(مسأله 2110) معامله سلف آن است كه1 مشتري پول را بدهد كه بعد از مدّتي جنس را تحويل بگيرد و اگر بگويد2 اين پول را مي دهم كه مثلاً بعد از شش ماه فلان جنس را بگيرم و فروشنده بگويد قبول كردم3، يا فروشنده پول را بگيرد و بگويد فلان جنس را فروختم كه بعد از شش ماه تحويل بدهم معامله صحيح است.
1- فاضل: معامله سلف آن است كه جنس فروخته شده كلّي باشد و …
2- سيستاني: معامله سلف آن است كه شخص به پول نقد جنس كلّي را كه بعد از مدّتي تحويل مي دهد بفروشد، پس اگر خريدار بگويد: …
3- مظاهری: معامله صحیح است.
*****
زنجاني: مسأله 2118- معامله سلف آن است كه پول كالا نقد بوده، ولي خود كالا به گونه كلّي و زمان دار باشد، بنابراين اگربا پول نقد با فروشنده معامله كند كه مثلاً بعد از شش ماه فلان جنس را تحويل بگيرد و فروشنده هم قبول كند، معامله صحيح است.
مکارم: مسأله 17802ـ معامله سلف (يا پيش خريد) آن است که مشترى پول را بدهد که بعد از مدّتى جنس را تحويل بگيرد و همين اندازه که بگويد اين پول را مى دهم که مثلاً بعد از شش ماه فلان مقدار جنس را بگيرم و فروشنده بگويد قبول کردم کافى است، حتّى اگر صيغه اى نخوانند و خريدار به اين قصد پول را بدهد و فروشنده بگيرد صحيح است
وحید: مسأله 2138- معامله سلف آن است كه مشترى به پول نقد جنسى را كه در ذمّه است بخرد ، كه بعد از مدّتى آن جنس را تحویل بگیرد ، و این معامله عكس نسیه است. و اگر بگوید: این پول را مى دهم كه مثلا بعد از شش ماه فلان جنس در ذمّه را بگیرم ، و فروشنده بگوید: قبول كردم ، یا فروشنده پول را بگیرد و بگوید: فلان جنس در ذمّه را فروختم كه بعد از شش ماه تحویل بدهم ، معامله صحیح است.
جوادی آملی: مسئله ۲۳۱۶. خرید و فروش سَلف، آن است که بها نقد و کالا در ذمّه باشد و لفظ خاص لازم نیست، چنانکه با فعل هم حاصل میشود، پس هر کدام از صاحب کالا یا بها بگوید «فلان کالا را در برابر این پول میدهم یا این پول را میدهم در قبال کالای معیّن که در فلان زمان تحویل بگیرم» و دیگری با لفظ یا فعلْ آن را قبول کند، صحیح است.
(مسأله 2111) اگر پول طلا و نقره را سلف بفروشد و عوض آن را پول طلا و نقره بگيرد معامله باطل است1. ولي اگر جنسي را كه سلف بفروشد و عوض آن را جنس ديگر يا پول بگيرد معامله صحيح است. و احتياط مستحبّ آن است در عوض جنسي كه مي فروشد پول بگيرد و جنس ديگر نگيرد.
1- اراكي: اگر طلا و نقره را سلف بفروشد و عوض آن را طلا و نقره بگيرد معامله باطل است…
گلپايگاني، صافي، نوري: اگر پول طلا و نقره يا طلا و نقره را سلف بفروشد به پول طلا و نقره يا به طلا و نقره معامله باطل است…
فاضل: اگرپولي را كه از جنس طلا يا نقره است سلف بفروشد و عوض آن را پول طلا يا نقره بگيرد معامله باطل است…
*****
خوئي، تبريزي، زنجاني: 2119، سیستانی: مسأله 2121- اگر پولي را كه از جنس طلا يا نقره است سلف بفروشد و عوض آن را پول طلا يا نقره بگيرد معامله باطل است ولي اگر جنسي يا پولي را كه از جنس طلا و نقره نيست بفروشد و عوض آن را جنس ديگر يا پول طلا و نقره بگيرد معامله (سيستاني: به تفصيلي كه درشرط هفتم مسأله آينده ذکر خواهد شد) صحيح است و احتياط مستحبّ آن است كه در عوض جنسي كه مي فروشد پول بگيرد و جنس ديگر نگيرد.
وحید: مسأله 2139- اگر طلا یا نقره را ـ چه پول باشد و چه غیر پول سلف بفروشد و عوض آن را طلا یا نقره بگیرد ـ چه پول باشد و چه غیر پول معامله باطل است ، ولى اگر جنس یا پولى را كه از جنس طلا و نقره نیست ، سلف بفروشد و عوض آن را جنس یا طلا یا نقره بگیرد ـ چه پول باشد و چه غیر پول معامله صحیح است.
مكارم: مسأله 1803- هرگاه خود پول را سلف بفروشد و عوض آن را پول بگيرد معامله باطل است، ولي اگر جنسي را سلف بفروشد و عوض آن را پول يا جنس ديگر بگيرد صحيح است، هر چند احتياط مستحب آن است كه هميشه در عوض جنس پول بگيرد نه جنس ديگر.
بهجت: مسأله 1646- اگر پولي را كه سلف بفروشد و عوض آن را پول بگيرد معامله باطل است، ولي اگر جنسي را سلف بفروشد و عوض آن را جنس ديگر يا پول بگيرد، معامله صحيح است.
سبحانی: مسأله 1741- اگر جنسى را سلف بفروشد و عوض آن را جنس ديگر يا پول بگيرد معامله صحيح است. و احتياط مستحب آن است در عوض جنسى كه مى فروشد پول بگيرد و جنس ديگر نگيرد.
مظاهری: مسأله 1678- اگر پولى را كه از جنس طلا و نقره نيست سلف بفروشد و عوض آن را پول بگيرد معامله صحيح است.
جوادی آملی: مسئله ۲۳۱۷. سَلففروشی طلا و نقره یا پولی که از جنس طلا و نقره است، به طلا و نقره، یا به پولی که از جنس طلا و نقره است، باطل است؛ ولی سَلففروشی کالایی به کالای دیگر همانند سلففروشی کالا به پول، صحیح است.
شرایط معامله سلف
(مسأله 2112) معامله سلف شش شرط1 دارد: اوّل: خصوصياتي را كه قيمت جنس بواسطه آنها فرق مي كند معين نمايند. ولي دقت زياد هم لازم نيست، همين قدر كه مردم بگويند خصوصيات آن معلوم شده كافي است2، پس معامله سلف در نان و گوشت و پوست حيوان و مانند اينها3 در صورتي كه نشود خصوصياتشان را به طوري معين كنند كه براي مشتري مجهول نباشد و معامله غرري باشد باطل است4.
دوم: پيش از آن كه خريدار و فروشنده از هم جدا شوند، خريدار تمام قيمت را به فروشنده بدهد، يا به مقدار پول آن از فروشنده طلبكار باشد كه در اين صورت بهتر آن است كه فروشنده پول جنس را به ذمّه مشتري قرار دهد، پس از آن مشتري طلبي را كه از فروشنده دارد بابت پول جنسي كه به ذمّه او است حساب كند5 و چنانچه مقداري از قيمت آن را بدهد، اگر چه معامله به آن مقدار صحيح است ولي فروشنده مي تواند معامله همان مقدار را به هم بزند6.
سوم: مدت را كاملاً معين كنند، و اگر مثلاً بگويد تا اوّل خرمن، جنسي را تحويل مي دهم، چون مدّت كاملاً معلوم نشده معامله باطل است7.
چهارم: وقتي را براي تحويل جنس معين كنند كه در آن وقت، به قدري از آن جنس وجود داشته باشد كه اطمينان داشته باشند كه ناياب نخواهد بود8.
پنجم: بنابراحتياط واجب جاي تحويل جنس را معين نمايند9، ولي اگر از حرفهاي آنان جاي آن معلوم باشد لازم نيست اسم آنجا را ببرند10.
ششم: وزن يا پيمانه11 آن را معين كنند و جنسي را هم كه معمولاً با ديدن، معامله مي كنند اگر سلف بفروشند اشكال ندارد، ولي بايد مثل بعضي از اقسام گردو و تخم مرغ، تفاوت افراد آن به قدري كم باشد كه مردم به آن اهميت ندهند12.
1- خوئي، سيستاني، وحید: هفت شرط…
مظاهری: چند شرط …
2- خوئي، سيستاني، تبريزي، زنجاني، مظاهری: [پايان شرط اوّل]
3- گلپايگاني، صافي: كه نمي شود خصوصياتشان را كاملاً معين كرد باطل است. [پايان شرط اوّل]
4-وحید: (اوّل) خصوصیاتى را كه قیمت جنس به واسطه آنها فرق مى كند معین نمایند ، و تعیین آنها به اندازه اى كه در عرف عام بگویند خصوصیات آن معلوم شده كافیست ، و در اجناسى كه اوصاف و خصوصیات آنها به غیر از دیدن معین نمى شود ـ مانند جواهرات و امثال آن ـ معامله سلف صحیح نیست…
مكارم: 1- صفات و خصوصيات جنس را كه در قيمت تأثير دارد بايد معين كنند، ولي البتّه دقّت زياد لازم نيست، همين قدر كه گفته شود خصوصيات آن معلوم شده كفايت مي كند، به همين جهت معامله سلف در اجناسي كه نمي توان خصوصيات آن را معين كرد (مانند بعضي از انواع پوست و گوشت و فرش) باطل است…
5- اراكي، گلپايگاني، خوئي، تبريزي، سيستاني، فاضل، صافي، زنجاني: دوم: پيش از آن كه خريدار و فروشنده از هم جدا شوند، خريدار تمام قيمت را به فروشنده بدهد يا به مقدار پول آن از فروشنده طلبكار باشد (خوئي، سيستاني، فاضل، تبريزي: طلبكار نقدي باشد) و طلب خود را بابت قيمت جنس حساب كند و او قبول نمايد…
بهجت: دوم: پيش از آن كه خريدار و فروشنده از هم جدا شوند، خريدار تمام قيمت را به فروشنده بدهد و اگر خريدار از فروشنده طلبكار است خلاف احتياط است كه پول را از طلب خود حساب كند، گرچه جايز بودن اين كار خالي از وجه نيست…
سبحانی: به شرط اینکه وقت طلب رسیده باشد. [پایان شرط دوم]
6- خوئي، سيستاني، تبريزي: فروشنده مي تواند معامله را به هم بزند…
وحید: دوم: پیش از آن كه خریدار و فروشنده از هم جدا شوند ، خریدار تمام قیمت را به فروشنده بدهد ، یا به مقدار قیمت آن از فروشنده طلبكار باشد ، و آن طلب نقد یا مدّت دارى باشد كه مدّت آن رسیده باشد ، و طلب خود را بابت قیمت جنس حساب كند و او قبول نماید ، و چنانچه مقدارى از قیمت آن را بدهد ، معامله نسبت به آن مقدار صحیح است و فروشنده حقّ فسخ معامله را دارد…
مكارم: 2- پيش از آن كه خريدار و فروشنده از هم جدا شوند تمام قيمت بايد پرداخته شود و اگر مقداري از آن قيمت را بدهد معامله به همان مقدار صحيح است ولي فروشنده مي تواند معامله را فسخ كند..
مظاهری: دوّم: پيش از آنكه خريدار و فروشنده از هم جدا شوند خريدار تمام قيمت را به فروشنده بدهد و چنانچه مقدارى از قيمت آن را بدهد گرچه معامله به آن مقدار صحيح است ولى فروشنده مىتواند معامله همان مقدار را هم به هم بزند…
7- مكارم: 3- بايد مدّت را كاملاً معين كند مثلاً اگر بگويد اوّل خرمن جنس را تحويل مي دهم (و اوّل خرمن دقيقاً معين نباشد) معامله باطل است…
بهجت: سوم: بنابراحتياط واجب، زمان دريافت جنس را كاملاً معين كنند و چنانچه زمان را معين نكنند و به طور فعلي بفروشند، معامله صحيح است ولي معامله سلف نيست…
مظاهری: سوّم: مدّت را معيّن كنند ولو عرفاً، مثلاً اگر بگويد تا اوّل خرمن جنس را تحويل مىدهم چون مدّت عرفاً معلوم است معامله صحيح است.
8- خوئي، گلپايگاني، اراكي، فاضل، صافي، تبريزي: چهارم: وقتي را براي تحويل جنس معيّن كنند كه در آن وقت، جنس بقدري كمياب نباشد كه فروشنده نتواند آن را تحويل دهد…
سيستاني، وحید: چهارم: وقتي را براي تحويل جنس معيّن كنند كه در آن وقت، فروشنده بتواند جنس را تحويل دهد،(سیستانی: چه كمياب باشد چه فراوان)…
مكارم: 4- زماني را براي تحويل جنس معين كنند كه در آن وقت معمولاً جنسي وجود دارد…
زنجاني: چهارم: زماني را براي تحويل جنس معيّن كنند كه فروشنده بتواند در آن زمان جنس را تحويل دهد، البتّه اگر در هنگام معامله فروشنده مي توانسته با فراهم كردن مقدمات كار، جنس مورد نظر را در زمان تعيين شده تحويل دهد ولي در اثر تأخير در فراهم كردن مقدّمات، پس از معامله قدرت خود را بر تحويل جنس در زمان تعيين شده از دست دهد معامله صحيح است، ولي خريدار مي تواند معامله را به هم بزند، گفتني است كه اگر فروشنده درهنگام معامله نمي توانسته جنس را تحويل دهد، ولي مثلاً به اندازه همان جنس از ديگري طلب داشته باشد، همين مقدار كه خريدار بتواند جنس را از بدهكار تحويل بگيرد، كفايت مي كند در اين كه معامله سلف صحيح باشد…
9- اراكي، خوئي، گلپايگاني، فاضل، زنجاني، تبريزي، صافي: پنجم: جاي تحويل جنس را معين نمايند…
سیستانی: جنس را کاملا معین نمایند…
سبحانی: پنجم: بنابر احتياط واجب اگر اختلاف جاها موجب خسارت باشد جاى تحويل جنس را معين نمايد، …
10- بهجت: پنجم: بنابر أظهر محلّ تحويل جنس را معين نمايند، به طوري كه هيچيك مغبون نشوند، ولي اگر نوع معامله جاي آن معلوم باشد، لازم نيست اسم آنجا را ببرند و همچنين كرايه حمل بار بايد مشخص شود كه به عهده كداميك مي باشد…
وحید: (پنجم) جاى تحویل جنس را معین نمایند در صورتى كه اختلاف امكنه موجب دشوارى تسلیم یا خسارت مالى بشود ولى اگر از قرائن جاى آن معلوم باشد ، لازم نیست اسم آن جا را ببرند…
مكارم: 5- بنابر احتياط واجب محلّ تحويل جنس را تعيين كنند كه در كدام شهر و كدام منطقه تحويل مي دهند، مگر اين كه از سخنان آنها جاي آن معلوم باشد…
مظاهری: پنجم: وزن يا پيمانه آن را معيّن كنند و جنسى را هم كه معمولاً با ديدن معامله مىكنند اگر سلف بفروشند اشكال ندارد ولى بايد مثل بعضى از اقسام گردو و تخم مرغ تفاوت افراد آن به قدرى كم باشد كه مردم به آن اهميّت ندهند.[پایان مسأله]
11- فاضل،سیستانی: يا شماره…
زنجاني: يا طول يا مساحت…
12- بهجت: به هر حال در معامله سلف بايد طوري جنس را مشخص كنند كه هيچيك از فروشنده و خريدار مغبون نشوند.
خوئي:[و] هفتم: چيزي را كه مي فروشند، چنانچه از اجناسسي باشد كه با وزن يا پيمانه فروخته مي شوند عوض آن از آن جنس نباشد مثلاً گندم را به گندم سلفاً نمي توان فروخت.
سيستاني: [و] هفتم: چیزی را که می فروشند چنانچه از اجناسی باشد که با وزن یا پیمانه فروخته می شوند عوض آن از آن جنس نباشد بلكه بنابر احتياط لازم از غير آن جنس از اجناسي كه با وزن يا پيمانه فروخته مي شود هم نباشد؛ و اگر چيزي را كه مي فروشد از اجناسي باشد كه با عدد فروخته مي شود، بنابراحتياط واجب نبايد عوض آن را از جنس خود با مقداري زيادتر قرار دهد.
وحید: (ششم) مقدار جنس را به وزن یا پیمانه یا شماره و مانند اینها معین كنند ، و جنسى را هم كه معمولا با دیدن معامله مى كنند ، اگر سلف بفروشند اشكال ندارد ، ولى باید مثل بعضى از اقسام گردو و تخم مرغ تفاوت افراد آن به قدرى كم باشد كه مردم به آن اهمیت ندهند. [و] (هفتم) چیزى را كه مى فروشند ، چنانچه از اجناسى باشد كه با وزن یا پیمانه فروخته مى شوند ، عوض آن از همان جنس نباشد ، مثلا گندم را به گندم سلفاً نمى توان فروخت.
مكارم: 6- بايد وزن يا پيمانه آن را تعيين كنند ، امّا جنسي را كه معمولاً با ديدن معامله مي كنند (مانند بسياري از انواع فرش) اگر با ذكر صفات، سلف بفروشند اشكال ندارد، ولي بايد تفاوت افراد آن به قدري كم باشد كه مردم به آن اهميّت ندهند.
*****
جوادی آملی: مسئله ۲۳۱۸. صحّت خرید و فروش سلف، مشروط به چند چیز است:
یکم: همۀ اوصاف و خصوصیات کالا که در رغبت به آن یا قیمت آن اثر دارند، باید معیّن شوند، هرچند دقّت نهایی لازم نیست و دقت عرفی کفایت میکند، بنابراین کالاهایی که دارای اصناف گونهگوناند و تعیین همه اوصاف جنسِ در معرض سلف دشوار است، نمیتوانند به صورت سلف معامله شوند.
دوم: زمان تحویل کالا به صورت کامل معلوم باشد، پس نمیتوان مدت آن را به چیزی مانند هنگام درو، هنگام خرمن و… قرار داد که زمان دقیق آن معلوم نیست.
سوم: زمانی که برای تحویل کالا تعیین میشود، باید وقتی باشد که کالا در آن نایاب نباشد. البته اگر در موقع داد و ستد، تحویل کالا در وقت مقرّر در توان فروشنده بود و سپس بر اثر رخدادهای پیشبینی نشده، از توان فروشنده خارج شد، معامله صحیح است؛ ولی خریدار میتواند آن را به هم بزند.
چهارم: مکان تحویل کالا تعیین شود و اگر طبق قرارهای عرفْ جای آن معلوم باشد، نیازی به تصریح نیست. البته آنچه لازم است این است که کالا در دسترس خریدار قرار گیرد، هرچند فروشنده قادر نباشد آن را تحویل دهد.
پنجم: مقدار کالا به لحاظ وزن یا پیمانه یا عدد و متر و… تعیین شود و چون کالا در سلففروشی، کلّی و در ذمّۀ فروشنده است و قابل مشاهده نیست، تنها راه معلوم شدن آن، تعیین مقدار از لحاظ عرف رایج است.
ششم: تمام بهای کالا پیش از آنکه فروشنده و خریدار از هم جدا شوند، تحویل فروشنده داده شود و اگر خریدار طلب نقدی از فروشنده دارد، میتواند همان را بهای کالا قرار دهد و اگر خریدار بعضی از بهای کالا را داد، معامله نسبت به همان مقدار صحیح است و فروشنده میتواند معامله را به هم بزند.
احکام معامله سلف
(مسأله 2113) انسان نمي تواند جنسي را كه سلف خريده پيش از تمام شدن مدّت بفروشد1 و بعد از تمام شدن مدّت، اگر چه آن را تحويل نگرفته باشد، فروختن آن اشكال ندارد2.
1- خوئي، تبريزي، سيستاني: به غير فروشنده اش بفروشد…
2- اراكي، گلپايگاني، صافي: ولي فروختن غلّه مانند گندم و جو پيش از تحويل گرفتن آن مكروه است.
خوئي: ولي فروختن غله مانند گندم و جو و ساير اجناسي كه با وزن يا پيمانه فروخته مي شود پيش از تحويل گرفتن آن جايز نيست مگر اين كه به سرمايه اش بفروشد.
تبريزي: ولي فروختن غله مانند گندم و جو و ساير اجناسي كه با وزن يا پيمانه فروخته مي شود پيش از تحويل گرفتن آن جايز نيست مگر اين كه به قيمت خريدش بفروشد يا به خود فروشنده اش بفروشد.
سيستاني: ولي فروختن اجناسي كه با وزن يا پيمانه فروخته مي شود غير از ميوه ها پيش از تحويل گرفتن آن به غير فروشنده جايز نيست مگر اينكه به سرمايه اش يا به كمتر از آن بفروشد.
سبحانی: مگر اين كه به خود فروشنده بفروشد ولى بعد از تمام شدن مدت، اگرچه آن را تحويل نگرفته باشد، فروختن آن اشكال ندارد.
*****
زنجاني: مسأله 2121- انسان نمي تواند جنسي را كه سلف خريده پيش از تمام شدن مدّت بفروشد، خواه به فروشنده باشد يا به كسي ديگر، عوض آن را از همان جنس عوض در معامله سلف قرار دهد يا از جنس ديگر، قيمت عوض تعيين شده با قيمت عوض در معامله سلف يكسان باشد يا كمترباشد. و بعد از تمام شدن مدّت وتحويل گرفتن جنس، معامله آن بدون اشكال صحيح است ولي اگر هنوز آن را تحويل نگرفته، بخواهد آن را بفروشد بايد عوض آن را چيزي كه خريدار طلبكار است قرار ندهد. همچنين اگر بخواهد با عوضي از جنس همان عوض معامله سلف، آن را به فروشنده معامله سلف بفروشد، بايد به همان اندازه (نه كمتر نه بيشتر) بفروشد.
وحید: مسأله 2141- انسان نمى تواند جنسى را كه سلف خریده ، پیش از تمام شدن مدت به غیر فروشنده اش بفروشد ، و همچنین به فروشنده بنابر احتیاط واجب ، و بعد از تمام شدن مدّت اگر چه آن را تحویل نگرفته باشد ، فروختن آن اشكال ندارد ، ولى در صورتى كه به فروشنده به جنس ثمن بفروشد ، نباید به بیشتر از ثمن بفروشد ، و فروختن اجناسى كه با وزن یا پیمانه فروخته مى شود ، پیش از تحویل گرفتن آن جایز نیست ، ولى اگر به بیشتر از سرمایه اش نفروشد مانعى ندارد.
جوادی آملی: مسئله ۲۳۱۹. کالای خریداری شده با سَلَف، هرچند ملک خریدار است و در دسترس او قرار دارد؛ ولی فروش آن پیش از تمام شدن مدت به همان فروشنده یا دیگری باطل است و فروش آن پس از تمام شدن مدت، هرچند تحویل نگرفته باشد، با رعایت شروط یادشده در مسئلۀ قبلی صحیح است.
(مسأله 2114) در معامله سلف اگر فروشنده جنسي را كه قرارداد كرده بدهد1، مشتري بايد قبول كند. و نيز اگر بهتر از آنچه قرار گذاشته، بدهد2 يعني همان اوصاف را با زيادتي كمال دارا باشد، مشتري بايد قبول نمايد3 و اگر اين طور نباشد لازم نيست قبول كند؛ مثل آن كه بنده جاهل خريده باشد و بايع بخواهد عالم بدهد.
1- گلپايگاني، خوئي، تبريزي، صافي: در موعدش تحويل بدهد…
فاضل، سيستاني: در موعدش بدهد مشتري قبول كند (سيستاني: اگر به همان وضعي باشد كه شرط شده است؛ و اگر بهتر باشد بايد بپذيرد مگر اينكه منظور از شرطي كه شده است، نفي صفت بهتر نيز باشد).
2- اراكي، گلپايگاني، خوئي، تبريزي، صافي: و طوري باشد كه از همان جنس حساب شود، مشتري بايد قبول نمايد. [پايان مسأله]
3- نوري، سبحانی: [پایان مسأله]
بهجت: مگر اين كه در معامله مشخص كرده باشند كه بهتر يا بدتر تحويل داده نشود كه اگر طبق قرارداد نباشد، لازم نيست قبول كند.
مظاهری: اگر بهتر از آن يا پستتر از آن را بدهد مشترى مىتواند قبول نكند.
*****
وحید: مسأله 2142- در معامله سلف اگر فروشنده جنسى را كه معامله كرده در موعدش بدهد ، مشترى باید قبول كند ، و نیز اگر بهتر از آنچه معامله كرده بدهد و طورى باشد كه از همان جنس حساب شود ، مشترى باید قبول نماید.
زنجاني: مسأله 2122- در معامله سلف اگر فروشنده جنسي را كه قرارداد كرده بدهد، مشتري بايد قبول كند، ولي اگر جنس ديگري بدهد، لازم نيست مشتري قبول كند، هرچند بهتر از جنسي باشد كه قرار گذاشته اند، البتّه گاه تعيين يك ويژگي براي جنس از باب حداقل مقدار لازم است كه در اين صورت اگر جنسي با ويژگي بهتر تحويل دهد، چون همان جنسي است كه قرار گذاشته اند، بر مشتري لازم است آن را قبول كند.
مكارم: مسأله 1806 – هرگاه در معامله سلف، فروشنده جنس بهتري را تحويل دهد (يعني جنسي را كه تمام آن اوصاف مورد قرارداد را به اضافه صفات دیگري داراست) مشتري بايد قبول كند، ولي اگر بعضي از آن صفات را نداشته باشد مي تواند قبول نكند.
جوادی آملی: مسئله ۲۳۲۰. در داد و ستد سلف، هرگاه فروشنده همان کالای مورد تعهّد را در زمان مقرّر تحویل دهد، پذیرش آن بر خریدار لازم است، چنانکه اگر از لحاظ مقدار یا از جهت رغبت یا قیمت کمتر بود، قبول آن بر خریدار لازم نیست؛ ولی اگر از لحاظ مقدار بیشتر بود، میتواند آن مقدار زائد را بپذیرد و اگر از جهت رغبت یا قیمت بیشتر بود، در صورتی که مصداق همان کالای مورد فروش باشد، باید قبول کند.
(مسأله 2115) اگر جنسي را كه فروشنده مي دهد، پست تر1 از جنسي باشد كه قرارداد كرده، مشتري مي تواند قبول نكند.
این مسأله در رساله آیت الله مظاهری نیست.
1- فاضل: بهتر يا پست تر…
جوادی آملی، مكارم: رجوع كنيد به ذيل مسأله 2114.
(مسأله 2116) اگر فروشنده به جاي جنسي كه قرارداد كرده، جنس ديگري بدهد1، در صورتي كه مشتري راضي شود اشكال ندارد.
1- مکارم: و یا همان جنس را با صفات پست تری تحویل دهد…
جوادی آملی: رجوع كنيد به ذيل مسأله 2114.
(مسأله 2117) اگر جنسي را كه سلف فروخته در موقعي كه بايد آن را تحويل دهد، ناياب شود و 1نتواند آن را تهيّه كند، مشتري مي تواند صبر كند تا تهيّه نمايد يا معامله را به هم بزند و چيزي را كه داده پس بگيرد2.
این مسأله در رساله آيت الله بهجت نیست.
1- [عبارت «ناياب شود و» در رساله آيت الله سيستاني نيست]
2- زنجاني: همانطور در مسأله [2112] شرط چهارم گفته شد.
فاضل: و خريدار نمي تواند فروشنده را ملزم كند كه جنس را به قيمت سلف فروخته به قيمت روز از او بخرد البتّه اگر توافق كنند كه جنس را به قيمت فعلي بخرد مانعي ندارد.
سيستاني: چيزي را كه داده است، يا بدل آن را پس بگيرد و بنابر احتياط واجب نمي تواند آن را به فروشنده به قيمت بيشتري بفروشد.
جوادی آملی: رجوع کنید به مسأله [2112] شرط سوم یا چهارم.
(مسأله 2118) اگر جنسي را بفروشد و قرار بگذارد كه بعد از مدّتي تحويل دهد و پول آن را هم بعد از مدّتي بگيرد، معامله باطل است1.
این مسأله در رساله آيات عظام: مكارم و بهجت نیست.
1- خوئي، تبريزي: بنابر احتياط واجب.
زنجاني: بنابر احتياط.
*****
مظاهری: مسأله 1684- اگر جنسى را كه ندارد، بفروشد و قرار بگذارد كه بعد از مدّتى تحويل دهد و خريدار هم پول نداشته باشد و قرار بگذارد بعد از مدّتى پول آن را بدهد معامله باطل است.
جوادی آملی: مسئله ۲۳۰۸. داد و ستد ممکن است به چهار صورت انجام شود که سه قسم آن صحیح و یک صورت آن باطل است و اقسام آن چنیناند: ۱. کالا و بها هر دو نقد باشد؛ ۲. کالا نقد و بها نسیه باشد؛ ۳. کالا نسیه (سَلَف) و بها نقد باشد که این سه قسم صحیح است؛ ۴. کالا و بها هر دو نسیه باشند که این قسم باطل است.