اول: آن‌كه به واسطه جراحت و يا زخم كه در بدن او است، لباس يا بدن به خون آلوده شده باشد وبين كم و زياد بودن خون فرق نيست. در اين حكم بين جراحت ظاهر بدن يا باطن آن مثل بيمارى بواسير كه سبب خروج خون شده و به بدن يا لباس سرايت كند، فرق نيست. همچنين است جراحت يا زخم داخلى كه در حكم ظاهر است، مانند زخم دهان و گوش. بلى، اين عفو شامل خونى كه ازجراحت يا زخم سينه، كبد يا معده خارج مى‌شود نيست و اين عفو در صورتى است كه تطهير ياعوض كردن لباس نوعاً براى مردم مشقت داشته باشد و الا بهانه‌اى براى عفونيست.

(مسأله 438) همچنان كه خون ذكر شده مورد عفو است، چركى كه همراه خون نيز داروى متنجس روى زخم وعرقى كه به آن متصل مى‌باشد، معفو است و اگر زخم در موضعى باشد كه معمولًا امكان بستن زخم هست، بنابراحتياط مستحبى بايد بسته شود.

(مسأله 439) اگر چند زخم يا جراحت در بدن به گونه‌اى نزديك هم باشد كه يك زخم حساب شود، تاوقتى كه همه خوب نشده اند نمازخواندن با خونى كه در آنها هست، اشكال ندارد.

(مسأله 440) هرگاه شك كند، خون موجود، خون زخم يا خون جراحت است يا غير آن بايد آن راتطهير كند. اگر فردى زخم داخلى داشته باشد و شك كند كه آن زخم خوب شده يا نه، در اين صورت تا وقتى كه علم به خوب شدن آن ندارد، تطهير آن لازم نيست و از موارد عفو است.

دوم: اگر بدن يا لباس نمازگزار به مقدار كمتر از يك درهم به خون غير نجس العين و ميته و حيوان حرام گوشت آلوده شده باشد، معفو است. امّا اگر خون از خون نجس العين، يا ميته يا حيوان حرام گوشت باشد بنابر اظهر مورد عفو نيست. احتياط مستحب الحاق دماء سه گانه (حيض، نفاس واستحاضه) به خون نجس العين وميته است.

(مسأله 441) خونى كه بر ظاهر لباس بريزد و به پشت آن سرايت كند يك خون حساب مى‌شود. بلى، اگر خون روى لباسى كه آستر دارد بريزد و به آستر آن سرايت كند، بايد هركدام را جدا حساب كند، پس اگر خون روى لباس و آستر كمتر از يك درهم باشد، تطهير آن لازم نيست‌ و اگر به اندازه يك درهم باشد، بايد تطهير نمايد. همچنين است در صورتى كه در جاهاى مختلف لباس نمازگزار قطرات خون ريخته باشد.

(مسأله 442) اگر خون با چرك زخم يا آب مخلوط شود، نماز با آن صحيح نيست و بايد آن را تطهير كند.

(مسأله 443) هرگاه شك كند كه خون، به مقدار مورد عفو است يا نه، بنا را بر عفو بگذارد. همچنين در خونى كه كمتر از درهم است اگر شك كند كه از خون مورد عفو است يا از انواع سه‌گانه، بنا را بر عفو بگذارد و آزمايش واجب نيست و چنان‌چه بعد از نماز معلوم شود كه مورد عفو نبوده، تكرار واجب نيست.

(مسأله 444) مقدار درهم، به اندازه بند سر انگشت سبّابه «شهادت» در مردمتعارف است.

سوم: اگر لباس‌هاى كوچك نمازگزار مثل جوراب، دستمال، كلاه، انگشتر، النگو و مانند اينها كه نمى شود با آنها عورت را پوشاند، ولو با نجاست حيوان حرام گوشت نجس شده باشند، به شرطى كه چيزى از اجزاى حرام گوشت در آنها نباشد، نماز با آنها صحيح است. لباسى كه از پوست ميته يا ازاجزاى نجس العين- مثل موى سگ و خوك- يا از چيزى كه به واسطه فضله حيوان حرام گوشت نجس شده، ساخته شود، نماز خواندن در اين لباس جايز نيست. همچنين است هرگاه چيزى از اجزاى حرام گوشت در لباس وجود داشته باشد.

(مسأله 445) بنابر اظهر همراه داشتن چيزى كه از اجزاى حرام گوشت اعم از نجس العين، مانندسگ و خوك يا غير نجس العين، مانند خرگوش و روباه و مانند اين‌ها ساخته شده باشد، در نماز جايزنيست. همچنين چيزى كه از اجزاى ميته كه حيات در او حلول مى‌كند ساخته شود در نماز جايزنيست. امّا حمل كردن چيزى متنجّس اعم از اين‌كه به اندازه ساتر عورت باشد يا كوچكتر از ساترعورت، مانند ساعت، درهم، چاقو، منديل كوچك و مانند اين ها، در نماز اشكال ندارد.

چهارم: مادرى كه پرستار پسر بچه است و بيش از يك لباس ندارد، چنان‌چه با بول بچّه، متنجّس شود، بنابر اظهر نمازخواندن با اين لباس جايز نيست مگر اين‌كه تطهير لباس براى هر نمازمشقّت آور باشد كه در اين صورت نماز خواندن با اين لباس متنجّس جايز است، چنان كه در سايرموارد عادى، چنان‌چه تطهير متنجّس مشقت آور باشد، تطهيرش لازم نيست.

دانلود مواردى كه لازم نيست بدن و لباس نمازگزار پاك باشد – آیت الله فیاض (مد ظله العالی)

لینک کوتاه: https://porsan.org/?p=517