فتاوای آیات عظام: امام خمینی و نوری همدانی

(مسأله 2887) گوسفند يا حيوانات ديگر را اگر ذبح كنند با كارخانه ها و مكينه هايي كه اخيراً در بعض بلاد متعارف شده است، حرام و نجس و مردار است و فروش و خريد آنها جايز نيست و فروشنده ضامن پول خريدار است چه كليد برق را مسلمان بزند و تسميه بگويد و رو به قبله باشد و از حلقوم ببرد و يا نه چه برسد به آن كه اين امور نيز مراعات نشود1. ولی گوشت هایی که در بازار مسلمانان فروش می رود و احتمال داده می شود  که به طور شرعی  ذبح شده باشد ، حلال  و خرید و فروش آن جایز است.

1- نوري:اگر تمام شرايط معتبر در ذبح شرعي مراعات شود پاك و حلال است.

 (مسأله 2888) گوشتها يا مرغهاي سر بريده اي كه از بلاد كفر مي آورند، محكوم به نجاست و حرمت مردار بودن است، مگر آن كه ثابت شود ذبح شرعي آنها.

(مسأله 2889) راديو و تلوزيون داراي منافع حلال عقلايي و منافع حرام است از نظر اسلام و جايز است انتفاع بردن از آنها به نحو حلال، از قبيل اخبار و مواعظ از راديو و نشان دادن چيزهاي حلال براي تعليم و تربيت صحيح ، يا نشان دادن كالاها و عجايب خلقت از برّ و بحر و تلویزیون و اما چيزهاي حرام از قبيل پخش غنا و موسيقي مطرب و اشاعه منكرات از قبيل پخس قوانين خلاف اسلام و مدح خائن و ظالم و ترويج باطل و ارائه چيزهايي كه اخلاق جامعه را فاسد و عقايد آنها را متزلزل مي كند، حرام و معصيت است.

(مسأله 2890) در جايي كه استعمال اين آلات [راديو و تلوزيون] در وجه حرام شايع و رايج است بطوري كه استعمال حلال آن تقريباً غير مقصود باشد اجازه نمي دهم فروش و خريد آنها را مگر براي اشخاصي كه هيچ استعمال غير مشروع با آنها نكنند، و نگذارند ديگري هم استعمال غير مشروع كند.

(مسأله 2891) اگر كسي بخواهد پولي قرض بگيرد و ربا بدهد يا قرض بدهد و ربا بگيرد و به يكي از راههايي كه در بعض رساله هاي عمليه ذكر شده بخواهد از ربا فرار كند جايز نيست و زياده اي كه مي گيرد بر او حلال نمي شود، پس رباي قرضي به وجهي از وجوه حلال نيست.

(مسأله 2892) قرضي كه در آن قرار رباست صحيح است1، لكن شرط و قرار باطل مي باشد و شرط زياده علاوه بر بطلانش، نيز حرام است.

1- نوري: گفته شد كه قرض مشتمل بر زيادت ، حرام و باطل است.

(مسأله 2893) كساني كه مي خواهند از بانكها يا غير آنها قرض بگيرند و دهنده بدون ربا قرض نمي دهد، جايز است اصل قرض را قبول كنند و شرط را در واقع و به طور جد قبول نكنند و در اين صورت اگر اظهار قبول كنند بدون جد و قصد حقيقي، اين قرار صوري حرام نيست1، بنابراين اصل قرض صحيح است و شرط باطل، و مرتكب حرام هم نشده اند.

1- نوري: قبلاً گفتيم قرض مشتمل بر شرط زيادت، حرام و باطل است.

(مسأله 2894) اگر پولي به بانك يا غير آن بدهند و بانك به آنها ربا بدهد جايز نيست بگيرند، اگر چه قرار هم نگذاشته باشند، ولي اگر قرض گيرنده مجاناً چيزي بدهد حرام نيست و جايز است گرفتن آن.

(مسأله 2895) در بيع مثل به مثل اگر قيمتها با هم اختلاف داشته باشد و بخواهند از بيع مثل به مثل فرار كنند –نه از زيادي- جايز است حيله، مثلاً اگر يك كيلو گندم خوب به دو كيلو گندم بد ارزش دارد و مي خواهند يك كيلو خو بدهند و دو كيلو بد بگيرند در اين مورد اگر چيزي ضميمه كنند كه از بيع مثل به مثل فرار كنند جايز است.

(مسأله 2896) اگر بخواهند مثل به مثل را مبادله كنند و ربا بگيرند با حيله جايز نيست، مثلاً يك خروار گندم را كه ازرش آن نصف دو خروار است اگر بخواهند مبادله كنند كه يك خروار بدهند و بعد ازشش ماه دو خروار بگيرند زيادي رباست و با ضمّ چيزي صحيح نمي شود و علاوه بر آن كه معامله حرام است باطل هم مي باشد و مثل باب قرض نيست كه قرض صحيح باشد  شرط باطل1، بلكه اصل معامله باطل است.

1- نوري:قبلاً گفته شد قرض مبني بر شرط زيادت، حرام و باطل است.

(مسأله 2897) از مسأله قبل ظاهر شد كه حيله درموردي است كه بخواهند از معامله مثل به مثل فرار كنند بدون آن كه زياده قيمت و ربا در كار باشد و اما موردي كه مي خواهند ربا بگيرند حيله جايز نيست و اگر در بعضي رساله هاي عمليه اين جانب چيزي برخلاف آن ذكر شده است صحيح نيست.

فتاوای آیةالله العظمی خوئي با حواشي آيات عظام: اراكي، گلپايگاني، تبريزي، نوري همدانی، صافي و زنجاني

(مسأله 2821) اگر ريشه درخت همسايه در ملك انسان بيايد، مي تواند از آن جلوگيري كند1 و چنانچه ضرري هم از ريشه درخت به او مي رسد، مي تواند صاحب درخت بگيرد.

1- اراكي: مي تواند از صاحب درخت بخواهد كه ريشه درخت را برگرداند يا قطع كند و در صورتي كه صاحب درخت امتناع كرد خودش مي تواند از آن جلوگيري كند…

(مسأله 2822)جهيزيه اي كه پدر به دختر مي دهد، اگر مثلاً بواسطه صلح يا بخشش ملك او كرده باشد، نمي تواند از او پس بگيرد و اگر ملك او نكرده باشد پس گرفتن آن اشكال ندارد.

(مسأله2823)اگر كسي بميرد، ورثه بالغ او مي توانند از سهم خودشان خرج عزاداري ميّت نمايند ولي از سهم صغير نمي شود چيزي برداشت.

(مسأله2824)اگر انسان غيبت مسلماني را كند، احتياط مستحبّ آن است كه اگر مفسده اي پيدا نشود، از آن مسلمان خواهش مي كند كه او را حلال نمايد، و چنانچه ممكن نباشد، بايد براي او از خدا طلب آمزرش كند1 و اگربواسطه غيبتي كه كرده توهيني از آن مسلمان شده، درصورتي كه ممكن است بايد آن توهين رابرطرف نمايد.

1- اراكي: اگر انسان غيبت مسلماني را كند احتياط واجب آن است كه اگر مفسده اي پيدا نشود و مسلمان از شنيدن اينكه غيبت او شده اذيت نشود، از آن مسلمان خواهش كند كه او را حلال نمايد و استغفار هم براي او بكند و چنانچه استحلال ممكن نباشد،بايد براي او از خدا طلب آمزرش كند…

گلپايگاني، صافي: اگر انسان غيبت مسلماني را كند اگر مفسده اي پيدا نشود و آن مسلمان از شنيدن اين حرف اذيت نمي شود خوب است از آن مسلمان خواهش كند كه او را حلال نمايد و چنانچه ممكن نباشد براي او از خدا طلب آمزرش كند…

تبريزي: اگر انسان غيبت مسلماني را بكند بايد توبه كند و لازم نيست از آن مسلمان خواهش كند كه او را حلال نمايد و بنابر احتياط براي او از خدا طلب آمرزش كند…

(مسأله 2825)انسان نمي تواند بدون اذن حاكم شرع از مال كسي كه مي داند خمس  نمي دهد، خمس را بردارد و به حاكم شرع برساند.

(مسأله 2826)آوازي كه مخصوص مجالس لهو و بازيگري است، غنا و حرام مي باشد. و اگر نوحه يا روضه يا قرآن را هم با غنا بخوانند حرام است ولي اگر1 آن را با صداي خوب بخوانند كه غنا نباشد اشكال ندارد2.

1-    اراكي: بله اگر…

2-    تبريزي: نوحه يا روضه يا قرآن را با آواز لهوي نبايد بخوانند، و اگر آن را با صداي خوب بخوانند، اشكال ندارد.

(مسأله 2827) كشتن حيواني كه اذيت مي رساند و مال كسي نيست اشكال ندارد.

(مسأله 2828) جايزه اي را كه بانك به بعضي از كساني كه در صندوق پس انداز حساب دارند مي دهد، چون براي تشويق مردم از خودش مي دهد  حلال است.1

1- گلپايگاني: [چون] ضرر آن به كسي نمي رسد…

اراكي: در صورتي كه شرط نكرده باشند و بانك براي تشويق مردم از خودش بدهد و ضرر آن به كسي نرسد حلال است.

*****

صافي: مسأله- جوايزي كه بانكها براي تشويق صاحبان قرض الحسنه مي دهند حلال است.

(مسأله 2829) اگر چيزي را به صنعتگري بدهند كه درست كند و صاحب آن نيايد آن را ببرد، چنانچه صنعتگر جستجو كند و از پيدا كردن صاحب آن نااميد شود، بايد آن را به نيت صاحبش به فقيرصدقه بدهد و أحوط اين است كه از حاكم شرع استجازه كند1.

1- اراكي: بايد بنابراحتياط با اجازه حاكم شرع آن را به نيت صاحبش به فقير غير سيّد صدقه بدهد.

گلپايگاني، صافي: بايد آن را به نيت صاحبش صدقه بدهد و مي تواند به مقدار مزد كاري كه انجام داده از آن بردارد و بنابراحتياط براي صدقه دادن و مزد برداشتن از حاكم شرع هم اذن بگيرد.

(مسأله 2830)سينه زدن در كوچه و بازار با اين كه زنها عبور مي كنند اشكال ندارد ولي بنابراحتياط سينه زن بايد پيراهن پوشيده باشد1 و نيز اگر جلوي جمعيت عزادار بيرق و مانند آن ببرند، مانعي ندارد ولي بايد آلات لهو استعمال نشود2.

1-    اراكي، گلپايگاني، صافي: سينه زدن در كوچه و بازار با اين كه زنان عبور مي كنند، در صورتي كه سينه زن، پيراهن پوشيده باشد اشكال ندارد.

تبريزي: لازم نيست سينه زن، پيراهن پوشيده باشد…

2-    نوري: اگر استعمال آلات لهو مناسب مجامع و مجالس عزاداري باشدنه مجالس لهوي، اشكال ندارد.

*****

مسأله اختصاصي

گلپايگاني، صافي، نوري:مسأله 2833- تعزيه و شبيه خواني اگر مشتمل برآلات لهو از قبيل طبل و شيپور و سنج نباشد.و اشعار دروغ و غنا نخوانند و مرد لباس زن نپوشد (گلپايگاني: و اجتماع مرد و زن در يك جا نباشد) اشكال ندارد، ولي سزاوار است كه به تعزيه خواني تنها اكتفا نكنند و مجالس روضه كه در آنها علاوه بر ذكر مصائب حضرت خامس آل عبا عليهم السلام، معارف و عقايد اسلامي و تفسير آيات و احاديث و احكام شرعيه بيان مي شود نيز تشكيل دهند.

. نوري: اگراستعمال آلات لهو مناسب مجامع و مجالس عزاداري باشد اشكال ندارد.

(مسأله 2831)گذاشتن دندان طلا و دنداني كه روكش طلا دارد براي زن و مرد مانعي ندارد ، هر چند زينت حساب شود1.

1-    اراكي، گلپايگاني، صافي، نوري: براي زن مانعي ندارد و براي مرد اگر زنيت حساب شود (نوري: و ضرورت اقتضا نكند) جايز نيست.

(مسأله 2832) حرام است انسان استمناء كند، يعني با خود يا ديگري –غير زن يا كنيزي كه وطي آن جايز است – به غير از جماع كاري كند كه مني از او بيرون آيد.

*****

اراكي: ۲۸۳۸، گلپايگاني، صافي: مسأله- حرام است انسان استمناء كند يعني ، باخود كاري كند كه مني از او بيرون بيايد.

(مسأله 2833) تراشيدن ريش و ماشين كردن آن اگر مثل تراشيدن باشد (در حال اختيار1) بنابراحتياط واجب، حرام است.

1-    [قسمت داخل پرانتز در رساله آيت الله تبريزي نيست]

*****

اراكي: ۲۸۳۹، گلپايگاني، صافي: مسأله- تراشيدن ريش و ماشين كردن آن اگر مثل تراشيدن باشد حرام است و در اين حكم تمام مردم يكسانند و حكم خدا بواسطه مسخره مردم تغيير نمي كند پس كسي هم كه اولِ تكليف اوست، يا اگر ريش نتراشد مردم او را مسخره مي كنند، چنانچه ريش بتراشد يا طوري ماشين كند كه مثل تراشيدن ريش باشد حرام مي باشد.

(مسأله 2834)احتياط واجب آن است1 كه وليّ بچه بيش از آن كه بچه بالغ شود او را ختنه نمايد و اگر او را ختنه نكند، بعد از بالغ شدن بر خود بچه واجب است.

1-    گلپايگاني، صافي: مستحبّ بلكه أحوط است…

مسأله اختصاصي

گلپايگاني، صافي: مسأله2838- سركشيدن و نگاه كردن به خانه مردم بي اجازه صاحب خانه حرام است، خواه از بالاي بام يا از روزنه و مانند آن باشد.

(مسأله 2835) اگر پدر وم ادر فقير باشند1 و نتوانند كاسبي كنند، فرزند آنان اگر بتواند، بايد خرجي آنان را بدهد.

1 اراكي: و شخص ديگري خرجي آنان را به عهده نگرفته باشد…

(مسأله 2836) اگركسي فقير باشد و نتواند كاسبي كند، پدر او بايد خرجي او را بدهد و اگر پدر ندارد، يا نمي تواند خرجي او را بدهد، چنانچه فرزندي هم نداشته باشد كه بتواند خرجي او را بدهد مشهور آن است كه1 جدّ پدري او بايدخرجي او را بدهد و اگر جدّ پدري ندارد، يا نمي تواند خرجي او را بدهد، مادرش بايد خرجي او را بدهد و اگر مادر هم ندارد، يا نمي تواند خرجي او را بدهد بايد مادر پدر و مادر مادر و پدر مادر، با هم خرجي او را بدهند2، و اگر بعضي از اينها نباشند يا نتوانند، بايد بعض ديگرخرجي او را بدهند، و قول مشهور، موافق احتياط است.

1-      [عبارت «مشهور آن است كه» دررساله آيات عظام: گلپايگاني و صافي نيست]

2- گلپايگاني، صافي: و اگر مادر پدر و مادر مادر ندارد يا نمي توانند خرجي او را بدهند، پدر مادر اگر مي تواند بايد خرجي او را بدهد.

*****

اراكي: مسأله ۲۸۴۲- اگر فرزند فقير باشد و شخص ديگري خرجي او را به عهده نگرفته باشد و نتواند كاسبي كند ، پدر او بايد خرجي او را اگرمي تواند بدهد و اگر كسي فقير باشد و ديگري هم خرجي او را به عهده نگرفته باشد و نتواند كاسبي كند ولي پدر و فرزندي دارد كه مي توانند خرجي او را بدهند آنان بايد بطور مشترك خرجي او را بدهند و اگر پدر و فرزندي كه بتوانند خرجي او را بدهند نداشته باشد، جدّ پدري او بايد خرجي او را بدهد و اگر جدّ پدري ندارد، يا نمي تواند خرجي او را بدهد، مادرش بايد خرجي او را بدهد و اگر مادر هم ندارد، يا نمي تواند خرجي او را بدهد، بايد مادر پدر و مادر مادر و پدر مادر باهم خرجي او را بدهند و اگردو نفر از آنان بودند هر دو نفر خرجي او را ميدهند و اگر يكي از آنان بود، او بايد خرجي او را بدهد.

(مسأله 2837) ديواري كه مال دو نفر است، هيچكدام آنان حق ندارند بدون اذن شريك ديگر آن را بسازند يا سر تير يا پايه عمارت خود را روي آن ديوار بگذارند يا به ديوار ميخ بكوبد ولي كارهايي كه معلوم است شريك راضي است1 مانند تكيه دادن به ديوار و لباس انداختن روي آن اشكال ندارد2، اما اگر شريك او بگويد به اين كارها هم راضي نيستم، انجام اينها هم جايز نيست.

1-    گلپايگاني، صافي: يا آن كارها تصرف شمرده نشود…

2-    گلپايگاني، صافي: [پایان مسأله]

(مسأله 2838)نقاشي تمام بدن از حيوان يا انسان، هر چند مجسمه نباشد حرام است1 ولي عكّاسي فتوگرافي اشكال ندارد.

1-    نوري: هر چند مجسمه باشد، مكروه است، مگر اينكه اسراف محسوب شود كه در اين صورت حرام است.

*****

اراكي: مسأله ۲۸۴۴- نقاشي تمام انسان و موجودات جاندار حرام است، هر چند مجسمه نباشد، و عكاسي جايز است.

گلپايگاني، صافي: مسأله- عكاسي و نقاشي صورت مكروه است.

تبريزي: مسأله- عكّاسي صورت مكروه است و نيز نقاشي تمام از حيوان يا انسان، مخصوصا اگر مجسّمه باشد بنابرمشهور حرام است  و این قول موافق احتیاط است.

(مسأله 2838)درخت ميوه اي كه شاخه آن از ديوار باغ بيرون آمده اگر انسان نداند صاحبش راضي است، بنابراحتياط1 نمي تواند از ميوه آن بچيند و اگر ميوه آن روي زمين هم ريخته باشد، نمي تواند آن را بردارد2.

1-    [عبارت «بنابراحتياط» دررساله آيات عظام: اراكي ، گلپايگاني و صافي نيست]

2-    اراكي: مگر آن باغ در كنار راه باشد كه براي عابرين با شرايطي كه در كتب مفصّل آمده جايز است از آن استفاده كنند.

مسائل اختصاصي

گلپايگاني، صافي: مسأله۲۸۴۴- كسي كه مدتي خمس نمي داده و در آن مدت املاك خريداري نموده و از آن املاك ترقي قيمت پيدا كرده، اگر خريد آنها براي تجارت بوده، براي اداي خمس، بايد قيمت فعلي را حساب كند و اگر براي تجارت نبوده چنانچه معامله را به ذمه انجام داده و پولي كه به عنوان قيمت آن ملك پرداخته خمس به آن تعلق گرفته بوده دراين صورت بايد خمس قيمت خريد را بپردازد و اگر معامله را با عين آن پول واقع ساخته، در صورتي كه حاكم شرع آن معامله را امضا كند خمس قيمت يوم الاداء واجب است و نيز اگر قيمت ملك را از ربح سال خريد ملك پرداخته باشد بايد خمس قيمت فعلي را بپردازد خواه معامله را بذمه انجام دادن باشد و يا به عين ربح و همچنين است حكم اگر ملك را نسيه خريده باشد و قيمت آن را از ربح بين سال پرداخت نموده باشد كه در اين صورت هم قيمت فعلي ملك حساب مي شود.

گلپايگاني، صافي: مسأله۲۸۴۵- كسي كه مدتي خمس نمي داده و در آن مدت اثاث خانه و لوازم زندگي خريده، اگر مي داند كه آنها را در سال حصول فايده، از فايده همان سال خريداري نموده، خمس به آنها تعلق نمي گيرد و اگر نمي داند احوط مصالحه با حاكم شرع است هرچند اين احتياط لازم نيست.

فتاوای آیات عظام: خوئی با حواشی یات عظام: سیستانی و وحید خراسانی

(مسأله51) اگر شخص روزه داري در ماه رمضان بعد از غروب و بعد از افطار كردن در محل خود با هواپيما به طرف مغرب و به طرفي كه در آنجا آفتاب هنوز غروب نكرده مسافرت مي كند، پس از وصل به آن محل آيا لازم است كه تا غروب آفتاب امساك كند؟

ظاهر اين است كه واجب نباشد چون اين شخص طبق آيه مباركه (و أتمّوا الصيام إلي الليل) روزه اي را كه گرفته و تا غروب رسانده است و مقتضي ندارد كه در آن محل امساك كند.

*****

وحید: مسأله- ـ اگر روزه دار در ماه رمضان بعد از غروب با هواپیما به محلّى كه در آنجا آفتاب غروب نكرده مسافرت كند، پس از رسیدن به آن محلّ واجب نیست كه تا غروب آفتاب امساك نماید، چه در محلّ خود افطار كرده باشد و چه نكرده باشد.

سیستانی:مسأله ۲۸۷۵- اگر شخص روزه‌دار پس از غروب بی‌آنکه در شهر خود افطار کند، با هواپیما به سمت مغرب مسافرت کند و به جایی برسد که هنوز خورشید غروب نکرده است، واجب نیست تا غروب امساک کند، گرچه احتیاط مستحب امساک است.

(مسأله52) اگر شخص مكلف نماز صبح را در محل خود بجا آورد و سپس به طرف مغرب و به محلي كه هنوز صبح طلوع نكرده است، مسافرت كند و يا نماز ظهر و عصر را خوانده و بعداً به طرفي كه هنوز در آنجا ظهر نشده مسافرت مي كند و يا نماز مغرب را خوانده و بعداً به محلي كه هنوز آفتاب در آنجا غروب نكرده مسافرت ميكند، آيا لازم و واجب است كه درتمام اين موارد نمازهاي خود را اعاده كند؟

دو وجه دارد و احتياط واجب آن است كه نمازهاي خوانده شده را دوباره بخواند.

*****

وحید: مسأله- اگر مكلف نماز صبح را در محلّ خود به جا آورد، و به محلّى كه هنوز صبح طلوع نكرده مسافرت كند، و یا نماز ظهر و عصر را خوانده و به طرفى كه هنوز آن جا ظهر نشده مسافرت كند، و یا نماز مغرب را خوانده و به محلّى كه هنوز آفتاب در آن جا غروب نكرده مسافرت كند، احتیاط واجب آن است كه نمازهاى خوانده شده را دوباره بخواند.

 سیستانی:مسأله ۲۸۷۶- اگر مکلّف در شهر خود نماز صبح را بخواند، و سپس به سمت غرب مسافرت کند و به جایی برسد که هنوز فجر ندمیده است و بماند تا فجر بدمد، یا آنکه نماز ظهر را در شهر خود بخواند و سپس مسافرت کند و به شهری برسد که هنوز ظهر نشده است و بماند تا وقت داخل شود، یا آنکه نماز مغرب را در شهر خود بخواند سپس مسافرت کند و به شهری برسد که هنوز خورشید غروب نکرده است و بماند تا غروب کند ـ در همه این فرض‌ها ـ اعاده نماز واجب نیست گرچه احتیاط مستحب اعاده است.

(مسأله53) اگر شخصي وقت نماز در شهر و محل خودش گذشته باشد به اين كه آفتاب طلوع كرده و او نماز صبح را نخوانده و يا آفتاب غروب كرده و او نماز ظهر و عصر را نخوانده و سپس با هواپيما به محلي مسافرت كند كه درآنجا آفتاب طلوع نكرده و يا غروب نكرده، آيا لازم است براو نمازهايي كه از او فوت شده، به طور اداء يا قضا يا به قصد ما في الذمه بجا آورد؟

دراينجا چند وجه دارد و احتياط آن است كه نمازها را به قصد ما في الذمه اعم از قضاء و يا اداء بجا آورد.

*****

وحید: مسأله- اگر در محلّ خودش وقت نماز گذشته و نماز را نخوانده باشد ـ مثل این كه آفتاب طلوع كرده و نماز صبح را نخوانده، و یا آفتاب غروب كرده و نماز ظهر و عصر را نخوانده باشد ـ و به محلّى مسافرت كند كه در آن جا آفتاب طلوع نكرده و یا غروب نكرده است، بنا بر احتیاط واجب نمازهایى را كه از او فوت شده به قصد ما فى الذّمه ـ اعمّ از قضا و ادا ـ به جا آورد.

سیستانی: مسأله ۲۸۷۷- اگر شخصی نماز نخواند تا وقت آن گذشته و با هواپیما به جایی رفت که هنوز وقت باقی بود ـ بنا بر احتیاط واجب ـ باید نماز را به قصد «ما فی‌الذمه» یعنی بدون قصد ادا و قضا انجام دهد.

(مسأله54) اگر كسي با هواپيما مسافرت كرد و خواست نماز خود را در هوا بخواند، چنانچه بتواند نماز را رو به قبله و با ديگر شرايط بجا آورد، نماز او صحيح است و اگر نتواند در هوا  نماز را رو به قبله بجا آورد، اگر وقت نماز به اندازه اي وسعت دارد كه پس از پياده شدن مي تواند نماز را رو به قبله بجا آورد، در اين صورت نمازخواندن در هواپيما صحيح نيست1 و اگر وقت نماز تنگ شده باشد و تا موقع پياده شدن وقت آن تمام مي شود واجب است نماز را در هواپيما به آن طرفي كه گمان دارد قبله درآن طرف باشد بجا آورد و اگر علم نداشته باشد به هر طرفي كه گمان دارد قبله باشد نماز را بخواند و اگر گمان هم نداشته باشد، مي تواند به هر طرفي كه بخواهد نماز را بخواند اگر چه احتياط مستحب آن است كه در چنين حال به چهار طرف نماز بخواند و اگر اصلا متمكن از خواندن نماز در هوا به سوي قبله نمي باشد، اين شرط از او ساقط است.

1- وحید: باطل است…

*****

سیستانی:مسأله ۲۸۷۸- اگر مکلف با هواپیما سفر کند، و بخواهد در آن نماز بخواند، در صورتی که بتواند به هنگام نماز رو به قبله بودن و استقرار داشتن و دیگر شرایط را رعایت کند، نمازش صحیح است، وگرنه در صورتی که وقت داشته باشد و بتواند پس از خروج از هواپیما نماز واجد شرایط را به‌جای آورد، ـ بنا بر احتیاط ـ نمازش در هواپیما صحیح نیست. لکن اگر وقت تنگ باشد، واجب است نماز را درون هواپیما به‌جای آورد و در آن صورت اگر جهت قبله را بداند، باید بدان جهت نماز بخواند و نمازش بدون رعایت قبله ـ جز در حال ضرورت ـ صحیح نیست، و در این حال باید هرگاه هواپیما از سمت قبله منحرف شد، بدان سو رو کند، و در هنگام انحراف از قبله، از قراءت و ذکر دست بکشد، و اگر نتواند به عین قبله توجه کند، باید سعی کند بیش از (نود) درجه از قبله منحرف نشود، و اگر جهت قبله را نداند، باید بکوشد آن را مشخص کند و طبق ظنّ خود عمل نماید، و اگر نتواند ظن به دست آورد کافی است نماز را به هر جهتی که احتمال می‏دهد قبله در آن باشد، به‌جای آورد. گرچه احتیاط مستحب آن است که نماز را به چهار جهت به‌جای آورد. این در جایی است که بتواند با شناخت قبله رو به قبله باشد و اگر جز در تکبیرة الاحرام نتواند، بدان اکتفا کند و اگر اصلاً نتواند، شرط استقبال ساقط می‌شود.

و جایز است انسان قبل از وقت نماز اختیاراً با هواپیما مسافرت کند، هرچند بداند در هواپیما ناچار به نماز فاقد شرط استقبال و استقرار خواهد شد.

(مسأله 55) اگر كسي هواپيمايي سوار شود كه سرعت آن يك برابر سرعت حركت زمين بوده باشد مانند سفينه هاي فضايي و از طرف شرق به سوي غرب حركت كند و مدتي به دور زمين بگردد احتياط واجب آن است كه هر بيست و چهار ساعت نمازهاي پنجگانه خود را بجا آورد و اما گرفتن روزه، ظاهر اين است كه واجب نباشد چون اگر مسافرت در شب شروع شده باشد، واضح است كه شب روزه ندارد و اگر در روز شروع شده است، دليلي بر وجوب گرفتن روزه در چنين فرضي نداريم و اگر سرعت هواپيما دو برابرسرعت حركت زمين بوده باشد، يعني در هر دوازده ساعت يك بار دور زمين ميگردد، در فرض اين كه از شرق به غرب حركت مي كند، آيا واجب است در اين صورت نماز صبح را موقع فجر و ظهر و عصر را موقع زوال و مغرب و عشاء را موقع غروب بجاآورد و يا در هر بيست و چهار ساعت نمازها را بخواند،

 دو صورت دارد ولي احتياط واجب است بلكه ظاهر آن است كه نماز ها را بايد در موقع خود، يعني وقت فجر و زوال و غروب بجا آورد،

و اگر سرعت هواپيما خيلي زياد بوده باشد به حدي كه در هر سه ساعت كمتر يا كمتر از آن يك بار دور زمين مي گردد، در اين صورت مشكل است كه گفته شود واجب است نمازها را در موقع فجر و زوال و غروب بجا آورد بلكه احتياط واجب آن است كه درهربيست و چهار ساعت نمازها را بجا آورد و از اينجا حكم حركت هواپيما از غرب به سوي شرق نيزمعلوم مي گردد

و در صورتي كه حركت او يك برابر و يا كمتر از يك برابر حركت زمين بوده، در اين صورت واجب است نمازها را در موقع فجر و زوال و مغرب بجا آورد

و اگر سرعت هواپيما خيلي بيشتر از حركت زمين بوده باشد به حدي كه در هر سه ساعت يا كمتر از آن يك بار دور زمين مي گردد حكم آن نيز از گذشته معلوم گرديد كه بايد نمازها را در هر بيست و چهار ساعت بجا آورد.

*****

وحید: مسأله-اگر كسى هواپیمایى سوار شود كه سرعت حركت آن برابر سرعت حركت زمین باشد و از طرف شرق به سوى غرب حركت كند و مدّتى به دور زمین بگردد، بنابر احتیاط واجب در هر بیست و چهار ساعت نمازهاى پنجگانه خود را انجام دهد و قضاى آن نماز و روزه را هم به جا آورد.

و اگر سرعت حركت هواپیما دو برابر سرعت حركت زمین باشد واجب است نماز صبح را موقع طلوع فجر، و ظهر و عصر را موقع زوال آفتاب، و مغرب و عشا را موقع غروب به جا آورد.

و اگر سرعت حركت به حدّى باشد كه در هر سه ساعت ـ مثلاً ـ یك بار دور زمین مى گردد، بنا بر احتیاط واجب نمازها را در موقع طلوع فجر و زوال آفتاب و غروب بخواند، و در هر بیست و چهار ساعت هم یك بار دیگر پنج نماز را به جا آورد.

واگر هواپیما از غرب به سوى شرق حركت كند، در صورتى كه حركت او برابر و یا كندتر از حركت زمین باشد، واجب است نمازها را در موقع طلوع فجر و زوال آفتاب و غروب به جا آورد.

و اگر سرعت هواپیما بیشتر از حركت زمین باشد به حدّى كه ـ مثلا ـ در هر سه ساعت یك بار دور زمین مى گردد احتیاط گذشته مراعات شود.

سیستانی:مسأله ۲۸۷۹- اگر شخص سوار هواپیمایی شود که سرعت آن برابر سرعت حرکت زمین باشد و از شرق به غرب حرکت کند و مدتی به گردِ زمین بچرخد، احتیاط واجب آن است که در هر بیست و چهار ساعت، نمازهای پنج‌گانه را به نیت قربت مطلق به‌جای آورد. لکن روزه را باید قضا کند.

و اگر سرعت هواپیما دو برابر سرعت حرکت زمین باشد، طبیعتاً هر دوازده ساعت یک‌بار به گرد زمین خواهد چرخید، و در بیست و چهار ساعت دوبار فجر و زوال و غروب خواهد داشت. و احتیاط واجب آن است که با هر فجر نماز صبح و پس از هر زوال نمازهای ظهر و عصر، و پس از هر غروب، نمازهای مغرب و عشا را، به‌جای آورد.
و اگر با سرعت بالایی به گرد زمین بچرخد و مثلاً هر سه ساعت ـ یا کمتر ـ یک‌بار زمین را دور بزند، به هنگام هر فجر و زوال و غروب، نماز واجب نیست، و ـ احتیاط واجب ـ آن است که در هر بیست و چهار ساعت، به نیت قربت مطلق، نمازهای پنج‌گانه را به‌جای آورد، با این ملاحظه که نماز صبح را میان طلوع فجر و آفتاب و نمازهای ظهر و عصر را میان زوال و غروب و نمازهای مغرب و عشا را میان غروب و نیمه‌شب به‌جای آورد.
از این مسأله، روشن می‌شود که اگر از مغرب به مشرق می‌رود و سرعت آن برابر سرعت حرکت زمین است، باید نمازهای پنج‌گانه را در اوقات خود به‌جای آورد. و همچنین اگر سرعت آن کمتر از سرعت حرکت زمین باشد، اما اگر سرعت آن بسیار بیشتر از سرعت حرکت زمین باشد، به صورتی که مثلاً هر سه ساعت ـ یا کمتر ـ یک‌بار زمین را دور بزند، حکم مسأله از آنچه گذشت، روشن می‌شود.

(مسأله56) كسي كه وظيفه او روزه گرفتن در مسافرت است مانند مكاري و كساني كه سفر شغل آنان مي باشد اگر پس از طلوع صبح و نيت روزه با هواپيما به محل ديگري مسافرت بكند كه در آنجا صبح نشده باشد آيا خوردن و آشاميدن و بجا آوردن ساير مفطرات بر او جايز است يا نه؟

ظاهر آن است كه جايز باشد بلكه شبهه اي در جايز بودن آن نيست چون او درمحلي وارد شده است كه آنجا شب است و شب روزه گرفتن جايز نيست.

*****

وحید: مسأله- كسى كه وظیفه او روزه گرفتن در مسافرت است، مانند كسانى كه سفر شغل آنان مى باشد، اگر پس از طلوعِ صبح و نیتِ روزه با هواپیما به محلّ دیگرى مسافرت كند كه در آنجا صبح نشده باشد، به جا آوردن مفطرات براى او جایز است.

سیستانی:مسأله ۲۸۸۰- اگر آن که وظیفه‌اش روزه گرفتن در سفر است، پس از طلوع فجر در شهر خود، با نیت روزه، از طریق هوایی سفر کند و به شهری برسد که هنوز فجر طلوع نکرده است، می‌تواند تا طلوع فجر آنجا مفطرات روزه ـ مثل خوردن و آشامیدن ـ را انجام دهد.

مسأله اختصاصی

سیستانی:مسأله ۲۸۸۲- اگر کسی که وظیفه‌اش روزه گرفتن در سفر است، از شهر خودش که هلال ماه رمضان در آن دیده شده به شهری سفر کند که به دلیل اختلاف افق هنوز هلال در آن دیده نشده است، روزه آن روز بر او واجب نیست. و اگر در شهری که هلال ماه شوّال در آن دیده شده عید کند و سپس به شهری سفر کند که به دلیل اختلاف افق، هنوز هلال در آن دیده نشده است، ـ بنا بر احتیاط واجب ـ باید بقیه آن روز را امساک کند و قضای آن را نیز به‌جای آورد.

(مسأله57) اگر كسي در ماه رمضان بعد از ظهر مسافرت كرد و به شهر ديگري رسيد كه درآنجا ظهر نشده است آيا واجب است كه امساك كند و روزه را به آخربرساند؟ ظاهر آن است كه واجب است امساك كند و اطلاق دليلي كه دلالت كرده است وظيفه كسي كه بعد از ظهر در ماه رمضان از محلخود مسافرت مي كند امساك و خودداري از انجام مفطرات تا شب مي باشد، شامل اين مورد نيز مي شود.

*****

وحید: مسأله- اگر كسى در ماه رمضان بعد از ظهر مسافرت كرد و به شهر دیگرى رسید كه در آن جا ظهر نشده واجب است امساك كند و روزه را به آخر برساند.

سیستانی: مسأله ۲۸۸۱- اگر کسی در ماه رمضان پس از زوال خورشید، از شهر خود سفر کند و به شهری برسد که در آن هنوز وقت زوال نشده است ـ بنا بر احتیاط واجب ـ باید روزه آن روز را تمام کند و قضا بر او واجب نیست.

(مسأله58) اگر فرض شود كه شخص مكلف در محلي است كه روز آن شش ماه و شب آن شش ماه است و مي تواند هجرت كند و منتقل شود به شهري كه نماز و روزه را به وقتش بجا آورده  واجب است كه هجرت كند و اگر نمي تواند مهاجرت كند احتياط واجب آن است كه در هر بيست و چهار ساعت نماز پنجگانه را بجا آورد.

*****

وحید: مسأله – اگر فرض شود كه مكلّف در محلّى است كه روز آن شش ماه و شب آن شش ماه است، و مى تواند هجرت كند به شهرى كه نماز و روزه را در وقت شرعى به جا آورد، واجب است هجرت كند، و اگر نمى تواند هجرت كند، بنابر احتیاط واجب در هر بیست و چهار ساعت یك بار نمازهاى پنجگانه را به جا آورد، و قضاى آنها را نیز انجام دهد، و باید روزه را قضا كند.

سیستانی: مسأله ۲۸۸۳- اگر مکلّف در جایی باشد که روز آن شش ماه، و شب آن شش ماه باشد، در مورد نماز ـ بنا بر احتیاط واجب ـ باید ملاحظه نزدیکترین مکانی کند که هر بیست و چهار ساعت یک شبانه‌روز دارد، و به نیت قربت مطلق نمازهای پنج‌گانه را طبق اوقات آنجا به‌جای آورد. و اما در مورد روزه واجب است که در ماه رمضان به شهری برود که بتواند در آن روزه بگیرد، یا بعد از آن برود و قضا کند؛ و اگر نمی‌تواند، به‌جای روزه، باید فدیه بدهد.

لکن اگر در شهری باشد که در هر بیست و چهار ساعت، شبانه‌روزی دارد ـ گرچه روزش بیست و سه ساعت، و شبش یک ساعت، و یا برعکس باشد ـ حکم نماز تابع اوقات خاصّ آن است.
اما نسبت به روزه پس در صورت توانایی، روزه ماه رمضان بر او واجب است و در صورت عدم توانایی اگر بخاطر طول روز و شدت تشنگی ـ مثلا ـ روزه بر او مشقت شدیدی داشته باشد که معمولا قابل تحمل نیست بنا بر احتیاط واجب باید از طلوع فجر به نیت قربت مطلق از مفطرات اجتناب کند تا آنکه ادامه امساک بر او به آن مرحله از مشقت برسد که در این صورت می‌تواند بخورد و بیاشامد، ولی بنا بر احتیاط واجب در خوردن و نوشیدن باید به مقدار ضرورت اکتفا کند و در بقیه روز مفطرات را به‌جا نیاورد. و اگر عدم توانایی روزه گرفتن به جهت ضرر باشد پس حکم بیمار بر او مترتب است و روزه از او ساقط می‌شود، و اگر بتواند قضای آن را به‌جای آورد، قضای آن واجب است وگرنه بر او فدیه لازم است.

 

دانلود مسائل متفرقه (1) – چهارده مرجع

لینک کوتاه: https://porsan.org/?p=3699