر بمیرد و مال او براى همه آنها کافى نباشد چنانچه مالى که خمس و زکاة آن واجب شده از بین نرفته باشد، باید خمس یا زکاة را بدهند و بقیه مال او را بر حج و قرض قسمت نمایند، و اگر مالى که خمس و زکاة آن واجب شده از بین رفته باشد، باید مال او را صرف حج نمایند و در صورتى که چیزى باقى باشد به خمس و زکاة و قرض، قسمت نمایند.
(مسأله 2038): کسى که مشغول تحصیل علم است و اگر تحصیل نکند مى تواند براى معاش خود کسب کند، چنانچه تحصیل آن علم، واجب باشد مى شود به او زکاة داد. و اگر تحصیل آن علم، مستحب باشد، زکاة دادن به او فقط از سهم سبیل الله جائز است و اگر نه واجب نه مستحب باشد جائز نیست به او زکاة بدهند.