(مسأله 2175): معاملات حرام شش است:
“اول” خرید و فروش عین نجس مثل مشروبات مسکر، و سگ غیر شکارى، و مردار، و خوک، و در غیر اینها در صورتى که بشود از آن استفاده حلال نمود مثلاً غائط را کود نماید و خون انسان را به انسان مریض تزریق کند. خرید و فروش آن جائز است اگر چه احتیاط در ترک خرید و فروش غائط است.
“دوم” خرید و فروش مال غصبى مگر اینکه صاحبش اجازه کند.
“سوم” بنا بر احتیاط خرید و فروش چیزى که نزد مردم مال نیست مثل حیوانات درنده و حشرات.
“چهارم” معامله چیزى که منافع معمولى آن فقط کار حرام باشد، مثل اسباب قمار.
“پنجم” معامله اى که در آن ربا باشد.
“ششم” فروش جنسى که با چیز دیگر مخلوط است، در صورتى که آن چیز معلوم نباشد و فروشنده هم به خریدار نگوید، مثل فروختن روغنى که آن را با پیه مخلوط کرده است و این عمل را غش مى گویند، پیغمبر اکرم ((صلى الله علیه وآله)) فرموده: از ما نیست کسى که در معامله با مسلمانان غش کند یا به
آنان ضرر بزند یا تقلب و حیله نماید و هر که با برادر مسلمان خود غش کند، خداوند برکت روزى او را مى برد و راه معاش او را مى بندد و او را به خودش واگذار مى کند.
(مسأله 2176): فروختن چیز پاکى که نجس شده و آب کشیدن آن ممکن است اشکال ندارد. ولى اگر مشترى آن چیز را براى کارى بخواهد که شرط آن پاک بودن است، مثلاً از قسم خوراکى است که مى خواهد او را بخورد، باید فروشنده نجس بودن آن را به او بگوید. ولى اگر لباس است گفتن لازم نیست اگر چه مشترى با آن نماز بخواند زیرا که در نماز طهارت ظاهرى بدن و لباس کافى است.
(مسأله 2177): اگر چیز پاکى مانند روغن و نفت که آب کشیدن آن ممکن نیست نجس شود، چنانچه آن را براى کارى بخواهند که شرطش پاک بودن است مثلاً روغن را براى خوردن بخواهد، لازم است فروشنده نجاست او را به مشترى بگوید. و همچنین است اگر براى کارى بخواهند که شرط آن پاک بودن نیست، مثلاً بخواهند نفت نجس را بسوزانند، ولى در معرض این باشد که خوراک یا بدن مشترى نجس شود که در این صورت نیز گفتن لازم است، زیرا که سبب شدن براى خوردن نجاست و همچنین سبب شدن براى
نجاست بدن که موجب بطلان وضو یا غسل گردد جائز نیست.
(مسأله 2178): خرید و فروش دواى نجس خوردنى اگر چه جائز است ولى باید نجاستش را به مشترى بگویند و همچنین است اگر خوردنى نباشد ولى در معرض این باشد که خوراک یا بدن مشترى آلوده به نجاست شود.
(مسأله 2179): خرید و فروش روغنهائى که از ممالک غیر اسلامى مى آورند اگر نجس بودن آنها معلوم نباشد اشکال ندارد و روغنى را که از حیوان بعد از جان دادن آن مى گیرند، در صورتى که احتمال آن برود که از حیوانیست که به دستور شرع کشته شده چنانچه از دست کافر بگیرند یا از ممالک غیر اسلامى بیاورند محکوم به نجاست است و خرید و فروش آن جائز نیست و خوردنش حرام است.
(مسأله 2180): اگر روباه و مانند آن را به غیر دستورى که در شرع معین شده کشته باشند یا خودش مرده باشد، خرید و فروش پوست آن حرام و معامله باطل است.
(مسأله 2181): چرمى که از ممالک غیر اسلامى مى آورند، یا از دست کافر گرفته مى شود نجس است و خرید و فروش آن جائز نیست.
(مسأله 2182): روغنى که از حیوان بعد از جان دادنش گرفته شده یا چرمى که از دست مسلمان گرفته شود و انسان بداند که آن مسلمان آن را از دست کافر گرفته و تحقیق نکرده که از حیوانى است که به دستور شرع کشته شده یا نه، نماز در آن چرم و خوردن آن روغن جائز نیست. همچنانکه خرید و
فروش آن باطل است.
(مسأله 2183): مشروبات مسکر معامله آنها حرام و باطل است.
(مسأله 2184): فروختن مال غصبى باطل است و فروشنده باید پولى را که از خریدار گرفته به او برگرداند، یا از مالکش اجازه حاصل کند.
(مسأله 2185): اگر خریدار جداً قاصد معامله است ولى قصد دارد بعد از مدتى قیمت جنس را بدهد قصد معامله تحقق یافته است و صحت آن خالى از اشکال نیست. و اگر قصد دارد اصلاً پول ندهد صحت معامله محل اشکال بلکه باطل است. و لازم است پول آن را به فروشنده بدهد و احتیاط این است که رضایت فروشنده را مجدداً تحصیل نماید.
(مسأله 2186): اگر خریدار بخواهد پول جنسى را که به ذمه خریده بعداً از مال حرام بدهد، معامله صحیح است ولى باید مقدارى را که بدهکار است از مال حلال بدهد تا اینکه ذمه اش برىء گردد.
(مسأله 2187): خرید و فروش آلات لهو مثل تار و ساز حرام است و بنا بر احتیاط سازهاى کوچک که بازیچه بچه ها است نیز آن حکم را دارد و اما آلات مشترکه مثل رادیو و ضبط صوت در صورتى که به قصد استعمال در حرام نباشد خرید و فروش آن مانعى ندارد.
(مسأله 2188): اگر چیزى را که مى شود استفاده حلال از آن ببرند به قصد این بفروشد که آن را در حرام مصرف کنند مثلاً انگور را به این قصد بفروشد که از آن شراب تهیه نمایند، معامله آن حرام بلکه بنا بر احتیاط باطل است ولى اگر به این قصد نفروشد و فقط بداند که مشترى از انگور شراب تهیه خواهد کرد ظاهر این است که معامله اشکال ندارد.
(مسأله 2189): ساختن مجسمه جاندار بلکه نقاشى نیز حرام است ولى خرید و فروش آن مانعى ندارد. اگر چه احوط ترک است.
(مسأله 2190): خریدن چیزى که از قمار، یا دزدى یا از معامله باطل تهیه شده حرام است و اگر کسى آن را بخرد، باید به صاحب اصلیش برگرداند.
(مسأله 2191): اگر روغنى را که با پیه مخلوط است بفروشد، چنانچه آن را معین کند مثلاً بگوید این یک من روغن را مى فروشم، معامله به مقدار پیهى که در آن است باطل مى باشد و پولى که فروشند براى پیه آن گرفته مال مشترى و پیه مال فروشنده است و مشترى مى تواند معامله روغن خالصى را هم که در آن است بهم بزند ولى اگر آن را معین نکند. بلکه یک من روغن در ذمه بفروشد، بعد روغنى که پیه دارد بدهد، مشترى مى تواند آن روغن را پس بدهد و روغن خالص را مطالبه نماید.
(مسأله 2192): اگر مقدارى از جنسى را که با وزن یا پیمانه مى فروشند به زیادتر از همان جنس بفروشد، مثلاً یک من گندم را به یک من و نیم گندم بفروشد، ربا و حرام است، بلکه اگر یکى از دو جنس، سالم و دیگرى معیوب یا جنس یکى خوب و جنس دیگرى بد باشد، یا با یکدیگر تفاوت قیمت داشته باشند، چنانچه بیشتر از مقدارى که مى دهد بگیرد، باز هم ربا و حرام است. پس اگر مس درست را بدهد و بیشتر از آن مس شکسته بگیرد یا برنج صدرى را بدهد و بیشتر از آن برنج گرده بگیرد یا طلاى ساخته
را بدهد و بیشتر از آن طلاى نساخته بگیرد، ربا و حرام مى باشد.
(مسأله 2193): اگر چیزى را که اضافه مى گیرد غیر از جنسى باشد که مى فروشد، مثلاً یک من گندم به یک من گندم و یک قران پول بفروشد باز هم ربا و حرام است. بلکه اگر چیزى زیادتر نگیرد ولى شرط کند که خریدار عملى براى او انجام دهد ربا و حرام مى باشد و در حدیث معتبر آمده است: که یک درهم ربا گناهش بیشتر است از هفتاد زنا با محارم: (مثل مادر و دختر و خواهر).
(مسأله 2194): اگر کسى که مقدار کمتر را مى دهد چیزى علاوه کند، مثلاً یک من گندم و یک دستمال را به یک من و نیم گندم بفروشد اشکال ندارد. و همچنین است اگر از هر دو طرف چیزى زیاد کنند مثلاً یک من گندم و یک دستمال را به یک من و نیم گندم و یک دستمال بفروشد.
(مسأله 2195): اگر چیزى را که مثل پارچه با متر و ذرع مى فروشند، یا چیزى را که مثل گردو و تخم مرغ با شماره معامله مى کنند، بفروشد و زیادتر بگیرد مثلاً ده عدد تخم مرغ بدهد و یازده تا بگیرد اشکال ندارد، ولى چنانچه مثلاً ده عدد تخم مرغ را به یازده عدد در ذمه بفروشد لازم است که بین آنها امتیاز باشد مثلاً ده عدد تخم مرغ بزرگ را به یازده عدد متوسط در ذمه بفروشد زیرا که اگر بین آنها هیچ امتیاز نباشد خرید و فروش محقق نمى شود، بلکه واقع معامله قرض است اگر چه با لفظ خرید و فروش باشد و بدین جهت معامله حرام و باطل است و از این قبیل است فروختن اسکناس نقداً به زیادتر از آن با مدت مثل صد تومان نقداً بدهد که صد و ده تومان بگیرد بعد از شش ماه. ولى اگر بین آنها امتیاز باشد مانعى ندارد مثل آنکه صد تومان را به جنس دیگر از اسکناس مثل دینار یا پوند یا دلار بفروشد در
این صورت با تفاوت قیمت نیز اشکال ندارد.
(مسأله 2196): جنسى را که در غالب شهرها با وزن، یا پیمانه مى فروشند و در بعضى شهرها با شماره معامله مى کنند، احتیاط واجب آن است که آن جنس را به زیادتر از آن نفروشند. و در صورتى که شهرها مختلف باشند و چنین غلبه اى در بین نباشد حکم آن در هر شهرى بر طبق معمول آن شهر است.
(مسأله 2197): اگر چیز را که مى فروشد و عوضى را که مى گیرد از یک جنس نباشد زیادى گرفتن اشکال ندارد، پس اگر یک من برنج بفروشد و دو من گندم بگیرد معامله صحیح است.
(مسأله 2198): جنسى را که مى فروشد و عوضى را که مى گیرد، اگر از یک چیز عمل آمده باشد باید در معامله زیادى نگیرد، مثلاً اگر یک من روغن گاو بفروشد و در عوض آن یک من و نیم پنیر گاو بگیرد، ربا و حرام است و همچنین است اگر میوه رسیده را با میوه نارس آن معامله کند نمى تواند زیادى بگیرد.
(مسأله 2199): جو و گندم در ربا یک جنس حساب مى شود، پس اگر مثلاً یک من گندم بدهد و یک من و پنج سیر جو بگیرد، ربا و حرام است و نیز اگر مثلاً ده من جو بخرد که سر خرمن ده من گندم دهد چون جو را نقد گرفته و بعد از مدتى گندم را مى دهد، مثل آن است که زیادى گرفته و حرام مى باشد.
(مسأله 2200): معامله ربا چه با مسلمان چه با کافر حرام است بلى اگر مسلمان از کافرى که در پناه اسلام نیست یا از کافرى که در پناه اسلام است و ربا گرفتن در شریعتش جائز باشد ربا بگیرد اشکال ندارد و بنا بر احتیاط واجب پدر و فرزند و زن و شوهر نیز نمى توانند از یکدیگر ربا بگیرند.