اقسام و انواع نجاسات
چیزهای ناپاک (نجاسات)
۱. ادرار (بول).
۲. مدفوع (غایط).
۳. منی.
۴. مردار.
۵. خون.
۶. سگ.
۷. خوک.
۸. مشروبات مستکننده بنابر احتیاط واجب.
۹. کفاری که به هیچ دینی از ادیان آسمانی معتقد نیستند.
توجه
هر چیزی محکوم به طهارت است مگر چیزهایی که شارع مقدس، حکم به نجاست آنها کرده است.
۱و۲. ادرار و مدفوع
نجس:
۱. انسان
۲. هر حیــوان حرام گوشتی که خون جهنده دارد، مانند موش و گربه به جز پرندگان.
پاک:
۱. حیوانات حلال گوشت، خواه پرنده باشد مانند گنجشک و کبوتر یا غیر پرنده مانند گاو و گوسفند.
۲. پرندگان حرام گوشت، مانند کلاغ و عقاب.
۳. حیوانات حـرام گوشتی که خـون جهنـده ندارند، مانند مار و ماهی بیپولک.
۱. ادرار و مدفوع انسان و هر حیوان حرام گوشتِ دارای خون جهنده (خونگرم) نجس است، مگر پرندگان حرام گوشت که فضله آنان پاک می باشد.
۲. ادرار و مدفوع حیوانات حلال گوشت از پرندگان و غیره پاک است.
۳.ادرار و مدفوع حیوانی که حلال گوشت یا حرام گوشت بودن آن معلوم نیست، محکوم به پاکی است.
۳. منی
۱. منی انسان و هر حیوان حرام گوشتی که خون جهنده دارد، نجس است.
۲. منی حیوانات حلال گوشت، بنابر احتیاط واجب نجس است.
۳.کسی که مایعی از او خارج شود که نداند منی است یا نه، چنانچه به منی بودن آن یقین پیدا نکند و خروج آن همراه با علامتهای شرعی خروج منی نباشد، حکم منی ندارد و پاک است.
توجه
علایم منی:*
در مردها:
۱. شهوت (حالت خوشایند جنسی که در هنگام ارضای کامل غریزه به وجود میآید).
۲. دفق (فشار، جَستن).
۳. فتور (سست شدن بدن).
در زن ها: شهوت.
*واضح است رجوع به علایم فوق در فرضی انجام میگیرد که در منی بودن مایع شک داشته باشیم.
۴. مردار (جسد مرده)
انسان:
مسلمان: نجس است به جز:
اجزای بی روح او، مانند ناخن و مو و دندان.
شهید معرکه۱باشد.
او را غسل داده باشند.
۱ یعنی در میدان جنگ شهید شده باشد.
کافر: کتابی (اهل کتاب): نجس است به جز اجزای بی روح او
غیر کتابی: تمام اجزای وی نجس است.
حیوان
سگ و خوک: تمام اجزای آن نجس است.
غیر سگ و خوک:
خون جهنده دارد:
اجزای روح دار مانند گوشت و پوست: نجس است، مگر حیوانی که به دستور شرع کشته شده باشد.
اجزای بی روح، ماننــد مـو و شاخ: پاک است.
خون جهنده ندارد: تمام اجزای آن پاک است.
۱. مردار انسان و هر حیوان دارای خون جهنده نجس است، چه حرام گوشت و چه حلال گوشت.
۲. حیوانی که به دستور معین در شرع مقدس، کشته شده باشد و نیز جسد مردهی انسان پس از غسل میت از حکم مردار، مستثنی هستند و نجس نیستند.
توجه
منظور از غسل میت، سه غسل آن است، بنابراین بدن میت تا زمانی که غسل سوم آن کامل نشده باشد محکوم به نجاست است.
۳. چیزهایی از مردار که روح ندارد، مثل پشم و مو و دندان و شاخ و غیره پاک است مگر در مورد سگ و خوک و کافر غیر کتابی.
چند نکته در ارتباط با مردار
پوست های مختصر لب و سایر قسمت های بدن که موقع افتادنشان رسیده؛ اگر چه آنها را بکنند پاک است ولی از پوستی که موقع افتادنش نرسیده و با درد یا سوزش کنده می شود، بنابر احتیاط واجب باید اجتناب شود ولی محل آن بعد از جدا شدن، پاک می باشد.
- هر گاه عضوی از موجود زنده؛ مثل دست یا پا به طور کامل قطع شود، نجس است.
- مجرد بیرون رفتن روح، باعث نجاست بدن می شود؛ اگر چه سرد نشده باشد. در این حکم فرقی بین انسان وحیوان نیست.
- اگر مکلّف شک کند که چیزی از اجزاء حیوان است یا نه مثلاً شک کند چرم مورد استفاده اش، طبیعی است یا مصنوعی، محکوم به طهارت است. همچنین اگر بداند که از حیوان است ولی نمی داند خون جهنده دارد یا نه، در این صورت نیز پاک است.
گوشت، چرم و سایر اجزای حیواناتی که در محیط های اسلامی فروخته میشود و یا در اختیار مسلمانی قرار دارد، محکوم به پاک بودن است. اما اگر از کشورهای غیر مسلمان تهیه شود، چنانچه یقین داشته باشیم حیوان، تذکیه [۱] نشده نجس است، اما اگر بدانیم یا احتمال دهیم که تذکیه شده، پاک است و در صورتی که وارد کننده آن مسلمان باشد و احتمال دهیم نسبت به تذکیه آن بررسی و تفحّص نموده، گوشت آن حلال است.
[۱]. تذکیه به شرایطی گفته می شود که برای پاک یا حلال کردن گوشت حیوانات در اسلام قرار داده شده است. تذکیه در حیوان حلال گوشت عبارت است از پاک گردانیدن اجزای حیوان و حلال کردن خوردن گوشت آن و در حیوان حرام گوشت، پاک گردانیدن اجزای آن می باشد. گونههای تذکیه عبارت است از: ذبح در غیر شتر، نحر در شتر و شکار در حیوانات وحشی.
۵. خون
۱. خون انسان و هر حیوان دارای خون جهنده (خونگرم) نجس است، چه حرام گوشت باشد و چه حلال گوشت.
۲. خون حیوانی که دارای خون جهنده نیست؛ مانند ماهی، لاک پشت و مار، پاک است ولی خوردن آن حرام است.
۳. اگر حیوان حلال گوشت را به دستوری که در شرع معیّن شده است، بکشند و خون آن به مقدار معمول بیرون آید، خون باقیمانده در بدن آن، پاک است.
۴. لکه خونی که گاهی در تخم مرغ یافت میشود پاک است، ولی خوردن آن حرام است مگر آن که با همزدن، از بین برود.
۶و۷. سگ و خوک
سگ و خوکی که در خشکی زندگی می کنند، نجس اند و فرقی میان اجزای روح دار و بی روح آنها نیست، حتی رطوبت های بدن آن دو؛ مانند آب دهان و عرق بدنشان نیز نجس است. همچنین فرقی نیست بین اینکه خوک، اهلی باشد یا وحشی که به آن “گراز” می گویند ولی سگ و خوک دریایی پاک اند.
یک نکته در ارتباط با سگ و خوک
استفاده از موی (سگ و خوک) در اموری که مشروط به طهارت است، مثل ظرف آب وضو و غسل جایز نیست، ولی استفاده از آن در امری که مشروط به طهارت نیست مثل قلم موی نقاشی اشکال ندارد.
۸. مشروبات مست کننده
مشروبات مست کننده بنابر احتیاط واجب نجس است.
توجه
اگر ماده مستکننده از مایعات نباشد، مانند بنگ و حشیش و با مخلوط شدن در آب یا مایع دیگر، به صورت مایع درآید نجس نیست.
- انگور یا آب انگوری که به خودی خود جوش بیاید یا با آتش جوشیده شده ولی دوسوم آن کم نشده است و مست کننده هم نیست، نجس نمی باشد ولی خوردن آن حرام است.
هرگاه همراه مقداری غوره، دانه هایی از انگور باشد و آب همه آن را بگیرند، چنانچه حبههای انگور بسیار کم باشد و آب آن در آبغوره مستهلک شود به طوری که آب انگور بر آن صدق نکند، با جوشیدن، حرام نمیشود، ولی اگر حبههای انگور به تنهایی به وسیله آتش جوشانده شود خوردن آن حرام است.
- جوشانده خرما، مویز، کشمش و آب آنها پاک و خوردن آنها حلال است، مگر جایی که یقین حاصل شود مست کننده است، که در این صورت حرام و به احتیاط واجب نجس است.
- الکلی که معلوم نیست ذاتاً از اقسام مشروبات مست کننده باشد، محکوم به طهارت است.
۹. کافر
۱. کسی که منکر وجود خداوند متعال یا منکر معاد باشد یا به هیچ دین آسمانی معتقد نباشد کافر و نجس است.
۲. کافر اهل کتاب محکوم به طهارت است.
توجه
اهل کتاب ــ یعنی کسانی که به یکی از ادیان الهی اعتقاد دارند و خود را پیرو یکی از انبیای الهی میدانند مانند یهودیان، مسیحیان، زرتشتیان،و صابئان[۱]ــ محکوم به طهارت میباشد.
۳. مسلمانی که از اعتقاد به خداوند یا پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) برگردد و یا یکی از ضروریات دین اسلام را انکار نماید، در صورتی که این انکار او به انکار رسالت یا تکذیب پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) برگردد، مرتدّ و نجس است. ولی صرف ترک نماز و روزه و سایر واجبات شرعی باعث ارتداد مسلمان و کافر شدن و نجاست وی نمیگردد، و تا زمانی که ارتداد وی احراز نشده است حکم سایر مسلمانان را دارد.
۴. کسی که به پیامبر یا یکی از امامان معصوم (علیهم السلام) دشنام دهد و یا در حق آنان غلو نماید و اعتقاد به خدا بودن آنان داشته باشد، نجس است.
۵. تمام پیروان فرقه گمراه بهاییت محکوم به نجاست هستند.
[۱] صابئان کسانی هستند که ادعای پیروی از پیامبر خدا حضرت یحیی (علیه السلام) را دارند و میگویند که کتاب او نزد ما موجود است.
چند نکته در ارتباط با نجاسات
-عرق حیوان نجاستخوار و عرق جنب از حرام پاک است، ولی احتیاط واجب این است که با این عرق نماز خوانده نشود.
-عرق بدن و آب دهان شخصی که گوشت حرام و نجس (مثل گوشت خوک) خورده، پاک است.
– باقی ماندن بو یا رنگ نجاست در چیز نجسی که تطهیر شده، اشکال ندارد، بنابر این اگر خون را از لباس برطرف کنند و لباس را آب بکشند ولی رنگ خون در آن باقی مانده باشد، لباس پاک است.
–استفراغ پاک است، خواه از طفل شیرخوار باشد یا از طفلی که هم شیر میخورد و هم غذا و یا از انسان بالغ.
راه های ثابت شدن نجاست
نجس بودن از سه راه ثابت می شود:
۱. خود انسان، یقین یا اطمینان کند چیزی نجس است.
۲. ذوالید یعنی کسی که چیزی در اختیار اوست (مانند صاحبخانه، فروشنده و خدمتکار) خبر دهد که آن چیز نجس است.
۳. دو شخص عادل و مورد اطمینان گواهی دهند.
توجه
هرگاه کودکی که در آستانه بلوغ است از نجاست چیزی خبر دهد که در اختیار اوست باید قبول کرد، و به عبارت دیگر گفته وی در این باره معتبر است. و در گفته بچه ممیّز که نزدیک به بلوغ نیست، باید احتیاط مراعات شود.
چگونگی نجس شدن چیزهای پاک
برای اینکه چیز پاکی نجس شود چهار شرط لازم است:
۱. چیز پاک با چیز نجس ملاقات کند.
۲. هر دو یا یکی از آن دو رطوبت داشته باشد.
۳. رطوبت به قدری باشد که سرایت کند.
۴. ملاقات در داخل بدن نباشد.توجه
ملاک رطوبت مسریه (سرایت کننده) این است که به مقداری باشد که رطوبت، هنگام برخورد از جسم مرطوب به جسم دیگر سرایت کند.
- اگر چیز پاکی به نجاست یا متنجّسی برخورد کند و شخص شک کند که یکی از آن دو به گونه ای رطوبت داشته که به دیگری رسیده یا نه، حکم به نجاست شیء پاک نمی شود.
پارچه و امثال آن اگر مرطوب باشد و یک نقطه آن با نجس ملاقات کند، فقط همان نقطه نجس میشود و بقیه جاهای آن پاک است.
- چیزهای مایع و روان مانند شیره و روغن روان، همین که یک نقطه از آن نجس شود تمام آن نجس می شود؛ ولی اگر روان نباشد، تنها محلّ ملاقات نجس می شود.
متنجس اول (چیزی که با عین نجس تماس یافته و نجس شده است)، اگر باز با چیزی که پاک است تماس پیدا کند و یکی از آنها تر باشد، آن چیز پـاک را نجس میکند، و باز متنجس دوم (این چیزی که بر اثر ملاقات با متنجس، نجس شده است)، اگر با چیز پاکی برخورد نماید بنابر احتیاط واجب آن را نجس میکند، ولی این متنجس سوم هیچ چیزی را با ملاقات خود، نجس نمیکند.
- مایعات به عنوان واسطه محسوب نمی شوند بنابراین اگر در طشتی آب ﻗﻠﯿلی ﺑﺎﺷﺪ و درون آن، ﻟﺒﺎس ﭘﺎﮐﯽ ﺑﺎﺷﺪ و دﺳﺖ ﺑﭽﻪ ﮐﻪ ﻣﺘﻨﺠﺲ اول اﺳﺖ ﺑا آب ﺑﺮﺧﻮرد کند، طشت و لباس ما دامی که مرطوبند مانند خود آب، متنجس دوم به حساب می آیند.
احکام نجاسات
۱. خوردن و آشامیدن چیز نجس حرام است. همچنین خورانیدن آن به دیگری جایز نیست، ولی اگر انسان ببیند کـسی غـذای نجسی را میخورد یا با لباس نجس نماز میخواند، لازم نیست نجس بودن آن را به او بگوید.
۲. آگاه کردن کسی که لباس را میشوید از نجاست لباس، لازم نیست، ولی صاحب لباس تا یقین به طهارت آن حاصل نکند نمیتواند آثار طهارت بر آن مترتب سازد.
۳. هرگاه مهمان یکی از اثاثیههای میزبانش را نجس کند، اگر از وسائلی باشد که در خوردن و آشامیدن استفاده می شود، باید اطلاع دهد و اگر از وسائلی باشد که عدم اطلاع باعث اخلال در مثل وضو و غسل شود بنا بر احتیاط واجب اطلاع لازم است در غیر این موارد اطلاع دادن لازم نیست.
۴.اگر میزبان در اثنای غذا خوردن بفهمد غذا نجس است، باید به مهمانان بگوید؛ امّا اگر یکی از مهمانان بفهمد لازم نیست به دیگران خبر دهد.
۵. نجسی که انسان شک دارد پاک شده است یا نه، حکم به نجس بودن آن می شود و چیز پاکی که انسان شک دارد نجس شده است یا نه، حکم به پاکی آن می شود.
۶.اگر انسان میتواند نجس بودن یا پاک بودن چیزی را با تحقیق و جستجو به دست آورد، لازم نیست تحقیق و جستجو کند و محکوم به طهارت است.
احکام مربوط به فرد وسواسی
۱.به کسانی که دارای حساسیت شدید روانی در امور طهارت و نجاست اند و مثلا زودتر از دیگران یقین به نجاست، یا دیرتر از دیگران یقین به طهارت چیزی پیدا می کنند، در فقه «وسواسی» گفته می شود.
۲.اگر وسواسی یقین به نجس بودن چیزی پیدا کند، لازم نیست به یقین خود عمل کند؛ جز در مواردی که به طور متعارف یقین حاصل می شود.
۳.در آب کشیدن چیز نجس به دست وسواسی، میزان حال متعارف مردم است و لازم نیست وسواسی یقین به طهارت و برطرف شدن نجاست پیدا کند.
۴.افراد وسواسی باید برای رهایی خود از بیماری وسواس به توصیههای زیر عمل کنند:
۱.احکام دین اسلام، سهل و آسان و منطبق با فطرت بشری است، پس آن را بر خود مشکل نکنند و با این کار ضرر و اذیت به جسم و روحشان نرسانند. حالت دلهره و اضطراب در این موارد زندگی را برایشان تلخ میکند و خداوند راضی به رنج و عذاب آنها و اطرافیانشان نیست. شکرگزار نعمت دینِ آسان باشند و شکر این نعمت، عمل براساس تعلیمات خداوند متعال است.
۲. حالت وسواس، یک وضعیت گذرا و قابل علاج است. رهایی از آن، احتیاج به معجزه ندارد، بلکه باید ذوق و سلیقهی شخصی خود را کنار گذاشته و مطیع و مؤمن به دستورهای شرع مقدس باشند.
۳.از نظر شرع مقدس، اصل بر طهارت همه اشیاء است و تا زمانی که یقین به نجاست چیزی نداریم،آن چیز پاک است؛ هر چند احتمال زیادی به نجاست آن دهیم.