مسأله 1913 ـ نقره دو نصاب دارد:
نصاب اوّل: «105» مثقال معمولی است، که اگر نقره به «105» مثقال برسد و شرایط دیگر را هم که ذکر شد داشته باشد، انسان باید یک چهلم آن را که «2» مثقال و «15» نخود است از بابت زکات بدهد، و اگر به این مقدار نرسد، زکات آن واجب نیست.
نصاب دوّم: «21» مثقال است، یعنی اگر «21» مثقال به «105» مثقال اضافه شود، باید زکات تمام «126» مثقال را بهطوری که ذکر شد بدهد، و اگر کمتر از «21» مثقال اضافه شود، فقط باید زکات «105» مثقال آن را بدهد، و زیادی آن زکات ندارد، و همچنین است هر چه بالا رود، یعنی اگر «21» مثقال اضافه شود باید زکات تمام آنها را بدهد، و اگر کمتر اضافه شود، مقداری که اضافه شده و کمتر از «21» مثقال است زکات ندارد. و اگر شک داشته باشد که به حدّ نصاب رسیده است ـ بنا بر احتیاط واجب ـ باید فحص کند.
مسأله 1914 ـ کسی که طلا یا نقره او بهاندازه نصاب است، اگرچه زکات آن را داده باشد، تا وقتی از نصاب اوّل کم نشده، هر سال باید زکات آن را بدهد.
مسأله 1915 ـ زکات طلا و نقره در صورتی واجب میشود که آن را سکه زده باشند و معامله با آن رواج داشته باشد، و اگر سکه آن از بین هم رفته باشد ولی معامله با آن رواج داشته باشد، باید زکات آن را بدهند، ولی اگر از رواج افتاده باشد زکات ندارد هرچند سکه آن باقی باشد. بنا بر این، در زمان کنونی که طلا و نقره به عنوان پول در معاملات به کار گرفته نمیشوند، اسکناس و پولهای کاغذی یا پولهای فلزی که از غیر طلا و نقره مثل نیکل ساخته میشوند، حکم طلا و نقره را ندارند و به این عنوان، زکات در آنها واجب نیست.
مسأله 1916 ـ طلا و نقره سکهداری که زنها برای زینت به کار میبرند، در صورتی که رواج معامله با آن باقی باشد، یعنی طلا و نقره به عنوان پول در معاملات به کار گرفته شوند ـ بنا بر احتیاط ـ زکات آن واجب است، ولی اگر در معاملات به کار گرفته نمیشوند، زکات واجب نیست.
مسأله 1917 ـ کسی که طلا و نقره دارد، اگر هیچکدام آنها بهاندازه نصاب اوّل نباشد، مثلاً «104» مثقال نقره و «14» مثقال طلا داشته باشد، زکات بر او واجب نیست.
مسأله 1918 ـ چنانکه سابقاً ذکر شد زکات طلا و نقره در صورتی واجب میشود که انسان یازده ماه مالک مقدار نصاب باشد، و اگر در بین یازده ماه، طلا و نقره او از نصاب اوّل کمتر شود، زکات بر او واجب نیست.
مسأله 1919 ـ اگر در بین یازده ماه طلا و نقرهای را که دارد با چیز دیگر عوض نماید یا آنها را آب کند، زکات بر او واجب نیست؛ ولی اگر برای فرار از دادن زکات آنها را به طلا و نقره عوض کند، یعنی طلا را به طلا، یا نقره و نقره را به نقره، یا طلا عوض نماید، احتیاط واجب آن است که زکات را بدهد.
مسأله 1920 ـ اگر در ماه دوازدهم پول طلا و نقره را آب کند، باید زکات آنها را بدهد، و چنانچه به واسطه آبکردن، وزن یا قیمت آنها کم شود، باید زکاتی را که پیش از آبکردن بر او واجب بوده بدهد.
مسأله 1921 ـ پول طلا و نقرهای که بیشتر از اندازه معمول فلز دیگر دارد، اگر به آن پول طلا و نقره بگویند، در صورتی که به حدّ نصاب برسد زکاتش واجب است، هرچند خالصش به حدّ نصاب نرسد، ولی اگر به آن پول طلا و نقره نگویند، زکاتش واجب نیست، هرچند خالصش به حدّ نصاب برسد.
مسأله 1922 ـ اگر پول طلا و نقرهای که دارد به مقدار معمول فلز دیگر با آن مخلوط باشد، چنانچه زکات آن را از پول طلا و نقرهای که بیشتر از معمول فلز دیگر دارد، یا از پول غیر طلا و نقره بدهد، ولی بهقدری باشد که قیمت آن بهاندازه قیمت زکاتی باشد که بر او واجب است اشکال ندارد.