نمونههایی از موارد انطباق مؤونه
۱. کالاهای مصرفی بی دوام و با دوام
کالاهای مصرفی بی دوام از قبیل قند، شکر، برنج، روغن، و مانند آن که دراحتیاجات روزانه زندگی مصرف میشود اگر از درآمد بین سال به منظور مصرف سالانه خریداری کند و به مصرف برساند مؤونه به حساب میآید و خمس ندارد و هر مقدار از آن را که در انتهای سال مصرف نکند مؤونه نیست و چنانچه قابل خرید و فروش باشد بایستی خمس آن را بپردازد، و اما کالاهای مصرفی با دوام از قبیل خانهی مسکونی، لوازم خانگی، اتومبیل شخصی، زیور آلات زنانه و مانند آن که هنگام استفاده عین آنها باقی میماند و قابل استفاده است و به عنوان نیاز زندگی از درآمد خریداری و استفاده میشود مؤونه است و خمس ندارد.
توجه
۱. ملاک عدم وجوب خمس در کالاهای مصرفی با دوام، صدق عنوان نیاز به آنها مطابق با شأن عرفی مناسب با انسان است، هر چند در طول سال از آنها استفاده نشود، بنابراین اگر فرش و ظروف اتفاقاً در طول سال مورد استفاده قرار نگیرد ولی برای استفادهی میهمان به آنها نیاز باشد خمس ندارد، ولی معیار در کالاهای مصرفی بیدوام، مصرف است که هر چه از مصرف سالانهی آنها زیاد بیاید خمس دارد.
۲. کتابی که از چندین جلد تشکیل شده (مانند وسائل الشیعه) اگر مجموع آن مورد نیاز باشد و یا خرید جلدی که به آن احتیاج است متوقف بر خرید دورهی کامل آن باشد خمس ندارد و در غیر این صورت باید خمس مجلداتی که الآن مورد نیاز نیست پرداخت شود، و صرف خواندن یک صفحه از هر جلد کتاب، برای ساقط شدن خمس کافی نیست.
۳. خانه مسکونی مورد نیاز مؤونه است، بنابراین ساختمان سه طبقهیی که صاحب آن در یک طبقه، خودش و در دو طبقهی دیگر فرزندانش زندگی میکنند خمس ندارد.
۴. اتومبیلی که از درآمد بین سال جهت استفادهی شخصی و رفع نیازهای زندگی تهیه شده و جزو احتیاجات مناسب با شأن عرفی شخص باشد مؤونه است و خمس ندارد. بلی اگر برای کسب و کار باشد، مثل تاکسی، وانت، مینیبوس، اتوبوس حکم ابزار کار را در وجوب خمس خواهد داشت.
۵. داروهایی که از درآمد بین سال خریده شده و بدون فاسد شدن تا سر سال خمسی باقی مانده است، اگر خرید آنها جهت استفاده در مواقع نیاز باشد و در معرض احتیاج هم باشد مؤونه است و خمس ندارد.
۲. مایحتاجی که از درآمد تدریجی تهیه میشود
مایحتاجی از قبیل لوازم خانگی، جهیزیه، ساختمان مسکونی و مانند آن که شخص نمیتواند هنگام نیاز یکباره خریداری کند مگر آن که از درآمد سنوات بعد به تدریج تهیه و برای زمان احتیاج نگهداری نماید، آن مقدار که هر سال به اندازهی شأن عرفی خود تهیه میکند مؤونه است و خمس ندارد.
مسائل متفرقه
۱.اگر در منطقهیی رسم بر این باشد که خانوادهی داماد اقدام به تهیه و تأمین اثاثیه و لوازم خانه کنند و به مرور زمان و به تدریج به تهیهی آن لوازم بپردازند و سال بر آنها بگذرد، در صورتی که تهیهی اثاث و لوازم زندگی برای آینده عرفاً جزو مؤونه محسوب شود خمس ندارد.
۲. شخصی که خانهای برای سکونت ندارد، ولی مالک زمینی است که سال خمسی بر آن گذشته، چنانچه زمین را برای ساخت مسکن مورد نیاز، از درآمد بین سال خریده باشد خمس آن واجب نیست، حتی اگر آن را بفروشد و صرف تهیه مسکن دیگری کند ولی اگر آن را از درآمد سال به قصد فروش و مصرف پول آن برای ساخت خانه خریده باشد و یا پول آن را به این منظور پسانداز کند، بنابر احتیاط پرداخت خمس آن واجب است.
۳.در عدم وجوب خمس در زمینی که برای ساخت مسکن بدان نیاز دارد، فرقی بین این که یک قطعه باشد یا چند قطعه، و یا یک مسکن باشد یا چند مسکن وجود ندارد، بلکه ملاک، صدق عنوان نیاز به آن به مقتضای موقعیت و شأن عرفی وی و همچنین وضع مالی شخص برای ساخت تدریجی آن است.
۴. فردی که خانهی ملکی برای سکونت ندارد و از درآمد بین سال زمینی خریده تا در آن خانهیی برای خودش بسازد چنانچه شروع به ساختن کند ولی قبل از اتمام آن، سال خمسی برسد آنچه در مصالح ساختمان مصرف کرده، خمس ندارد.
- اگر شخصی منزلی که مورد نیاز و در شأن او باشد تهیه کند، مؤونه حساب میشود و خمس ندارد، هر چند به عللی نتواند در آن سکونت کند و یا پس از مدتی از سکونت در آن منصرف شود.
۳. پرداخت بدهی
۱.آنچه از درآمد سال اضافه می آید هرچند اندک باشد، باید خمس آن را پرداخت، هرچند بدهی یا قسط بابت مؤونه داشته باشد، ولی در صورتی که بدهی خود را از منافع همان سال یا اندکی بعد از سال بپردازند، به مقداری که عرفاً صرف در هزینهی سال محسوب میشود، خمس ندارد.
۲.اگر قبل از بدست آوردن سود، برای هزینه های زندگی قرض کرده باشد یا از پولی که متعلق خمس نیست (مانند ارث) برداشته باشد، بنابر احتیاط واجب نمیتواند آن هزینهها را از سود کم کند و باید خمس آن را بپردازد.
۳.اگر بعد از حصول سود، از مال غیر متعلق خمس، برای مخارج زندگی مصرف کند، میتواند مبلغ آن را از سود سال کسر کند.
۴.صرف درآمد سالانه بابت بدهی، هر چند بدهی غیر مؤونه باشد، جایز است، ولی اگر تا پایان سال پرداخت نشود، از منفعت کسب سالی که در آن بدهی حاصل شده استثنا نمیشود و باید خمس آنچه از درآمد باقیمانده، پرداخت شود؛ مگر بدهی که برای مؤونه و بعد از حصول سود حاصل شده باشد، اعم از اینکه به نحو استقراض باشد یا خرید فی الذمه یا به نحو دیگر.
۴. پول پیش اجاره و مانند آن
۱. پولی که مستأجر ناچار است برای اجارهٔ خانه به موجر قرض (رهن) دهد، در صورتیکه توان پرداخت اجاره کامل را نداشته باشد یا موجر نمیپذیرد، به مقداری که برای اجاره مسکن مطابق شأن، باید طبق قرارداد اجاره به موجر قرض بدهد، خمس تعلق نمیگیرد و احکام مؤونه را دارد.
۲. مبلغی که برای تشرف به حج یا عمره به بانک سپرده می شود، تا زمانی که نوبت آنها فرا می رسد اصل پول و سود آن را دریافت کرده و به عمره و حج مشرف شوند، چنانچه در همان سال خمسی سپردهگذاری، به حج یا عمره بروند، خمس ندارد، ولی اگر نوبت آنها پس از سال خمسی باشد، به اصل سپرده اگر از درآمد بین سال بوده خمس تعلق میگیرد، اما سود حاصل درصورتیکه پیش از سال تشرف، قابل وصول نباشد، جزو درآمد سال وصول محسوب میشود که در صورت هزینه شدن در آن سال، خمس ندارد.
نمونههایی از موارد عدم انطباق مؤونه
۱. سرمایه
۱. سرمایهیی که با کسب و کار (اعم از حقوق و غیره) به دست آمده، خمس دارد، بنابراین کسی که مالی را به عنوان سرمایهی مضاربه به دیگری میدهد واجب است خمس آن را بپردازد، همچنین سود حاصل از تجارت با سرمایه، هر مقدار که صرف مؤونهی زندگی شود خمس ندارد وآنچه از مخارج سال زیاد بیاید خمس دارد.
توجه
– فردی که خانهی چند طبقه ساخته یا تهیه کرده تا بعضی از طبقات آن را اجاره دهد و اجارهی آن را صرف هزینههای زندگی کند باید خمس طبقات اضافی را بپردازد.
2. در شراکت:
۱. واجب است هر یک از شرکا، خمس سهام خود را بپردازد، بنابراین افرادی که اقدام به تأسیس مدرسهی خصوصی (غیر انتفاعی) میکنند بر هر یک از آنها واجب است خمس آنچه که به عنوان سرمایهی شرکت میپردازند را پرداخت نمایند، همچنین واجب است هنگامی که سود حاصل از سرمایهی مشترک را دریافت میکنند خمس مازاد بر مؤونه از سهم خود را سر سال خمسی بپردازند.
۲. پرداخت خمس سرمایهی شرکت و سود حاصل از آن، تکلیف هر یک از اعضا نسبت به سهم خود از مجموع دارایی شرکت است.
۳. پس از آن که هر یک از اعضا، خمس سهم خود از سرمایهی شرکت را پرداخت کرد دیگر مجموعهی سرمایه، دوباره خمس ندارد.در صندوق قرص الحسنه:
۱. اگر هر یک از افراد سهامدار آن علاوه بر مبلغی که در ابتدای تشکیل صندوق پرداخته بایستی هر ماه برای افزایش موجودی صندوق مبلغی را بپردازد، چنانچه هر یک از آنها سهم شراکت خود را از منفعت کسب یا از حقوق خود بعد از پایان سال خمسی پرداخته باشد واجب است خمس آن را بپردازد، ولی اگر آن را در بین سال داده است در صورتی که دریافت آن برای او در پایان سال خمسی وی ممکن باشد باید خمس آن را در پایان سال بدهد و در غیر این صورت هر وقت آن را دریافت کرد باید خمس آن را پرداخت کند.
۲. اگر سرمایهی آن، ملک شخصی اشخاص به نحو اشتراک باشد، سود حاصل از آن نسبت به سهم هر یک از اعضا، ملک شخصی او خواهد بود و باید خمس آن را در زائد بر مؤونهی سالش بپردازد، ولی اگر سرمایهی صندوق ملک شخص یا اشخاص نباشد، مثل این که از مال وقف عام و مانند آن باشد سود حاصل از آن خمس ندارد.۲. مکان کسب و کار و ابزارآلات آن از قبیل مکان تجاری، کشاورزی، وسیلة نقلیه برای حمل بار یا مسافر، سرمایه کسب محسوب میشود و در پایان اولین سال خمسی ارزش آن متعلق خمس است و کسی که توان پرداخت آن را ندارد میتواند بعد از مهلت گرفتن از ولی امر خمس یا وکیل او به تدریج بپردازد.
۳.سرقفلی محل کسب جزو سرمایه است و چنانچه از درآمد بین سال تهیه شده باشد، متعلق خمس بوده و بر اساس ارزش آن در اولین سال خمسی باید خمس آن پرداخت شود.
۳. رشد و نمو سرمایه
۱. اگر افزایش قیمت ناشی از تورم باشد؛ یعنی ارزش پول کم شده و همة اجناس با پول بیشتر معامله میشوند، این افزایش قیمت ترقی قیمت محسوب نمیشود و خمس ندارد.
۲.اگر کالای تجاری که خمس آن پرداخت شده، افزایش قیمت پیدا کند و امکان فروش آن باشد، با رسیدن سال خمسی، باید خمس ارزش افزوده آن پس از کسر مقدار تورم پرداخت شود، ولی اگر تا سر سال مشتری نداشته باشد، در حال حاضر پرداخت خمس افزایش قیمت آن واجب نیست و افزایش قیمت جزء درآمد سالی است که امکان فروش آن فراهم باشد.
۳. اگر کالایی با مال خمس داده شده به قصد فروش خریداری و سپس فروخته شود، آن مقدار از پول فروش که بیشتر از قیمت خرید و تورّم آن است، جزو منفعت کسب محسوب میشود و باید خمس زاید بر مؤونة سال پرداخت شود.
۴.اگر شخصی مثلاً ملک یا سکه طلا را بدون قصد فروش، از درآمد بین سال خریداری کرده باشد، باید بر اساس ارزش آن در پایان سال، خمس آن را بپردازد و ارزش افزودة آن (ترقی قیمت سوقیه) تا فروخته نشود خمس ندارد و پس از فروش، ترقی قیمت آن پس از کسر مقدار تورم، جزء درآمد سال فروش است.
۴. پس انداز
۱. درآمدی که پس انداز میشودسر سال خمسی، خمس دارد. البته اگر سال خمسی فردی برسد و او نیاز داشته باشد که وسیلهای برای مایحتاج زندگی خود تهیه کند، چنانچه تأخیر در پرداخت خمس به اندازهای باشدکه عرفاً صرف مال در آن، صرف در مؤونة سال حساب میشود، جایز است قبل از دادن خمس، آن وسیله را خریداری کرده و سپس خمس باقیمانده را پرداخت کند.
۲. هر مقدار که از منفعت کسب، پسانداز میشود یکبار به آن خمس، تعلق میگیرد و پسانداز آن در بانک به صورت قرضالحسنه موجب سقوط خمس آن نمیشود.
۵. مطالبات
.۱اگر طلبهایی که شخص بابت سود فروش نسیة کالا دارد، سر سال خمسی قابل دریافت باشد، پرداخت خمس آن سر سال واجب است و در غیر این صورت جزو درآمدهای سال دریافت محسوب میشود.
.۲در فرض مسالة قبل اگر قسمتی از طلب مزبور بابت سود بین سال بوده که تبدیل به کالا شده و سپس به صورت نسیه فروخته شده، خمس این مقدار باید بلافاصله پس از دریافت پرداخت شود.
.۳حقوق معوّقه و اجرت اضافهکاریکه سر سال خمسی قابل دریافت نباشد، جزو درآمد سالِ دریافت آن حساب میشود که اگر در همان سالِ دریافت در مؤونه مصرف شود، خمس ندارد امّا اگر سرِ سالِ خمسی قابل دریافت باشد، پرداخت خمس آن واجب است، هرچند هنوز آن را نگرفته باشد.
.۴حقوق بازنشستگی و پولی که به خاطر مرخصّیِ استفاده نشده پرداخت میشود، اگر تا سر سال خمسی باقی بماند، پرداخت خمس آن واجب است.
.۵اگر از درآمد بین سال مالی را به کسی قرض دهد، چنانچه بتواند تا آخر سال خمسی قرضش را از او بگیرد، واجب است سر سال، خمس آن را بپردازد، ولی اگر نتواند قرض خود را تا پایان سال بگیرد، باید هر وقت آن را وصول کرد خمس آن را فوراً بپردازد.
۶. طلای مسکوک
طلای مسکوک در صورتی که جزو منفعت کسب محسوب شود حکم سایر درآمدهای کسب را در وجوب خمس دارد.
۷. کفن
فردی که کفنی را خریده و چند سال مانده بایستی خمس قیمت آن در سر سال خمسی اول را بپردازد و نسبت به تنزل ارزش پول با حاکم شرع مصالحه کند.