مسأله ۱۳۷۰ – كسي كه نماز واجب1 خود را در وقت آن نخوانده بايد قضاي آن را بجا آورد، اگر چه در تمام وقت نماز، خواب مانده يا بواسطه مستي2 نماز نخوانده باشد3، ولي نمازهاي يوميه اي را كه زن در حال حيض يا نفاس نخوانده، قضا ندارد4.
1- سيستاني: نماز يوميه…
2- وحید: بواسطه مستی یا بیهوشی که به اختیار او بوده …
مكارم، جوادی آملی: بواسطه بيماري يا مستي…
سبحانی: بواسطه بیهوشی که به دست خود انسان انجام گرفته و یا مستی…
3- مكارم: اما كسي كه در تمام وقت بي هوش بوده قضا بر او واجب نيست، همچنين كافري كه مسلمان شده و زني كه در حال حيض يا نفاس بوده.
بهجت: ولي كسي كه در تمام وقت نماز هنوز بالغ نشده و يا ديوانه و يا بيهوش است و يا زني كه در تمام وقت نماز در حال حيض يا نفاس است، نمازي كه اينها نخوانده اند قضا ندارد مگر اين كه قبل از تمام شدن وقت نماز، اين افراد از چنين حالي خارج شوند يعني شخص غير بالغ به تكليف برسد و بيهوش به هوش آيد و زن از حيض و نفاس پاك شود و مجنون عاقل شود كه دراين صورت ، نمازي را كه لااقل يك ركعت از آن را ولو با تيمم و حذف مستحبات ، در وقت مي توانسته بخواند و نخوانده، بايد قضا نمايد.
سيستاني: و همچنين است هر نماز واجب ديگري كه آن را دروقتش نخواند، حتي – بنابراحتياط لازم- نمازي را كه در وقت معيني به نذر بر او واجب شده، ولي نماز عيد فطر و قربان قضا ندارد و همچنين نمازهايي را كه زن درحال حيض يا نفاس نخوانده قضا ندارد چه نمازهاي يوميه باشد چه غير آن و حكم قضای نماز آيات خواهد آمد.
سبحانی: ولی نمازهایی را که کافر مسلمان شده و زن در حال حیض یا نفاس نخوانده قضا ندارد چه نمازهای یومیه باشد و چه غیر آن.
4- گلپايگاني، صافي: و همچنين كسي كه در تمام وقت (صافي: بدون عمد) بي هوش بوده قضا بر او واجب نيست.
زنجاني: همچنين اگر به جهت بي هوشي غير اختياري درتمام وقت، نماز قضا شود، ولي اگر بي هوشي به اختيار خود شخص باشد، مثل اين كه به خاطر عمل جراحي خود را در اختيار پزشك قرار داده پس چنانچه به مقدار انجام نماز از وقت هوشیار بوده بدون اشکال باید ان را قضا کند بلکه اگر در تمام وقت هم بي هوش بوده، بايد قضاي آن را بجا آورد.
خوئي، تبريزي: نمازهايي را كه زن در حال حيض يا نفاس نخوانده، قضا ندارد چه نمازهاي يوميه باشد چه غير آن . (تبريزي: و نيز كسي كه در تمام وقت نماز بي هوش بوده قضا ندارد چه يوميه باشد چه غير آن).
وحید: نمازهایی را که زن در حال حیض یا نفاس نخوانده قضا ندارد چه نمازهای یومیه باشد و چه غیر آن ولی در نماز آیات برای زلزله و رعد و برق بنابراحتیاط واجب بدون نیت ادا و قضا بجا آورد.
مظاهری: و همچنین نمازهایی را که به واسطه جنون یا بیهوشی یا حواس پرتی در اثر کهولت سن و مانند این ها نخوانده قضا ندارد.
جوادی آملی: همچنين نمازهای فوت شده در حال بيهوشی غيراختياری قضا ندارد.
امام خامنه ای: مسأله ۶۲۷- کسی که نماز واجب یومیه را در وقت معین آن عمداً یا از روی فراموشی یا به دلیل جهل نخوانده باشد یا بعد از وقت، متوجه بطلان نمازش شود، باید قضای آن را بخواند.
مسأله ۶۳۰- اگر مکلف در تمام وقت نماز بی هوش باشد، قضای آن واجب نیست؛ مگر اینکه بی هوشی به اختیار خودش بوده باشد که بنابر احتیاط واجب باید نماز را قضا کند.
مسأله ۶۳۲- نمازهایی را که زن در تمام وقت آن، در حال حیض یا نفاس بوده است، قضا ندارد.
مسائل اختصاصی
امام خامنه ای: مسأله ۶۲۸- اگر کسی نماز واجب غیر یومیه؛ مانند نماز آیات را در وقت خود نخواند، قضای آن را باید به جا آورد.
مسأله ۶۲۹- قضای نماز درصورتی واجب است که مکلّف یقین به ترک یا باطل بودن آن داشته باشد، اما اگر شک یا گمان به ترک یا بطلان نمازی دارد، واجب نیست قضای آن را بخواند.
مسأله ۶۳۱- غیر مسلمانی که به دین اسلام گرویده است، لازم نیست نمازهایی را که قبل از مسلمان شدنش نخوانده قضا کند؛ ولی مرتدّ، یعنی مسلمانی که از اسلام برگشته، باید نمازهای زمان ارتداد را بعد از توبه قضا کند.
مسأله 1371- اگر بعد از وقت نماز بفهمد نمازي را كه خوانده باطل بوده، بايد قضاي آن را بخواند.
این مسأله در رساله آیات عظام: امام خامنه ای و مظاهری نیست.
مسأله 1372- كسي كه نماز قضا دارد، بايد در خواندن آن كوتاهي نكند ولي واجب نيست 1 فوراً آن را بجا آورد2.
1- زنجاني: لازم نيست…
2- مكارم: مگر آن كه يك يا دو نماز قبل از آن قضا شده باشد كه احتياط واجب اين است كه پيش از نماز همان روز، آن را قضا كند.
جوادی آملی: البته در صورتی كه بياعتنايی به احكام دين نباشد و اگر به دين بی اعتنايی كرد و نماز را با تأخير قضا كرد، گرچه معصيت کرده، نمازش صحيح است.
امام خامنه ای: مسأله ۶۳۳-
مسائل اختصاصي
بهجت: مسأله ۱۱۱۳- اگر كسي به اختيار خود سبب حصول ديوانگي يا بيهوشي، يا حيض و نفاس در خود شود، بنابراحتياط واجب بايد نمازهاي فوت شده درآن حال را قضا نمايد، خصوصاً اگر اين عمل بعد از دخول وقت باشد.
امام خامنه ای: مسأله ۶۳۴- شخصی که بر اثر جهل به موضوع یا حکم شرعی، نماز را بدون طهارت از حدث خوانده است؛ مانند کسی که نمیدانسته جنب شده و غسل نکرده یا نماز را با غسل یا وضوی باطل خوانده است، باید نمازها را قضا کند.
مسأله ۶۳۶- قضای نماز واجب را هر زمان از شبانه روز می توان خواند و لازم نیست مثلاً قضای نماز صبح در وقت نماز صبح یا قضای نماز ظهر در وقت نماز ظهر خوانده شود.
مسأله ۶۳۷- معیار در قضای نماز، آخر وقت است. بنابراین اگر آخر وقت که نماز از او فوت شده، مسافر بوده، باید قضای نماز را قصر بخواند؛ اگر چه اول وقت در وطنش بوده است و اگر آخر وقت مسافر نبوده، باید نماز را تمام بخواند؛ اگر چه اول وقت مسافر بوده است.
جوادی آملی: مسأله 1433 – اگر كسی به اختيار خود با جراحی يا مصرف دارو سبب بيهوشی، يا حيض و نفاس در خود شود، به احتياط واجب، نمازهای فوتشده در آن حال را قضا كند؛ به خصوص اگر اين كار در وقت نماز باشد.
بهجت: مسأله 1114- جوادی آملی: مسأله 1434 – نمازهايي كه واجب است قرائت در آنها بلند خوانده شود هنگام قضا هم بايد بلند خوانده شود و همچنين نمازهايي كه واجب است آهسته بخواند هنگام قضا نيز واجب است آهسته بخواند و بلند يا آهسته خواندن قضاي نافله ها، تابع خود آنها است.
بهجت: مسأله 1115- جوادی آملی: مسأله 1435 – كسي كه وضو، غسل و تيمم برايش ممكن نيست، درخود وقت، نماز بر او واجب نيست و بنابراحتياط واجب بايد در وقتي كه قادر بر تحصيل طهارت است نماز را قضا نمايد، خصوصاً اگر خودش با اختيار سبب از بين رفتن تمكن شده باشد، بلكه اگر اين عمل را بعد از گذشتن وقت كافي براي انجام نماز صورت گيرد، بايد نمازش را قضا كند.
بهجت: مسأله 1116- كافر اصلي، به جميع اقسام آن، در صورتي كه مسلمان شود، نمازهاي سابق او قضا ندارد، و اما مسلماني كه نماز نخوانده اگر چه معذور بوده يا مسلماني كه مرتد شده، اگر چه مرتد فطري باشد بنابرأظهر و يا مسلماني كه محكوم به كفر است ، مثل خوارج، در صورت توبه برهمه اينها قضا لازم است، ولي مسلماني كه شيعه شده و نمازهايش را قبلاً مطابق مذهب خودش يا مطابق مذهب شيعه با نيت قربت خوانده است بنابرأظهر قضا بر او واجب نيست، و اما اگر اصلاً نمازش را نخوانده، بايد قضا كند.
فاضل: مسأله 1381- اگر بچه قبل ازتمام شدن وقت ولو به مقدار يك ركعت بالغ شود، نماز به نحو ادا بر او واجب است و چنانچه ترك نمايد قضا آن نماز بر او واجب است و همچنين اگر زن حائض يا نفساء قبل از تمام شدن وقت، عذر آنان برطرف شود و بتواند با غسل ولو يك ركعت از نماز را در وقت درك بكنند.
فاضل: مسأله 1382- بر شخصي كه نماز جمعه واجب است چنانچه آن را در وقتش انجام ندهد، لازم است نماز ظهر را بخواند و چنانچه نماز ظهر را هم ترك كرد، بايد قضاء نماز ظهر را بجا آورد.
فاضل: مسأله 1383- قضاء نمازهاي واجب را در هر وقتي از شبانه روز مي توان انجام داد چه در سفر و چه در حضر، لكن در حضر چنانچه بخواهد نماز در سفر را قضا كند، بايد به صورت قصر قضا كند و بر عكس چنانچه بخواهد در سفر، نماز قضا شده در حضر را انجام دهد، بايد به صورت تمام قضا كند.
فاضل: مسأله 1384- چنانچه نماز در مكانهايي كه مانند مسجد الحرام، مكلف مخيّر بين قصر و اتمام است خوانده نشود، احتياط واجب آن است كه چنانچه در غير آن امكنه قضا كند به صورت قصر انجام دهد و چنانچه در همان امكنه بخواهد قضا كند، مخير است بين قصر و اتمام.
مسأله 1373- كسي كه نماز قضا دارد مي تواند نماز مستحبي بخواند1.
1- مكارم: و خواندن نماز قضا ، قبل از نماز يوميه يا بعد از آن مانعي ندارد.
بهجت: تا وقتي كه وقت فريضه تنگ نشده، مي تواند نماز قضا يا نماز مستحبي بخواند.
مظاهری: می تواند نماز مستحبی یا نماز استیجاری بخواند و همچنین است کسی که روزه قضا دارد.
امام خامنه ای مسأله ۶۴۱: می تواند نماز نافله و نماز مستحبی بخواند.
مسأله اختصاصی
امام خامنه ای: مسأله ۶۴۲ – قضای نافله های یومیه مستحب است.
مسأله 1374- اگر انسان احتمال دهد كه نماز قضايي دارد يا نمازهايي را كه خوانده صحيح نبوده، مستحب است احتياطاً قضاي آن را بجا آورد1.
اين مسأله در رساله آيات عظام: فاضل، امام خامنه ای و بهجت نيست
1- زنجاني: بهتر است قضاي آن را بجا آورد ولی اگر مسأله را نمی دانسته بنابراحتیاط آن را قضا کند.
وحید: احتیاط مستحب آن است که قضای آن را بجا آورد.
سبحانی: خوب است قضای آن را بجا آورد.
مظاهری: مستحب است قضای آن را بجا آورد.
*****
مكارم: مسأله 1197- اگر كسي كه گمان دارد بعضي از نمازهاي گذشته او صحيح نبوده،يا فراموش كرده است ، احتياط مستحب آن است كه قضاي آن را بجا آورد.
مسأله 1375- قضاي نمازهاي يوميه لازم نيست به ترتيب خوانده شود مثلاً كسي كه يك روز نماز عصر و روز بعد نماز ظهر را نخوانده، لازم نيست اول نماز عصر و بعد از آن نماز ظهر را قضا نمايد1.
1- جوادی آملی: مگر در قضای نمازهای ظهر و عصر يا مغرب و عشاء از يک روز که ترتيب در قضای آنها لازم است.
*****
اراكي: مسأله 1368- قضاي نماز هاي يوميه بايد به ترتيب خوانده شود، مثلاً كسي كه يك روز نماز عصرو روز بعد نماز ظهر را نخوانده، بايد اول نماز عصر و بعد از آن نماز ظهر را قضا نمايد.
امام خامنه ای: مسأله ۶۳۸- رعایت ترتیب در خواندن نماز قضا واجب نیست؛ مگر در قضای نماز ظهر و عصر یک روز و قضای نماز مغرب و عشای یک روز.
گلپايگاني، صافي: مسأله 1384- قضاي نمازهاي يوميه كه اداي آنها بايد به ترتيب خوانده شود مثل ظهر و عصر و از يك روز، يا مغرب و عشا از يك شب بايد قضاي آنها را نيز به ترتيب بخواند، مثلاً اگر كسي نماز ظهر و عصر يك روز فوت شود بايد اول قضاي ظهر را بخواند و بعد از آن عصر را، ولي اگر كسي مثلاً يك روز نماز ظهر وروز بعد نماز عصر را نخوانده، مي تواند اول نماز عصر و بعد از آن نماز ظهر را قضا نمايد و ترتيب در بين آنها لازم نيست هرچند سزاوار است تا ممكن است رعايت ترتيب را بنمايد.
خوئي، تبريزي: 1384، سیستانی: 1360، نوري: 1375، سبحانی: مسأله 1080- در قضاي نمازهاي يوميه ترتيب لازم نيست، مگر در نمازهايي كه در اداي آنها ترتيب هست، مثل نمازظهر وعصر يا مغرب وعشا از يك روز. اگرچه بهتر در غير آنها نيز مراعات ترتيب است.
. سيستاني: [پايان مسأله].
. تبریزی، نوری، سبحانی: اگر چه بهتر مراعات ترتیب است.
. وحید: اگر چه احتیاط مستحب در غیر این ها نیز مراعات ترتیب است .
زنجاني: مسأله 1384- در قضاي نمازهاي يوميه ترتيب لازم نيست بلكه مطابق احتياط استحبابي است مگر در نمازهايي كه در اداي آنها ترتيب لازم است، مثل نمازظهر و عصر يا مغرب و عشا از يك روز، كه در قضاي آنها نيز لازم است.
بهجت: مسأله 1119- قضاي نمازهاي يوميه در صورتي كه ترتيب آنها معلوم باشد بايد به ترتيب خوانده شود، مثلاً كسي كه يك روز نماز عصرو روز بعد نماز ظهر را نخوانده، بنابرأظهر و أحوط بايد اول نماز عصر و بعد از آن نماز ظهر را قضا نمايد.
فاضل: مسأله 1388- احتياط واجب، رعايت ترتيب در قضاء نمازهاي يوميه است براي كسي كه ترتيب قضا شدن نمازهاي خود را مي داند، و در نمازهايي كه در اداء آنها ترتيب لازم است، مانند نماز ظهر و عصر، لازم است در قضا ترتيب بین آنها رعايت شود.
مكارم: مسأله 1198- در نماز قضا ترتيب لازم نيست، جز در ميان قضاي ظهر و عصر و مغرب و عشا از يك روز.
مظاهری: مسأله 1063- قضای نمازها لازم نیست به ترتیب خوانده شود مگر انکه ترتیب در ادای آنها لازم باشد مثل نماز ظهر و عصر یا مغرب و عشاء.
مسأله 1376- اگر بخواهد قضاي چند نماز غير يوميه مانند نماز آيات را بخواند، يا مثلاً بخواهد قضاي يك نماز يوميه و چند نماز غير يوميه را بخواند، لازم نيست آنها را به ترتيب به جا آورد.
اين مسأله در رساله آيات عظام: امام خامنه ای و سبحانی نيست
مكارم، مظاهری: رجوع كنيد به ذيل مسأله 1357.
مسأله 1377- اگر كسي نداند كه نمازهايي كه از او قضا شده كدام يك جلوتر بوده، لازم نيست به طوري بخواند كه ترتيب حاصل شود و هر يك را مي تواند مقدم بدارد.
اين مسأله در رساله آيات عظام: امام خامنه ای، سيستاني ، مكارم، سبحانی و مظاهری نيست.
*****
گلپايگاني، صافي: مسأله 1386- گذشت در مسأله [1375] كه در قضاي نمازها ترتيب لازم نيست، خصوصاً در صورتي كه ترتيب فوت را فراموش كرده باشد مگر در جايي كه در اداي آنها ترتيب واجب باشد، ولي اگر بخواهد احتياط كند و مراعات ترتيب نمايد، خوب است و اگر بخواهد طوري آنها را بخواند كه يقين كند به ترتيبي كه قضا شده بجا آورده است، اگر قضاي يك نماز ظهر و يك نماز مغرب بر او واجب است و نمي داند كدام اول قضا شده، احتياطاً بايد اول يك نماز مغرب و بعد از آن يك نماز ظهر و دوباره نماز مغرب را بخواند، يا اول يك نماز ظهر و بعد از آن يك نماز مغرب و دوباره نماز ظهر را بخواند، تا يقين كند هر كدام را كه اول قضا شده اول خوانده است.
اراکی: 1370، خوئي، تبريزي، زنجانی: مسأله 1386، وحید: مسأله 1385– اگر ترتيب نمازهايي را كه نخوانده، فراموش كند بهتر آن است كه طوري آنها را بخواند. كه يقين كند به ترتيبي كه قضا شده بجا آورده است. مثلاً اگر قضاي يك نماز ظهر و يك نماز مغرب بر او واجب است و نمي داند كدام اول قضا شده، اول* يك نماز مغرب و بعد از آن يك نماز ظهر و دوباره نماز مغرب را بخواند، يا اول يك نمازظهر و بعد از آن يك نماز مغرب و دوباره نماز ظهر را بخواند، تا يقين كند هر كدام را اول قضا شده اول خوانده است..
. اراكي: بايد طوري آنها را بخواند…
. زنجاني، وحید: احتياط مستحبّ آن است كه طوري آنها را بخواند…
* اراكي: بايد اوّل…
. اراكي: ولي اگر نمازهايي كه ترتيب آنها را فراموش كرده به قدري زياد باشد كه اگر بخواهد به ترتيب بخواند، خيلي مشقت دارد، لازم نيست آنها را به ترتيب بجا آورد.
بهجت: مسأله 1121- اگر كسي نداند و گمان هم ندارد كه نمازهايي كه از او قضا شده كداميك جلوتر بوده، بنابرأقوي لازم نيست به طوري بخواند كه ترتيب حاصل شود و مي تواند هر كدام را خواست، مقدم بدارد، اگر چه احتياط در صورتي كه عسر و حرج پيش نيايد و موجب فوت آنچه يقيناً فوت شده نشود، تحصيل يقين به ترتيب است پس اگر نداند نماز مغرب و ظهر كه از او فوت شده، كداميك جلوتر بوده يك نماز مغرب بين دو ظهر يا يك نماز ظهر بين دو مغرب بنابراحتياط مستحب بخواند.
مسائل اختصاصي
خوئی، تبریزی، گلپايگاني، صافي، زنجانی: مسأله 1387، وحید: 1386- اگر نماز ظهر يك روز و نماز عصر روز ديگر يا دو نماز ظهر و يا دو نماز عصر از او قضا شده و نمي داند كدام اول قضا شده است چنانچه دو نماز چهار ركعتي بخواند، به نيت اين كه اولي قضاي نماز روزاول و دومي قضاي نماز روز دوم باشد، كافي است. .
. خوئي، تبريزي، زنجاني، وحید: در حاصل شدن ترتيب كافي است.
خوئی، تبریزی، گلپايگاني، صافي، زنجانی: مسأله 1388، وحید: 1387- اگر يك نماز ظهر و يك نمازعشا يا يك نماز عصر و يك نماز عشا از او قضا شود و نداند كدام اول قضا شده است. و بخواهد احتياط نمايد ، بايد طوري آنها را بخواند كه يقين كند به ترتيب بجا آورده است، مثلاً اگر يك نماز ظهر و يك نماز عشا از او قضا شده و اولي آنها را نمي داند بايد اول يك نماز ظهر، بعد يك نماز عشا دوباره يك نماز ظهر، يا اول يك نماز عشا بعد يك نماز ظهر دوباره يك نماز عشا بخواند.
. خوئي، تبريزي: بهتر آن است (زنجاني: احتياط مستحبّ آن است) كه طوري آنها را بخواند كه يقين كند به ترتيب بجا آورده است، مثلاً اگر يك نماز ظهر، و يك نماز عشا از او قضا شده و اولي آنها را نمي داند، اول يك نماز ظهر، بعد از آن يك نماز عشا دوباره يك نماز ظهر بخواند يا اول يك نماز عشا بعد يك نماز ظهر دوباره يك نماز عشا بخواند.
.وحید: احتیاط مستحب آن است که طوری آنها را بخواند که ترتیب حاصل شود و برای یقین به حصول ترتیب –مثلا اگر یک نماز ظهر و یک نماز عشا از او قضا شده و اولی آنها را نمی داند- می تواند اول یک نماز ظهر و بعداز آن یک نماز عشا و دوباره یک نماز ظهر بخواند یا اول یک نماز عشا و بعد یک نماز ظهر دوباره یک نماز عشا بخواند.
بهجت: مسأله 1122- اگر نمازظهر و عصر از او قضا شده ولي نمي داند از يك روز بوده يا از دو روز و نمي داند كدام زودتر قضا شده، مي تواند دو نماز چهار ركعتي بخواند، چهار ركعت اول به قصد نمازي كه اول فوت شده و چهار ركعت دوم به قصد نماز دوم.
مسأله 1378- اگر كسي كه نمازهايي از او قضا شده مي داند كدام يك جلوتر قضا شده احتياط مستحب آن است كه به ترتيب قضا كند1، و آنچه اول قضا شده اول بخواند و دومي را بعد و همين طور.
اين مسأله در بقيه رساله ها نيست.
1- جوادی آملی: {پایان مسأله}
اراكي: بايد به ترتيب قضا كند…
نوري، مظاهری: بهتر آن است كه به ترتيب قضا كند،(نوری: هرچند رعايت ترتيب واجب نيست.)
فاضل: رجوع کنید به ذیل مسأله 1375.
مسأله 1379- اگر براي ميتي مي خواهند نماز قضا بدهند1 و مي دانند كه آن ميت ترتيب قضا شدن را مي دانسته باز لازم نيست طوري قضا را بجا بياورند كه ترتيب حاصل شود2.
اين مسأله در رساله امام خامنه ای نيست
1- فاضل: و ورثه علم به ترتيب نمازهاي فوت شده داشته باشند، بنابراحتياط لازم است ترتيب رعايت شود و بنابراين صحيح نيست براي ميت چند نفر را در يك وقت براي نماز اجير نمود و لازم است براي هر يك از آنها وقتي را معين نمود و اگر ترتيب قضا شدن را نمي دانند اين شرط لازم نيست.
2- اراكي: بايد طوري قضا را بجا بياورند كه ترتيب حاصل شود.
نوري: بهتر آن است طوري قضا را بجا آورند كه ترتيب حاصل شود هر چند لازم نيست.
خوئي، گلپايگاني، تبريزي، سيستاني، وحید، صافي، بهجت، زنجانی، مکارم، سبحانی، مظاهری: رجوع كنيد به ذيل مسأله 1543.
مسأله 1380- اگر براي ميتي كه در مسأله پيش گفته شد بخواهند چند نفر را اجير كنند كه نماز بخوانند لازم نيست براي آنها وقت مرتب معين كنند كه با هم شروع نكنند در عمل1.
اين مسأله در بقيه رساله ها نيست.
1- اراكي: بايد براي آنها وقت مرتب معين كنند كه با هم شروع نكنند.
فاضل: رجوع كنيد به ذيل مسأله 1379.
مسأله 1381- اگر بدانند كه ميت ترتيب قضا شدن را نمي دانسته يا ندانند كه مي دانسته1 لازم نيست به ترتيب براي او قضا بجا بياورند2.
اين مسأله در بقيه رساله ها نيست.
1- نوري: ندانند كه مي دانسته يا نه يا بدانند كه مي دانسته…
2- اراكي: بايد به تفصيلي كه در مسأله [1377] گفته شد، طوري نمازهاي او را قضا كنند كه يقين به مراعات ترتيب حاصل شود.
مسأله 1382- در مسأله پيش اگر بخواهند چند نفر را براي بجا آوردن نماز ميت اجير كنند لازم نيست وقت معين كنند و مي توانند همه با هم شروع به قضا كنند.
اين مسأله به جز در رساله آیت الله مظاهری در بقيه رساله ها نيست.
فاضل: رجوع کنید به ذیل مسأله 1379.
مسأله 1383- كسي كه چند نماز از او قضا شده و شماره آنها را نمي داند1 مثلاً نمي داند چهار تا بوده يا پنج تا، چنانچه مقدار كمتر را بخواند كافي است2 و همچنين اگر شماره آنها را مي دانسته و فراموش كرده اگر مقدار كمتر را بخواند كفايت مي كند.
1- مكارم: مثلاً نمي داند دو نمازبوده يا سه نماز، كافي است مقدار كمتر را بخواند اما اگر قبلاً شماره آنها را مي دانسته، ولي بواسطه سهل انگاري فراموش كرده، احتياط واجب آن است كه مقدار بيشتر را بخواند.
2- مظاهری: [پایان مسأله].
فاضل: لكن احتياط واجب آن است چنانچه شماره آنها را قبلاً مي دانسته و بعد فراموش نموده مقدار زيادتر را بخواند.
بهجت: چنانچه براي او مشكل نيست و عسر وحرج در كار نباشد، لازم است آنقدر نماز بخواند تا علم پيدا كند به مقدار نمازهاي قضا شده يا اينكه بيشتر نماز قضا خوانده است و اگر تحصیل علم ممکن نیست به مقداری که اطمینان پیدا کند نماز بخواند و اگر آن هم نشد به قدري كه گمان پيدا كرد، و اين احتياطات، در صورتي است كه مي داند يا احتمال مي دهد كه سابقاً مقدار آنها را مي دانسته و الا فقط به قدري كه يقين دارد نماز بخواند و در مورد مقدار بيشتر، احتياط كردن خوب است ولي ظاهر اين است كه لازم نيست.
*****
گلپايگاني، صافی، خوئي، تبريزي، زنجاني: 1392، وحید 1391، سيستاني: 1363، سبحانی1081 : مسأله- كسي كه مثلاً چند نماز صبح يا چند نماز ظهر از او قضا شده و شماره آنها را نمي داند. مثلاً نمي داند كه سه يا چهار يا پنج نماز بوده، چنانچه مقدار كمتر را بخواند كافي است* . ولي. بهتر آن است كه به قدري نماز بخواند كه يقين كند تمام آنها را خوانده است مثلاً اگر فراموش كرده كه چند نماز صبح از او قضا شده است و يقين دارد كه بيشتر از ده نماز نبوده (خوئي، تبريزي، سيستاني، سبحانی: احتياطاً) ده نماز صبح بخواند.
.خوئي، تبريزي، سيستاني، وحید، سبحانی: يا فراموش كرده،..
*زنجاني: و احتياط مستحبّ آن است كه مقدار بيشتر را بخواند، بخصوص اگر شماره آنها را مي دانسته و فراموش كرده، مثلاً اگر فراموش كرده كه چند نماز صبح از او قضا شده و يقين دارد كه بيشتر از ده نبوده، به احتياط مستحب ده نماز صبح بخواند.
* وحید: ولی احتیاط مستحب این است که به قدری نماز بخواند که یقین کند تمام آنها را خوانده است مخصوصا در صورتی که یقین به مقدار داشته باشد. و بعد از آن مقدار را فراموش کرده باشد .
. گلپايگاني، صافي: ولي اگر شماره آنها را مي دانسته و فراموش كرده…
جوادی آملی: مسأله 1446- كسی كه چند نماز مثلاً صبح يا ظهر از او قضا شده و شمارهٔ آنها را نمیداند ـ مثلاً نمیداند چهار نماز بوده يا پنج نماز ـ چنانچه مقدار كمتر را اقامه كند که به آن يقين دارد، كافی است؛ همچنين اگر شمارهٔ آنها را میدانسته و فراموش كرده، اگر مقدار كمتر را که مورد يقين است بهجا آورد، كفايت میكند.
امام خامنه ای: مسأله ۶۳۹- کسی که تعداد نمازهای قضای خود را نمی داند، می تواند به مقداری که یقین دارد قضا شده، اکتفا کند.
مسأله 1384- كسي كه نماز قضا از همين روز يا روزهاي پيش دارد مي تواند قبل از خواندن نمازي كه قضا شده نماز ادايي را بخواند و لازم نيست نماز قضا را جلو بيندازد1.
1- بهجت: گرچه مطابق احتياط است.
*****
گلپايگاني، خوئي، تبريزي، صافي: 1393، وحید1392، سیستانی: 1364، سبحانی1082: مسأله- كسي كه فقط يك نماز قضا از روزهاي پيش دارد، بنابراحتياط مستحب اگر ممكن است بايد اول آن را بخواند. بعد مشغول نماز آن روز شود. و نيز اگر از روزهاي پيش نماز قضا ندارد ولي يك نماز يا بيشتر از همان روز از او قضا شده است، در صورتي كه ممكن باشد بنابراحتياط مستحبّ *نماز قضاي آن روز را پيش از نماز ادا بخواند.
.خوئی، تبریزی: بهتر است اگر ممکن است اول آن را بخواند…
. سیستانی: بهتر این است که اگر وقت فضیلت نماز آن روز فوت نمی شود اول آن را بخواند…
.وحید: احتیاط مستحب این است که در صورت امکان اوّل آن را بخواند…
.سبحانی: احتیاط واجب آن است که اوّل آن را بخواند…
* خوئی، تبریزی: بهتر است …
* سیستانی: در صورتی که وقت فضیلت آن نماز فوت نمی شود بهتر این است …
* وحید: مستحب است که در صورت امکان نماز قضای آن روز را پیش از نماز ادا بخواند و در هر دو صورت، اگر وقت فضیلت نماز یومیه فوت می شود ، بهتر آن است که نماز یومیه را مقدم بدارد.
* سبحانی: احتیاط واجب آن است که نماز قضای ان روز را پیش از نماز ادا بخواند مگر این که وقت تنگ باشد در این صورت فقط نماز ادا بخواند.
فاضل: مسأله 1386– كسي كه نماز قضاي روزي كه مي خواهد نماز ادا را بخواند بر او واجب باشد احتياط واجب، تقديم نماز قضاء بر نماز اداء همان روز است.
زنجاني: مسأله 1393- كسي كه فقط يك نماز قضا از روزهاي پيش دارد بنابراحتياط اگر ممكن است اول آن را بخواند، بعد مشغول نماز آن روز شود و نيز اگر يك نماز يا بيشتر از همان روز از او قضا شده است ، در صورتي كه ممكن باشد بنابر احتياط نماز قضاي آن روز را پيش از نماز ادا بخواند.
مكارم: مسأله 1200- كسي كه نماز قضا از روزهاي پيش بر ذمه دارد مي تواند قبل از خواندن نماز قضا به نماز اداي روزانه مشغول شود، مگر آن كه يك يا دو نماز قبل از آن باشد كه بنابراحتياط واجب بايد قبلاً بجا آورد.
امام خامنه ای: مسأله ۶۴۰- کسی که نماز قضا دارد، می تواند نماز اداء را بخواند؛ ولی احتیاط واجب آن است که اگر فقط یک نماز قضا دارد، ابتدا نماز قضا را بخواند؛ به خصوص اگر نماز قضا مربوط به همان روز باشد.
مسأله 1385- كسي كه مي داند يك نماز چهار ركعتي نخوانده و نمي داند نماز ظهر است يا عصر است يا عشا1، اگر يك نماز چهار ركعتي بخواند به نيت قضاي نمازي كه نخوانده، كافي است2.
اين مسأله در رساله آيات عظام: امام خامنه ای، فاضل و سبحانی نيست
1- خوئي، تبريزي، وحید: نمي داند نماز ظهر است يا نماز عشاء…
گلپايگاني، صافي، زنجاني: نمي داند نماز ظهر است يا نماز عصر…
2- خوئي، تبريزي، مکارم: و نسبت به جهر و اخفات مخير مي باشد.
زنجاني: و همچنين است حكم كسي كه مي داند يك نماز چهار ركعتي نخوانده ولي نمي داند مثلاً نماز ظهر است يا نماز عشا و ظاهراً مي تواند حمد و سوره نماز را بلند يا آهسته بخواند.
وحید: وهمچنین است اگر نداند نمازی که نخوانده ظهر است یا عشا در این صورت نسبت به جهر و اخفات مخیر می باشد.
*****
سیستانی: مسأله: 1362- کسی که میداند یک نماز چهار رکعتی نخوانده، ولی نمیداند نماز ظهر است یا نماز عشا، اگر یک نماز چهار رکعتی به نیت قضای نمازی که نخوانده بهجا آورد کافی است، و نسبت به جهر و اخفات مخیر میباشد.
مسائل اختصاصي
گلپايگاني، صافي: مسأله 1390- كسي كه پنج نماز پشت سر هم ازاو قضا شده و نمي داند اولي آنها كدام است و بخواهد احتياطاً مراعات ترتيب را نمايد، بايد نه نماز به ترتيب بخواند مثلاً از نماز صبح شروع كند و بعد از آن كه ظهر و عصر و مغرب و عشا را خواند، دو مرتبه نمازصبح و ظهر و عصر و مغرب را بخواند و اگر شش نماز پشت سر هم از او قضا شده و اولي آنها را نمي داند، بايد ده نماز را به ترتيب قضا كند و همين طور براي هر يك نمازي كه به نمازهاي قضاي او اضافه مي شود در صورتي كه پشت سر هم قضا شده باشد، بايد يك نماز به مقداري كه گفته شد اضافه نمايد مثلاً اگر هفت نماز او قضا شده و اولي آنها را نمي داند بايد يازده نماز را به ترتيب بجا آورد.
خوئي، تبريزي: مسأله 1390- وحید: مسأله 1389- كسي كه پنج نماز پشت سر هم از او قضا شده و نمي داند اولي آنها كدام است چنانچه نه نماز به ترتيب بخواند مثلاً از نمازصبح شروع كند و بعد از آن كه ظهر و عصر و مغرب و عشا را خواند، دو مرتبه نماز صبح و ظهر و عصر و مغرب را بخواند، يقين به ترتيب حاصل نموده است.(وحید: واگر شش نماز پشت سر هم از او قضا شده واولی آن را نمی داند برای یقین به حصول ترتیب ده نماز به ترتیب قضا کند و همین طور برای هر یک نمازی که به نمازهای قضای او اضافه می شود در صورتی که پشت سر هم قضا شده باشد یک نماز بر مقداری که گفته شد اضافه نماید تا یقین به حصول طهارت پیدا شود.)
زنجاني: مسأله 1390- كسي كه چند نماز پشت سرهم از او قضا شده و نمي داند اولي كدام است، اگر يك بار تمام آن نماز ها را بخواند و بار ديگر نماز ها را به همان ترتيب – به غير از نماز آخري- بخواند ترتيب يقيناً حاصل مي شود، مثلاً كسي كه پنج نماز پشت سر هم از او قضا شده و نمي داند اولي آنها كدام است، چنانچه نه نماز به ترتيب بخواند، مثلاً از نماز صبح شروع كند و بعد از آن كه ظهر و عصر و مغرب و عشا را خواند، دو مرتبه نماز صبح و ظهر و عصر و مغرب را بخواند يقين به ترتيب حاصل نموده است.
گلپايگاني، صافي: مسأله 1391- كسي كه مي داند نمازهاي پنج گانه او هر كدام از يك روز قضا شده و ترتيب آنها را نمي داند چنانچه نماز يك شبانه روز را بجاآورد كافي است ولي اگر بخواهد احتياط كند (گلپايگاني: بايد پنج شبانه روز نماز بخواند و اگر شش نماز از شش روز از او قضا شده) بايد شش شبانه روز نماز بخواند و همچنين براي هر نمازي كه به نمازهاي قضاي او اضافه شود، بايد يك روز بيشتر بخواند تا يقين كند به ترتيبي كه قضا شده بجا آورده است، مثلاً اگر هفت نماز از هفت روز نخوانده باشد، بايد هفت شبانه روز قضا نمايد.
خوئي، تبريزي: مسأله 1391- وحید: مسأله 1390- كسي كه مي داند نمازهاي پنجگانه او هر كدام از يك روز قضا شده و ترتيب آنها را نمي داند، بهتر این است که پنج پنج شبانه روز نماز بخواند، و اگرشش نماز از شش روز از او قضا شده، نمازشش شبانه روز را بخواند و همچنين براي هر نمازي كه به نمازهاي قضاي او اضافه شود، يك شبانه روز بيشتر بخواند . تا يقين مي كند به ترتيبي كه قضا شده بجا آورده است، مثلا اگر هفت نماز از هفت روز را نخوانده باشد نماز هفت شبانه روز را قضا نماید.
. وحید: و به این کیفیت یقین پیدا می کند که به ترتیبی که قضا شده بجا آورده است مثلا اگر هفت نماز از هفت روز نخوانده باشد نماز هفت شبانه روز را قضا نماید. و کفایت می کند برای هر روزی اگر در حضر و آنچه در حکم آن است فوت شده باشد ، یک نماز دو رکعتی و یک نماز سه رکعتی. و یک نماز چهار رکعتی مردد بین ظهر و عصر و عشا، بجا آورد و اگر در سفر فوت شده باشد یک نماز دو رکعتی مردد بین نماز صبح و ظهر و عصر و عشا و یک نماز سه رکعتی بجا آورد.
زنجانی مساله -1391: کسی که میداند نمازهای پنجگانه اوهرکدام ازیک روز قضاشده وترتیب آنها را نمیداند برای رعایت ترتیب میتواند پنج شبانه روز نماز بخواند واگرشش نمازازشش روز او قضا شده می تواند برای رعایت ترتیب شش شبانه روز نماز بخواند و همچنین برای هر نمازی که به نمازهای قضای او اضافه شود می تواند یک شبانه روز بیشتر بخواند. و یقین می کند به ترتیبی که قضا شده بجا آورده است البته با کمتر از مقدارهای ذکر شده نیز می توان ترتیب را رعایت کرد به گونه ای که در اینجا مجال توضیح آن نیست.
خوئي، گلپايگاني، صافي، تبريزي، زنجاني: مسأله 1394- سيستاني: مسأله 1365- وحید: مسأله- 1393- سبحانی: مسأله 1083- اگر دربين نماز يادش بيايد كه يك نماز يا بيشتر از همان روز از او قضا شده، يا فقط يك نماز قضا از روزهاي پيش دارد چنانچه وقت وسعت دارد و ممكن است نيت را به نماز قضا برگرداند (بهتر اين است كه نيت نماز قضا كند،.) مثلاً اگر در نماز ظهر پيش از ركوع ركعت سوم* يادش بيايد كه نماز صبح آن روز قضا شده در صورتي كه وقت نماز ظهر*تنگ نباشد، (گلپايگاني، صافي: مي تواند) نيت را به نماز صبح برگرداند و آن را دو ركعتي تمام كند بعد نماز ظهر را بخواند، ولي اگر وقت تنگ است. يا نمي تواند نيت را به نماز قضا برگرداند ، مثلاً در ركوع ركعت سوم نماز ظهر يادش بيايد كه نماز صبح را نخوانده، چون اگر بخواهد نيت نماز صبح كند يك ركوع كه ركن است زياد مي شود نبايد نيت را به قضاي صبح برگرداند.
. سيستاني: اگر وقت فضيلت نماز آن روز فوت نمي شود…
. گلپايگاني، صافي: مي تواند نيت نماز قضا كند…
. وحید: احتیاط مستحب این است که نیت نماز قضا کند…
. [قسمت داخل پرانتز در رساله آیت الله سبحانی نیست].
* گلپايگاني، صافي: پيش از تمام شدن ركعت دوم…
* سيستاني: وقت فضيلت نماز ظهر…
. سيستاني: اگر وقت فضيلت تنگ است…
زنجاني: مساله 1394: اگر در بین نماز یادش بیاید که یک نماز یا بیشتر از همان روز از او قضا شده، یا فقط یک نماز قضا از روزهای پیش دارد، چنانچه وقت وسعت دارد و ممکن است نیت را به نماز قضا برگرداند، بنابر احتیاط نیت نماز قضا کند؛ مثلاً اگر در نماز ظهر پیش از رکوع رکعت سوم یادش بیاید که نماز صبح آن روز قضا شده، در صورتی که وقت نماز ظهر تنگ نباشد، نیت را به نماز صبح برگرداند و آن را دو رکعتی تمام کند، بعد نماز ظهر را بخواند، ولی اگر وقت تنگ است یا نمیتواند نیت را به نماز قضا برگرداند؛ مثلاً در رکوع رکعت سوم نماز ظهر یادش بیاید که نماز صبح را نخوانده، چون اگر بخواهد نیت نماز صبح کند یک رکوع زیاد میشود، نباید نیت را به قضای صبح برگرداند؛ بلکه باید نماز ظهر را تمام کند سپس اگر وقت نماز عصر تنگ نیست، قبل از نماز عصر بنا بر احتیاط نماز صبح را قضا کند.
بهجت: مسأله 1126- كسي كه مي داند يكي از نمازهاي پنج گانه از او فوت شده و نمي داند كدام بوده، كافي است يك نماز صبح و يك مغرب و يك چهار ركعتي به قصد ما في الذمّه بخواند. و در بلند يا آهسته خواندن آن، مخير است. و اگر مسافر بوده، كافي است يك مغرب و يك دو ركعتي به قصد ما في الذمّه بخواند.
مسأله 1386- اگر از روزهاي گذشته نمازهاي قضا دارد و يك نماز يا بيشتر هم از همان روز از او قضا شده1 اگر چه لازم نيست نمازهاي قضا را پيش از نماز ادا بخواند حتي اگر چه وقت داشته باشد و ترتيب بين نمازهاي قضا را هم بداند، ولي احتياط استحبابي آن است كه نماز هاي قضا، مخصوصاً نماز قضاي همان روز را پيش از نماز ادا بخواند2.
اين مسأله دررساله آيات عظام: فاضل ، سبحانی و مظاهری نيست.
1- گلپايگاني، خوئي، تبريزي، سيستاني، وحید، بهجت، صافي، زنجاني، نوري: چنانچه براي قضاي تمام آنها وقت ندارد يا نمي خواهد همه را در آن روز بخواند مستحب است (زنجاني: احتياط آن است كه) نماز قضاي آن روز را پيش از نماز ادا بخواند. و بهتر اين است (گلپايگاني، زنجاني،وحید، صافي: احتياط مستحب آن است ) كه بعد از خواندن قضاي نمازهاي سابق دوباره نماز قضايي را كه در آن روز پيش از نماز ادا خوانده بجا آورد.
. سيستاني: [پايان مسأله]
. بهجت: بلكه مطابق احتياط است.
. نوري: اگر چه ترتيب بين قضاها را مي داند.
2- اراكي: ولي بايد بعد از خواندن قضاي نمازهاي سابق دوباره نماز قضايي را كه در آن روز پيش از نماز ادا خوانده بجا آورد.
امام خامنه ای ۶۴۰، مكارم: رجوع كنيد به ذيل مسأله ۱۳۸۴.
مسأله 1387- تا انسان زنده است اگر چه از خواندن نماز قضاهاي خود عاجز باشد، ديگري نمي تواند نمازهاي او را قضا نمايد.
اين مسأله در رساله آيات عظام: امام خامنه ای، بهجت و سبحانی نيست.
مسأله 1388- نماز قضا را1 با جماعت مي شود خواند2، چه نماز امام جماعت ادا باشد يا قضا3؛ و لازم نيست هر دو يك نماز را بخوانند4 مثلاً اگر نماز قضاي صبح را با نماز ظهر يا عصر امام بخواند اشكال ندارد.
اين مسأله در رساله امام خامنه ای نيست
1- مظاهری: چه یقینی باشد و چه احتیاطی…
2- سبحانی: به شرط اینکه نماز قضا بر ذمه امام قطعی باشد…
3- مظاهری: وچه قضا یقینی باشد یا احتیاطی…
4- مكارم: احتياط مستحبّ اين است كه هر دو يك نماز را بخوانند مثلاً قضاي نماز ظهر را بايد با نماز ظهر بخواند و نماز قضاي عصر را با نماز عصر.
مسأله اختصاصي
بهجت: مسأله 1129- نمازهاي مستحبي كه وقت خاص دارند، درصورت ترك، قضاي آنها مستحب است ولي اگر در اثر بيماري فوت شد، استحباب قضا، تأكد ندارد، و اگر نمازهاي مستحبي فوت شده را قضا نكرد، مستحبّ است براي هر نماز فوت شده يك مد طعام صدقه بدهد.
مسأله 1389- مستحبّ است بچه مميز يعني بچه اي كه خوب و بد را مي فهمد به نماز خواندن و عبادتهاي ديگر عادت دهند1، بلكه مستحبّ است او را به قضاي نمازها هم وادار نمايند2.
اين مسأله در رساله آيات عظام: امام خامنه ای و بهجت نيست
1-سبحانی: [پایان مسأله]
2- مكارم: (البته نباید اين كار به صورتي انجام گيرد كه موجب ناراحتي و بيزاري او از نماز گردد).
*****
گلپايگاني، صافی: مسأله 1398– مستحب است اطفال مميز را به خواندن نمازهاي واجب و نوافل تمرين و عادت دهند، بلكه مستحبّ است آنان را به قضاي نماز هم وادار نمايند و همچنين مستحب است تمرين و عادت دادن آنان بر هر عبادت و عمل صالح و خلق وروش نيك. و واجب است بر اولياء اطفال كه آنان را از هر كاري كه باعث ضرر بر خودشان و يا ديگران باشد، جلوگيري كنند و از هر كاري كه شارع مقدس وجود آن را در خارج منع فرموده، مثل زنا، لواط، غيبت و غنا واجب است اطفال را جلوگيري كرد.. و حرام است آنان را در مدارس ، تحت تعليم معلمين فاسق و بي ايمان، كه سبب فساد اخلاق و عقيده اطفال مي شوند، بگذارند، بلكه باید مخصوصاً در اين زمان مسلمانان كمال مراقبت و مواظبت را بنمايند و تا كاملاً از وضع كودكستان ، دبستان و دبيرستان از هر جهت مطمئن نشده اند از فرستادن فرزندان معصوم خود به اين گونه مراكز خودداري كنند و وزر و وبال فساد عقيده اولاد، بلكه اولاد اولاد خود را تا روز قيامت به گردن نگيرند.
. صافي: از هر كاري كه شارع مقدس، وجود آن را در خارج منع فرموده، مثل زنا، لواط و دزدي واجب است اطفال را جلوگيري كرد، و مخصوصاً در آموزش و پرورش آنها نظارت كامل داشته باشند، كه زير نظر معلمان صالح و متعهد باشند و آنها را به كودكستان ، دبستان و دبيرستانهايي كه از هر جهت مورد اعتماد باشند، بفرستند، و حتي حسن انتخاب نام براي فرزندان خود را رعايت نمايند و عقيده اولاد، بلكه اولاد اولاد خود را تا روز قيامت به گردن نگيرند.
نماز قضاى پدر [و مادر] که بر پسر بزرگتر واجب است
نماز قضاي پدر (*) كه بر پسر بزرگتر واجب است.
(*) گلپايگاني، اراكي، فاضل، صافي، مكارم، نوري، سبحانی ، مظاهری: و مادر
مسأله 1390- اگر پدر نماز و روزه خود را بجا نياورده باشد، چنانچه از روي نافرماني ترك نكرده و مي توانسته قضا كند، بر پسر بزرگتر واجب است كه بعد از مرگش بجا آورد، يا براي او اجير بگيرد، بلكه اگر از روي نافرماني هم ترك كرده باشد واجب است به همين طور عمل كند و نيز روزه اي را كه در سفر نگرفته، اگر چه نمي توانسته قضا كند، واجب است كه پسر بزرگتر قضا نمايد، يا براي او اجير بگيرد.
اين مسأله در رساله آيت الله بهجت نيست
*****
اراكي: مسأله 1382- اگر پدر و مادر نماز و روزه خود را بجا نياورده باشند، چنانچه از روي نافرماني ترك نكرده اند و مي توانسته اند قضا كنند، بر پسر بزرگتر واجب است كه بعد از مرگشان بجا آورد، يا براي آنان اجير بگيرد، بلكه اگر از روي نافرماني هم ترك كرده باشند، واجب است به همين طور عمل كند و نيز روزه اي را كه در سفر نگرفته اند، اگر چه نمي توانسته اند قضا كنند، واجب است كه پسر بزرگتر قضا نمايد، يا براي آنان اجير بگيرد.
گلپايگاني، صافي: مسأله 1399– اگر پدر به چهت عذري نماز يا روزه اش را بجا نياورده باشد، بعد از فوت او بر پسر بزرگتر واجب است قضا نمايد يا براي انجام آن اجير بگيرد هر چند پدر نتوانسته قضا كند و بنابراحتياط واجب (صافي: بنابراحتياط) اگر از روي نافرماني هم ترك كرده باشد، پسر بزرگتر بايد آن را قضا نمايد (صافي: يا براي او اجير بگيرد) و در مورد مادر نيز احتياط واجب رعايت اين حكم است بلكه در صورتي كه وصيت نكرده باشند و پسر هم نداشته باشند، احتياط واجب اين است كه اكبر ذكور از اولياء ميت نماز و روزه او را قضا كند و با نبود ذكور، اناث از آنها انجام دهند.
خوئي، تبریزی 1399، وحید 1398: مسأله- اگر پدر نماز (وحید: نمازهای واجب) خود را بجا نياورده باشد و مي توانسته است قضا كند و بنابر احتياط هرچند از روي نافرماني ترك كرده باشد (وحید: یا صحیح بجا نیاورده باشد) و بر پسر بزرگترش واجب است (تبريزي: تا مقداري كه حرجي نباشد واجب است) كه بعد از مرگش بجا آورد، يا براي او اجير بگيرد و قضاي نمازهاي مادر بر او واجب نيست هر چند بهتر است.
سيستانی: مسأله 1370– اگر پدری که مؤمن است نمازهای روزانه و دیگر نمازهای واجب خود را ـ بجز نمازی که با نذر، در وقت معین واجب شده ـ بهجا نیاورده باشد و میتوانسته است قضا کند، چنانچه نمازها را از روی نافرمانی ترک نکرده باشد، بر پسر بزرگترش ـ بنا بر احتیاط واجب ـ لازم است که بعد از فوت پدر آنها را بهجا آورد، یا برای او اجیر بگیرد. ولی اگر پدر، عمداً بهجای نیاورده باشد قضا بر پسر بزرگتر واجب نیست همچنین قضای نمازهای مادر بر او واجب نیست، هرچند بهتر است..
فاضل: اگر پدر نماز خود را به جهت عذري كه داشته است بجا نياورده باشد، بر پسر بزرگتر واجب است كه بعد ازمرگش بجا آورد، يا براي او اجير بگيرد بلكه اگر از روي نافرماني هم ترك كرده باشد، بنابراحتياط واجب همين طورعمل كند، و اگر پدر روزه را به جهت مرض يا سفر نگرفته باشد در صورتي كه در زمان حيات مي توانسته قضا كند و نكرده بايد پسر بزرگتر قضا كند.
فاضل: مسأله 1396- احتياط واجب آن است كه پسر بزرگتر نماز روزه فوت شده مادر را قضا نمايد.
امام خامنه ای: مسأله ۶۵۱- بر پسر بزرگ واجب است نمازهایی را که از پدر و بنابر احتیاط واجب از مادرش فوت شده، قضا کند.
مسأله ۶۵۲- اگر پدر یا مادری اصلاً نماز نخوانده باشند، بنابر احتیاط واجب قضای نمازها بر پسر بزرگ واجب است.
مسأله ۶۵۳- منظور از پسر بزرگ، بزرگترین پسری است که هنگام مرگ پدر و مادر زنده است، خواه بالغ باشد یا غیر بالغ.
جوادی آملی: مسأله – نماز قضای پدر (و به احتياط واجب مادر) بر پسری که در زمان مرگ پدر از همه پسران بزرگتر است، واجب است و اگر میّت پسر نداشت، قضا بر دختران او واجب نيست. اگر پسر بزرگتر يقين داشته باشد كه پدر (و به احتياط واجب مادر) او به جهت عذری نماز قضا بر عهده دارند، مانند اينکه نماز آنان در سفر يا در حال بيماری قضا شده يا بر اثر سهلانگاری و ياد نگرفتن احكام به صورت فاسد اقامه شده، بر او واجب است كه بعد از مرگش آنها را بهجا آورد؛ يا برای او اجير بگيرد؛ ولی نمازهايی كه از روی نافرمانی و طغيان و عناد ترک شده قضا ندارد؛ نيز روزهای را كه در سفر نگرفته، اگرچه نمیتوانسته قضا كند، واجب است كه پسر بزرگتر قضا كند؛ يا برای او اجير بگيرد.
زنجاني: مسأله 1399– اگر پدر یا مادر نماز خود را بجا نیاورده باشند، و با اینکه میتوانستهاند در داخل یا خارج وقت نمازشان را بخوانند، هر چند از روی نافرمانی ترک کرده باشند، بر پسر بزرگترشان لازم است که اگر دیگری نمازشان را بجا نیاورد، او بجا بیاورد یا دیگری را به نماز وادار کند یا برای ایشان اجیر کند. و مراد از پسر بزرگتر، بزرگترین پسری است که در هنگام مرگ ایشان زنده باشد.
مكارم: مسأله 1205– بر پسر بزرگتر (يعني بزرگترين پسري كه بعد از مرگ آنها در حال حيات است) واجب است كه نماز و روزه هايي كه از پدر يا مادرش فوت شده و از روي نافرماني نبوده و توانایی بر قضا داشته ، بعداز مرگ آنها بجا آورد بلکه از روی نافرمانی هم ترک کرده باشد، بنابراحتياط مستحب بايد به همين طور عمل كند، همچنين روزه اي را كه در سفر نگرفته هر چند توانايي قضاي آن را پيدا نكرده اند، احتياط آن است كه پسر بزرگتر قضا نمايد.
نوري: مسأله 1389– اگر پدر و مادر نماز و روزه خود را بجا نياورده باشند و چنانچه مي توانسته اند قضا كنند، بر پسر بزرگتر واجب است كه بعد از مرگ آنها بجا آورد، يا براي آنها اجير بگيرد و نيز روزه اي كه در سفر نگرفته اند، اگر چه نمي توانسته اند قضا كنند ، احتياط واجب آن است كه پسر بزرگتر قضا نمايد، يا براي آنها اجير بگيرد و قضاي نماز و روزه اي كه پدر و مادر از روي طغيان و تمرد بجا نياورده اند بر پسر بزرگتر واجب نيست، اين حكم درباره پدر ثابت است و نسبت به مادر نيز احتياط واجب آن است كه مراعات شود.
سبحانی: مسأله 1086– اگر پدر و بنابراحتیاط مادر نماز خود را بجا نیاورده باشند و می توانسته اند قضا نمایند بر پسر بزرگترشان که پس از فوت آنها در حال حیات است واجب است که بعداز مرگشان بجا آورد یا برای آنها اجیر بگیرد.
مظاهری: مسأله 1072– اگر پدر یا مادر نماز و روزه خود را بجا نیاورده باشند چنانچه از روی نافرمانی ترک نکرده و نمی توانستند قضا کنند بر پسر بزرگتر واجب است که بعد از مرگشان بجا اورد یا برای آنها اجیر بگیرد ولی اگر از روی نافرمانی بوده و یا می توانستنند قضا کنند و نکرده اند بر پسر بزرگتر چیزی لازم نیست.
مسائل اختصاصي
فاضل: مسأله 1397- بر پسر بزرگتر قضاي نمازهاي مربوط به خود پدر و مادر واجب است اما قضاي نمازهايي كه بر آنها به نحو استيجار واجب شده، يا اين كه از پدر يا مادر آنها بر ذمه آنها بوده ، واجب نيست.
امام خامنه ای: مسأله ۶۵۴- اگر فرزند بزرگ میت، دختر و فرزند دوم پسر باشد، قضای نمازهای پدر و بنابراحتیاط واجب مادر بر پسر بزرگ که فرزند دوم است، واجب است.
مسأله ۶۵۵- هرگاه شخص دیگری (غیر از پسر بزرگ) نمازهای پدر و مادر را قضا کند، از پسر بزرگ ساقط می شود.
جوادی آملی: مسأله 1454 – بر پسر بزرگتر فقط نمازهای قضای پدر (و به احتياط واجب مادر) واجب است؛ اما نماز قضای جدّش که بر پدرش به عنوان پسر بزرگتر واجب بود، يا نمازهای اجارهای که بر ذمّه پدر باشد، بر او واجب نيست كه بهجا آورد.
فاضل: مسأله 1398- بر پسر پسر (نوه)، قضاي نماز ميت در صورتي كه در حال مردن ميت از همه بچه هاي او بزرگتر باشد، واجب نيست و احتياط واجب آن است كه اگر ميت فرزندي نداشته باشد نمازهاي او را قضا كند.
فاضل: مسأله 1400- چنانچه يكي از اولاد از نظر سني بزرگتر و ديگري از جهت بلوغ بزرگتر باشد قضاي نماز بر اولي واجب است.
فاضل: مسأله 1401 – جوادی آملی: مسأله 1455 – لازم نيست پسر بزرگتر وارث ميت باشد بنابراين حتي اگر از ارث به يكي از اسباب منع مانند قتل يا كفر ممنوع باشد قضا واجب است (جوادی آملی: قضا بر او به احتیاط، واجب است).
فاضل: مسأله 1405- چنانچه دو پسر با يكديگر دو قلو باشند، آن كسي كه زودتر متولد شده است بزرگتر است ولو اين كه نطفه ديگري زودتر منعقد شده باشد.
جوادی آملی: مسأله 1456 – چنانچه دو پسر با يكديگر دوقلو بوده يا از دو مادر باشند، آن پسری كه زودتر متولّد شده است، بزرگتر است، هرچند نطفهٔ ديگری زودتر منعقد شده باشد.
فاضل: مسأله 1406- در صورتي كه شخص در وسط وقت بعد از گذشتن مقداري كه امكان خواندن نماز در آن بود، بميرد، قضاء آن نماز بر پسر بزرگتر واجب است.
فاضل: مسأله 1407- جوادی آملی: مسأله 1457- در صورتي كه ميت پسر نداشته باشد (فاضل: بر ديگران واجب نيست نماز قضاي ميت را بخوانند) و چنانچه وصيت به قضا كرده باشد، بايد از ثلث مال او انجام داد.
مواردی که نماز قضای پدر [و مادر] بر پسر بزرگتر واجب نیست
مکارم: مواردي كه نماز قضاي پدر و مادر بر پسر بزرگتر واجب نيست
مسأله 1391- اگر پسر بزرگتر شك دارد كه پدر1 نماز و روزه قضا داشته يا نه2، چيزي بر او واجب نيست.
این مسأله در رساله آیات عظام: فاضل و بهجت نیست
1- اراكي، گلپايگاني، صافي، نوري، مظاهری، سبحانی، جوادی آملی: پدر و مادرش…
2- خوئي، تبريزي، سيستاني: نماز قضا داشته يا نه،…
*****
مكارم: مسأله 1206- هرگاه شخص ديگري آن نماز و روزه را قضا نمايد، از پسر بزرگتر ساقط مي شود.
مكارم: مسأله 1207- اگر پسر بزرگتر نمي داند كه از پدر يا مادرش نماز و روزه اي قضا شده يا نه، چيزي بر او واجب نيست و تفحص و جستجو نيز لازم نمي باشد.
زنجاني: مسأله 1400– اگر پسر بزرگتر شک دارد که پدر یا مادرش نماز قضا داشتهاند یا نه، چیزی بر او واجب نیست.
امام خامنه ای: مسأله ۶۵۶- بر پسر بزرگ واجب است آن مقدار از نمازهایی را که یقین دارد از پدر و مادرش فوت شده است قضا کند و اگر نمی داند که از آنها نمازی قضا شده یا نه، چیزی بر او واجب نیست و تفحص و جستجو در این مورد لازم نمی باشد.
مسأله اختصاصی
امام خامنه ای: مسأله ۶۵۷- بر پسر بزرگ واجب است که نمازهای پدر و مادرش را به هر صورتی که امکان دارد قضا کند و اگر از انجام آن عاجز باشد، تکلیفی بر عهده اش نیست.
مسأله 1392- اگر پسر بزرگتر بداند كه پدرش نماز قضا داشته1 و شك كند كه بجا آورده يا نه، بنابراحتياط واجب بايد2 قضا نمايد3.
اين مسأله در رساله آيات عظام: امام خامنه ای، فاضل، مكارم و بهجت نيست.
1- اراكي، گلپايگاني، صافي، نوري، مظاهری، سبحانی: پدر و مادرش نماز قضا داشته اند…
2- سيستاني، زنجاني: بنابراحتياط ..
3- مظاهری: چیزی بر او واجب نیست.
*****
زنجاني: مسأله 1401- اگر پسر بزرگتر بداند که پدر یا مادرش نماز قضا داشتهاند و شک کند که بجا آوردهاند یا نه، باید آن را قضا کند.
جوادی آملی: مسأله 1459- اگر پسر بزرگتر بداند كه پدر يا مادرش نماز قضا داشته و شک كند كه بهجا آورده يا نه، واجب است قضا كند.
مسأله 1393- اگر معلوم نباشد كه پسر بزرگتر كدام است، قضاي نماز و روزه پدر1 بر هيچ كدام از پسرها واجب نيست، ولي احتياط مستحبّ آن است 2كه نماز و روزه او را3 بين خودشان قسمت كنند، يا براي انجام آن قرعه بزنند.
اين مسأله در رساله آيات عظام: امام خامنه ای و بهجت نيست.
1- گلپايگاني، اراكي، صافي، نوري، مظاهری، سبحانی، جوادی آملی: پدر و مادر…
2- مظاهری: مستحب است…
3- اراكي، گلپايگاني، صافي، مظاهری: نماز و روزه آنان را…
*****
خوئي، تبريزي: 1402، سيستاني: مسأله 1373- اگر معلوم نباشد که پسر بزرگتر کدام است، قضاي نمازپدر بر هيچ كدام از پسرها واجب نيست ولي احتياط مستحب آن است كه نماز او را بين خودشان قسمت كنند، يا براي انجام آن قرعه بزنند.
زنجاني: مسأله 1402- اگر معلوم نباشد که پسر بزرگتر کدام است -مانند کسی که چند پسر از همسران مختلف دارد- قضای نماز پدر یا مادر بر هیچ کدام از پسرها واجب نیست، ولی احتیاط مستحب آن است که نماز او را بین خودشان تقسیم کنند، یا برای انجام آن قرعه بزنند.
وحید: مسأله 1401- اگر معلوم نباشد که پسر بزرگتر کدام است، قضای نماز پدر بر هیچکدام از پسرها واجب نیست ولی احتیاط مستحب آن است که به نحو وجوب کفایی بجا آورند یا نماز را بین خودشان قسمت کنند یا برای انجام آن قرعه بزنند.
فاضل: مسأله 1402- اگر معلوم نباشد که پسر بزرگتر کدام است، قضا بر هيچ كدام واجب نيست ليكن احتياط مستحب آن است كه نماز و روزه پدر يا مادر را بين خودشان تقسيم كنند، يا بوسيله قرعه يكي را براي انجام آن معين نمايند.
مكارم: مسأله 1209- اگر معلوم نباشد پسر بزرگتر کدام است، يعني تاريخ تولد پسرها درست و روشن نباشد، قضاي نماز و روزه پدر و مادر بر هيچ كدام واجب نيست، ولي احتياط مستحب آن است كه بين خودشان قسمت كنند.
مسأله 1394- اگر ميت وصيت كرده باشد كه براي نماز و روزه او1 اجير بگيرند بعد از آن كه اجير، نماز و روزه او2 را به طور صحيح بجا آورد بر پسر بزرگتر چيزي واجب نيست3.
اين مسأله دررساله آيات عظام: امام خامنه ای، بهجت و مکارم نيست
1و2- خوئي، زنجاني، تبريزي، وحید: نماز او…
3- فاضل: و همچنين اگر كسي مجاناً از طرف ميت، نماز و روزه او را قضا نمايد.
*****
سيستاني: مسأله 1374- اگر ميت وصيت كرده باشد كه براي نماز او اجير بگيرند اگر وصيت او نافذ باشد بر پسر بزرگتر قضا واجب نيست.
مسأله 1395- اگر پسر بزرگتر بخواهد نماز پدر1 را بخواند، بايد به تكليف خود عمل كند، مثلاً قضاي نماز صبح و مغرب و عشا را بايد بلند بخواند2.
اين مسأله در رساله آيات عظام: امام خامنه ای، بهجت و مظاهری نيست.
1- اراكي، گلپايگاني، صافي، نوري، وحید، سبحانی، جوادی آملی: نماز پدر و مادر…
2- گلپايگاني،وحید، صافي، سبحانی: مثلاً قضاي نماز صبح و مغرب و عشاي مادرش را بايد بلند بخواند.
نوري: مثلاً قضاي نمازها را بايد ايستاده بخواند، هر چند پدر يا مادر قدرت ايستادن را نداشته اند.
*****
خوئي، تبريزي: 1404، سيستاني، مسأله 1375- اگر پسر بزرگتر بخواهد نماز پدر و مادر را (سیستانی: نماز مادر را) بخواند، بايد در جهر و اخفات [= آهسته و بلند خواندن] به تكليف خود عمل كند، مثلاً قضاي نماز صبح و مغرب و عشاي مادرش را بايد بلند بخواند.
زنجاني: مسأله 1404- اگر پسر بزرگتر بخواهد نماز مادر را بخواند باید در آهسته و بلند خواندن به تکلیف خود عمل کند پس حمد و سوره قضای نماز صبح و مغرب و عشا مادرش را باید بلند بخواند.
فاضل: مسأله 1404- دربلند خواندن يا آهسته خواندن نماز، پسر بزرگتر، بايد به وظيفه خويش عمل نمايد، يعني قضاي نماز صبح و مغرب و عشا را بايد بلند بخواند اگر چه از طرف مادر قضا نمايد.
مكارم: مسأله 1210- پسر بزرگتر هنگام قضاي نماز و روزه پدر و مادر بايد به تكليف خود عمل كند، يعني دستورات نماز و روزه را مطابق حكم مرجع تقليد خود بجا آورد.
مسأله 1396- كسي كه خودش نماز و روزه قضا دارد، اگر نماز و روزه پدر1 هم بر او واجب شود، هر كدام را اول بجا آورد صحيح است.
اين مسأله در رساله آيات عظام: فاضل و بهجت نيست
1- گلپايگاني، اراكي، مكارم، صافي، نوري، مظاهری: پدر و مادر…
جوادی آملی: اگر نماز و روزهٔ پدر و به احتياط واجب مادر…
*****
خوئي، تبريزي، زنجاني: 1405، وحید1404، سيستاني: مسأله 1376- كسي كه خودش نماز قضا دارد، اگر نماز پدر و مادر را هم بخواهد قضا كند، هر كدام را اول بجا آورد صحيح است.
امام خامنه ای: مسأله ۶۵۸- کسی که خودش نماز قضا دارد و نماز قضای پدر و مادر نیز بر عهده ی اوست، در تقدیم هر یک مخیّر است و هر کدام را بخواهد میتواند اول بخواند.
مسأله 1397- اگر پسر بزرگتر موقع مرگ پدر1، نابالغ يا ديوانه باشد وقتي كه بالغ شد يا عاقل گرديد،بايد نماز و روزه پدر2 را قضا نمايد3 و چنانچه پيش از بالغ شدن يا عاقل شدن بميرد، بر پسر دوم چيزي واجب نيست4.
اين مسأله در رساله آيات عظام: امام خامنه ای و بهجت نيست.
1- گلپايگاني، صافي، نوري، مكارم، مظاهری، سبحانی، جوادی آملی: يا مادر…
2- گلپايگاني، صافي، مظاهری، سبحانی، جوادی آملی: پدر و مادر…
3- وحید: [پایان مسأله]
خوئي، تبريزي، مكارم، سبحانی: بايد نماز پدر (مكارم: و مادر) را قضا نمايد. [پايان مسأله]
سيستاني: بر او واجب نيست نماز پدر را قضا نمايد. [پايان مسأله]
4- گلپايگاني: بر پسر دوم واجب است بنابراحتياط.
صافي: بنابراحتياط مستحبّ بر پسر دوم است، و مراعات اين احتياط سزاوار است.
سبحانی: پسر دوم بنابراحتیاط واجب باید بجا آورد.
*****
فاضل: مسأله 1399- لازم نيست كه پسر بزرگتر در حال مردن پدر يا مادر بالغ باشد بلكه چنانچه طفل باشد بعد از بلوغ لازم است قضا كند و چنانچه قبل از بلوغ بميرد، بر فرزند بعدي واجب نيست.
زنجاني: مسأله 1406- اگر پسر بزرگتر موقع مرگ پدر یا مادر نابالغ یا دیوانه باشد، وقتی که بالغ شد یا عاقل گردید، باید نماز پدر یا مادر را قضا نماید، و اگر در حال ممیّز بودن هم نماز پدر یا مادر را بخواند صحیح است و چنانچه پیش از بالغ شدن یا عاقل شدن بمیرد، چنانچه نمازهای پدر یا مادر خوانده نشده باشد، بنابر احتیاط پسر دوم قضای نماز را عهدهدار شود و همچنین است اگر پسر دوم پیش از بالغ شدن یا عاقل شدن بمیرد.
مسأله 1398- اگر پسر بزرگتر پيش از آن كه نماز و روزه پدر 1 را قضا كند بميرد، برپسر دوم چيزي واجب نيست2.
اين مسأله در رساله آيت الله بهجت نيست
1- گلپايگاني، نوري، سبحانی، جوادی آملی: نماز و روزه پدر يا مادر…
خوئي، تبريزي، سيستاني: نماز پدر…
2- گلپايگاني، صافي: چنانچه بين مرگ پدر يا مادر و مرگ او به قدري طول كشيده كه مي توانسته قضاي نماز و روزه انها را بجا آورد، بر پسر دوم چيزي واجب نيست و اگر اين مقدار طول نكشيده ، قضاي آنها بر پسر دوم واجب است بنابراحتياط..
. صافي: قضاي آنها بنابر احتياط مستحب بر پسر دوم است، و مراعات اين احتياط سزاوار است.
*****
زنجاني: مسأله 1407- اگر پسر بزرگتر عاقل بالغ پیش از قضای نماز پدر یا مادر بمیرد، چنانچه بین مرگ پدر یا مادر و مرگ او به قدری طول کشیده که میتوانسته قضای نماز آنها را بجا آورد، بر پسر دوم چیزی واجب نیست، و اگر این مقدار طول نکشیده بنابر احتیاط پسر دوم قضای آنها را بجا آورد.
امام خامنه ای: مسأله ۶۵۹- اگر پسر بزرگ پس از فوت پدر و مادر از دنیا برود، بر فرزندان دیگر قضای نماز پدر و مادر واجب نمیشود.
مكارم: مسأله 1208- اگر پسر بزرگتر بعد از مرگ پدر یا مادر از دنيا برود، بر ساير پسران تكليفي نيست.
فاضل: مسأله 1408- اگر پسر بزرگتر قبل از تمكن از قضاي نمازها و روزه هاي فوت شده پدر بميرد بايد پسر كوچكتر از او آنها را قضا كند.
مسأله اختصاصی
جوادی آملی: مسأله 1466- اگر برعهده كسی نماز يا روزه قضا بود و وصيت نكرد و مرد و ورثه او هم از آن ناآگاه بودند و شخصی مجانی و قربة الی الله آنها را انجام داد، ذمه او تبرئه میشود.