۱۲. جاهایی که قضا واجب است ولی کفاره واجب نیست
۱. کسی که در روز ماه رمضان نیت روزه نمیکند، یا از روی ریا روزه میگیرد ولی هیچیک از کارهایی را که موجب باطل شدن روزه است انجام نمیدهد قضای آن روز بر او واجب است، ولی کفاره واجب نیست.
۲. کسی که در ماه رمضان غسل جنابت را فراموش کرده و با حال جنابت چند روز، روزه بگیرد فقط قضای آن روزها بر او واجب است.
۳. اگر در سحر ماه رمضان بدون این که تحقیق کند صبح شده یا نه، کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد، سپس معلوم شود که در آن هنگام صبح شده بوده است، باید قضای آن روز را بگیرد، ولی اگر تحقیق کند و بداند که صبح نشده و کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد، و بعد معلوم شود که صبح بوده است قضای آن روز بر او واجب نیست.
۴. اگر در روز ماه رمضان به خاطر تاریکی هوا یقین کند که مغرب شده یا کسانی که خبر آنها شرعاً حجت است بگویند مغرب شده، و افطار کند سپس معلوم شود که مغرب نبوده است باید قضای آن روز را به جا آورد.
۵. اگر بر اثر ابر گمان کند که مغرب شده و افطار کند، بعد معلوم شود که مغرب نبوده است، قضای آن روز بر او واجب نیست.
۶. در سحر ماه رمضان تا وقتی یقین به طلوع فجر نکرده است میتواند کارهایی را که موجب باطل شدن روزه است انجام دهد، ولی اگر بعداً معلوم شد که در آن هنگام صبح شده بوده است حکم آن در مسألهی«۳» گفته شد.
۷. در روز ماه رمضان تا وقتی یقین به فرارسیدن مغرب نکرده باشد نمیتواند افطار کند، و اگر با یقین به مغرب افطار کرد و بعد معلوم شد که مغرب نشده بوده است حکم آن در مسألهی «۴ و ۵» گفته شد.
۸. اگر روزه دار هنگام وضو (که مستحب است قدری آب در دهان بگرداند و مضمضه کند) با اطمینان به فرو نرفتن آب، مضمضه کند و آب بیاختیار فرو رود، درصورتی که این کار برای وضوی نماز واجب باشد، روزهاش صحیح است ولی اگر برای وضوی غیر نماز واجب و یا برای غیر وضو مانند خنک شدن و امثال آن انجام دهد و آب بیاختیار فرو رود، بنابر احتیاط باید قضای آن روز را بگیرد.
۱۳. احکام قضای روزه
۱. کسی که یک یا چند روز بیهوش و در حال اغما بوده و روزهی واجب از او فوت شده، لازم نیست قضای روزه آن روزها را به جا آورد.
۲. کسی که به خاطر مستی، روزه از او فوت شده، مانند این که بر اثر مستی نیت روزه نکرده هر چند همه روز را امساک کرده باشد، روزه اش صحیح نیست و قضای آن واجب است.
۳. کسی که نیت روزه کرده ولی سپس مست شده و همه یا بخشی از روز را با حال مستی گذرانیده بنا به احتیاط واجب باید روزهی آن روز را قضا کند، مخصوصاً در مستیهای شدید که موجب زائل شدن عقل است.
توجه
در این مسأله و مسألهی قبل فرقی نیست میان این که صَرف مادهی سکرآور برای او حرام باشد یا به خاطر بیماری یا بیاطلاعی از موضوع[۱] ، حلال بوده باشد.
[۱] . یعنی نمی دانسته مایعی که می نوشد شراب است.
۴. زن باید ایامی را که به خاطر عادت ماهیانه و یا زایمان روزه نگرفته پس از ماه رمضان قضا کند.
۵. کسی که چند روز از ماه رمضان را به خاطر عذری روزه نگرفته، و تعداد آن روزها را نمیداند، چنانچه شروع عذر را نمی داند؛ مثلاً نمیداند که آیا در روز بیست و پنجم ماه رمضان به سفر رفته تا روزههایی که از او فوت شده مثلاً شش روز باشد یا در روز بیست و ششم رفته که پنج روز باشد میتواند مقدار کمتر را قضا کند و اما در صورتی که هنگام شروع عذر (مثلاً سفر) را میداند، مثلاً میداند که در روز پنجم ماه به سفر رفته ولی نمیداند که در شب دهم برگشته تا پنج روز فوت شده باشد یا شب یازدهم برگشته تا شش روز فوت شده باشد، در این صورت احتیاط واجب آن است که مقدار بیشتر را قضا کند.
۶. اگر از چند ماه رمضان روزهی قضا داشته باشد، قضای هر کدام را که اول بگیرد مانع ندارد، ولی اگر وقت قضای آخرین ماه رمضان تنگ باشد، مثلاً پنج روز از رمضان آخر قضا داشته باشد و پنج روز هم به ماه رمضان مانده باشد، در این صورت احتیاط واجب آن است که قضای رمضان آخر را بگیرد.
۷. کسی که روزهی قضای ماه رمضان را بهجا میآورد میتواند پیش از ظهر روزه را افطار کند به شرط این که وقت برای قضای روزه، تنگ نباشد، و اگر وقت تنگ است؛ یعنی فقط به تعداد روزه های قضا تا ماه رمضان آینده وقت دارد، احتیاط آن است که روزه را پیش از ظهر هم باطل نکند.
۸. هرگاه به واسطهی بیماری، روزهی ماه رمضان را نگیرد و بیماری او تا ماه رمضان سال بعد طولانی شود قضای روزههایی را که نگرفته واجب نیست، ولی اگر به واسطهی عذر دیگری (مثلاً به خاطر مسافرت) روزه نگرفته باشد و عذر او تا رمضان بعد باقی بماند واجب است روزههایی را که نگرفته بعد از ماه رمضان قضا کند، همچنین اگر ترک روزه به خاطر بیماری بوده، بعد بیماری رفع شده و عذر دیگری مانند مسافرت پیش آمده است، یا عذر دیگری غیر از بیماری در ماه رمضان داشته و پس از ماه رمضان برطرف شده ولی تا ماه رمضان بعد بر اثر بیماری نتواند روزه بگیرد.
یک نکته در ارتباط با قضای روزه
ناتوانی از گرفتن روزه و قضای آن به صرف ضعف و عدم قدرت موجب سقوط قضای روزه نمیشود و هر زمان که بتواند باید قضا کند، بنابراین دختری که به سن تکلیف رسیده، ولی به علت ضعف جسمانی، توانایی روزه گرفتن ندارد و تا ماه رمضان آینده هم نمیتواند قضای آن را به جا آورد واجب است روزههایی که از او فوت شده را قضا کند، همچنین فردی که چند سال روزه نگرفته و فعلاً توبه کرده و به سوی خدا بازگشته و تصمیم بر جبران آنها دارد، واجب است تمام روزههای فوت شده را قضا کند و چنانچه نتواند، قضای روزهها از او ساقط نمیشود و بر عهدهاش میماند.
۱۴. احکام روزه قضای پدر و مادر
۱. اگر پدر و نیز بنا به احتیاط واجب، مادر روزههای خود را به خاطر عذری غیر از سفر به جا نیاورده و با این که میتوانسته آن را قضا کند، قضا نیز نکرده است بر پسر بزرگ آنان واجب است که پس از مرگ آنان، خودش یا به وسیلهی اجیر قضای آن روزه را بهجا بیاورد، و اما آنچه به خاطر سفر بهجا نیاوردهاند واجب است حتی در صورتی که فرصت و امکان قضا را هم نیافتهاند، آن را قضا کند.
۲. روزههایی را که پدر یا مادر عمداً به جا نیاوردهاند بنا بر احتیاط واجب باید به وسیلهی پسر بزرگ ـ شخصاً یا با گرفتن اجیر ـ قضا شود.
۳. در نماز و روزه قضای پدر و مادر، ترجیحی بین نماز و روزه نیست و هر یک را میتوان بر دیگری مقدم داشت.