(مسأله 3072) خنثى كسى است كه هم آلت مرد و هم زن را دارد و اگر معلوم شود كه مرد است يا زن، به همان عمل مىشود وگرنه به نشانهها رجوع مىشود كه يكى از نشانهها ادرار كردن است، چنانچه از آلت مردانگى ادرار كند، مرد است و اگر از آلت زنانگى ادرار كند، زن مىباشد و اگر از هر دو ادرار كند، از هركدام كه زودتر ادرار مىكنند، معيار است و اگر به طور مساوى
خارج شود، از هركدام كه با جهش خارج مىشود، از همان جهت ارث مىبرد. اگر هيچ يك از اين نشانهها نباشد، نصف سهم مرد و نصف سهم زن به او داده مىشود. پس اگر ميت يك فرزند پسر و يك خنثى داشته باشد، در نحوه تقسيم ارث يك مرتبه هر دو مرد فرض مىشود، و مرتبه ديگر يك مرد و يك زن؛ بنابراين، مطابق فرض اوّلى اگرميّت شش تومان داشته باشد، دو قسمت مىشود و مطابق فرض دوّمى سه قسمت آنگاه دو قسمت درسه قسمت ضرب مىشود كه حاصل آن، شش است و سپس شش ضرب در دو مىشود كه حاصل آن، دوازده مىشود و هفت قسمت آن براى پسر و پنج قسمت براى فرزند خنثى بايد داده شود.
(مسأله 3073) كسى كه دو سر در يك بدن يا دو بدن در يك كفل باشد، چنانچه هر دو باهم بيدارشوند، يك نفر است و اگر با اختلاف بيدار شوند، دو نفر است و ظاهراً حكم مذكور در ساير احكام نيزجارى است.
(مسأله 3074) شخصى كه مرد يا زن بودنش معلوم نيست و به جهت غايب بودن يا هر دليل ديگرجستجو براى كشف حقيقت ميسّر نباشد با قرعه جنسيت او را مشخص كند و در يك ورقه نام «عبدالله» و در ورق ديگر «امهً الله» بنويسد و هنگام قرعه، خواندن اين دعا مستحب است: «اللهم أنت اللَّه لااله الّا أنت عالم الغيب والشهادة أنت تحكم بين عبادك فيما كانوا فيه مختلفون، بيّن لنا هذا المولود حتى يورّث ما فرضت له فى الكتاب»، و مثلا «عبد الله» براى هر كدام از قرعه بيرون آمد آن شخص حكم مرد را دارد.