ودیعه

تعریف ودیعه

تعریف: قرارداد و عقدی است که دیگری را نایب در حفظ مال خود می‌کنیم؛ به عبارت دیگر: قرار دادن مال نزد دیگری جهت حفظ آن مال، برای مالک آن.

  • اصطلاحات

    صاحب مال: مودع

    امانت گیرنده: ودعی، مستودع

    امانت مالکیه: یعنی مودع و مستودعی‌‌که هر دو شرایط امانت دادن را دارند(۱)، امانت بدهند و بگیرند و این مال نزد مستودع امانت گردد.

    امانت شرعیه: در این نوع امانت، مودع وجود ندارد، اما به دلیل شرعی، کسی‌‌که مال در دست اوست، شرعاً امین است. البته احکام امانت شرعیه و مالکیه با هم متفاوت است.

    ————————
    ۱. به بخش شرائط مودع و مستودع رجوع شود.

    ودیعه عقد جایز

  • ودیعه جزء عقود جایز است. لذا مودع هر زمان بخواهد، می‌‌تواند آن را پس بگیرد و مستودع نیز هر زمان بخواهد، می‌‌تواند آن را برگرداند.

  • شرایط مودع و مستودع
  • ۱. بلوغ

    ۲. عقل

    ۳. احتیاطاً باید شخص عاجز از حفظ مال، ودیعه را نپذیرد؛ مگر آنکه مودع، خودش عاجزتر باشد و مستودع دیگری هم نباشد.

    چند مسئله

  • ۱. اگر کسی، چیزی را از نابالغ یا دیوانه امانت بگیرد، ضامن است و با برگرداندن مال به خود بچه نابالغ یا فرد دیوانه مبرا نمی‌‌شود. بلکه باید به ولی آنها برگرداند.

    ۲. در یک حالت می‌توان از نابالغ یا دیوانه مالی را گرفت و آن زمانی است که بخواهیم مال او را حفظ کنیم (و اگر دست خودشان باشد حفظ نمی‌‌شود) که در این صورت “امانت شرعیه” خواهد بود، نه “امانت مالکیه”. لذا باید آن را محافظت کرد و فوراً به دست ولی آنها رساند یا به او اعلام کرد که مال دست اوست. اگر چنین مراحلی انجام شود، دیگر ضامن نیست.

    ۳. اگر مودع به وسیله دیوانه یا بچه‌‌ای مالش را به دست مستودع برساند، ایرادی ندارد؛ چون این دو، خود مودع نیستند.

    ۴. اگر مستودع بچه غیر ممیز باشد و آن را از بین ببرد، بچه ضامن نیست. اگر بچه ممیزی است که صلاحیت امانت‌‌داری را دارد، در صورتی که در نگه‌‌داری کوتاهی کرده باشد، ضامن است.

    ۵. معنای شرط ۳ این نیست که عقد ودیعه باطل است، بلکه تکلیف مستودع را بیان می‌کند.

    وظایف مستودع

  • در صورت قبول ودیعه، مستودع باید به‌‌گونه‌‌ای که معمول و متعارف است، آن را نگهداری کند تا از تلف شدن و صدمه دیدن محفوظ بماند؛ بدین صورت که آن‌‌ را در جای مناسبی قرار دهد؛ مثلاً اگر زیور‌‌آلات است، آن را در صندوق قفل‌‌دار نگه‌‌داری کند یا اگر گلدان است، آن را از سرما و گرما محافظت نموده و به میزانی که لازم است به آن آب و کود بدهد و حتی اگر پیش از گرفتن ودیعه، وسایل و مکان مناسبی برای نگه‌‌داری آن‌‌ ندارد، باید آنچه را نیاز است، فراهم کند.

  • مواردی که مستودع ضامن است
  • مستودع امین است. لذا تا زمانی که افراط و تفریط نکرده، ضامن نیست.

    ۱. اگر خسارت وارد به مال به هر دلیلی، مستند به مستودع باشد، ضامن است. مگر آنکه خسارت به دلیل استفاده‌‌ای باشد که از طرف صاحب مال مجاز بوده است.

    v مثال: ظرف کریستالی را به امانت نزد شما گذاشتند و شما نیز آن را در جای امنی قرار داده‌‌اید. اما هنگام عبور از کنار آن، ناخواسته تعادل بدنی شما به‌‌هم می‌‌خورد و موجب شکسته شدن ظرف می‌‌شوید. اینجا چون شکسته شدن ظرف مستند به شماست و استفاده مجاز هم سبب شکستن ظرف نبوده، ضامن هستید.

    ۲. مستودع در نگه‌‌داری آن کوتاهی کرده باشد.

    v مثال: اگر مال شخصی نزد مستودع باشد و او آن را در جایی قرار دهد که ممکن است بارندگی به آن آسیب بزند و مستودع آن را زیر سایبان قرار ندهد و لذا بارش باران آن را خراب کند، در این صورت ضامن خواهد بود.

    ۳. اگر مودع جای خاصی را برای حفظ مال تعیین کرده باشد، منتقل کردن آن به‌‌جای دیگر ضمان دارد؛ مگر آنکه در آن محل در معرض خسارت باشد  و جای بهتری وجود داشته باشد که در این صورت حتی اگر مودع نهی کند، اشکالی ندارد.

    ۴. اگر ظالمی بخواهد ودیعه را از مستودع بگیرد، در این حالت حتی اگر حفظ ودیعه منوط به قسم دروغ خوردن باشد، لازم است انجام شود و اگر مستودع چنین نکند، ضامن است. البته دفع ظالم، اگر منجر به جراحت و آسیب بدنی یا بی‌‌آبرویی یا خسارت مالی شود، تحمل آن دیگر واجب نیست. بلکه در ضرر بدنی و آبرویی قابل توجه، تحمل آن حرام است.   اما اگر این ضررها خیلی کم باشد که غالب مردم آن را تحمل می‌‌کنند، واجب است برای حفظ ودیعه آن ضرر را تحمل کرد؛ مثلاً کلام خشن و تندی بگوید که هر چند  اذیت‌‌کننده است، اما ضرر آبرویی محسوب نمی‌‌شود. همچنین اگر فقط با دادن قسمتی از ودیعه دفع ظالم می‌شود، واجب است این کار انجام شود و اگر مستودع چنین نکرد و کل ودیعه را ظالم اخذ کرد، آن‌‌گاه مستودع، مابقی اخذ شده توسط ظالم را ضامن است.

    ۵. هرگونه استفاده یا تصرفی در مال امانت، بدون اجازه مالک و صاحب اختیار آن، مثل پوشیدن لباس، سوار شدن اتومبیل و… ضمان‌‌آور است؛ مگر آنکه حفظ مال و امانت، منوط به آن باشد و راه دیگری نداشته باشد.

    ۶. اگر مستودع پس از امانت گذاشتن مودع نزد او نیت غصب کند (حتی اگر فعلاً غصب نکند) یا انکار کند چنین ودیعه‌‌ای نزد اوست، اگرچه بعداً از انکارش برگردد، یا در صورت مطالبه ودیعه توسط مودع، از برگرداندن ودیعه خودداری کند، در تمام این حالات اگر خسارتی به مال امانت وارد شود، ضامن است.

    ۷. در هر جایی‌‌که امانت مالکیه تبدیل به امانت شرعیه شود و مستودع و وارث مستودع در رساندن مال به مالک آن کوتاهی یا در اعلام آن کوتاهی کند، مطابق آنچه در بخش ذیل (موارد ابطال ودیعه) آمده است، شخص، ضامن ودیعه خواهد بود.

  • ابطال ودیعه

موت یا جنون مودع یا مستودع موجب ابطال ودیعه می‌‌شود. لذا با توجه به اینکه این مسئله برای مودع یا مستودع به‌‌وجود آمده ، مراحل زیر اجرا می‌‌شود:

الف) مودع بمیرد یا مجنون شود:

  • ودیعه به صورت امانت شرعی در دست مستودع است ← برگرداندن ودیعه به همه ورثه مودع یا ولی مودع واجب است یا اینکه حداقل فقط به آنها اعلام کند و اگر چنین نکرد یا بدون دلیل تأخیر انداخت  در صورت خسارت دیدن مال، مستودع ضامن است.

ب) مستودع بمیرد یا مجنون شود:

  • ودیعه در دست ورثه یا وصی مستودع، امانت شرعی است  واجب است به مودع یا جانشین و وکیل او رد شود یا اعلام فوری شود و اگر چنین نکند یا بدون دلیل تأخیر اندازد  ورثه یا وصی مستودع ضامن است.

نکته

منظور از لفظ “دلیل” در عبارات فوق آن است که اگر شخص به دلیل آنکه نمی‌‌داند کسی که مدعی ارث است آیا وارث است یا وارث منحصر در اوست یا افراد دیگری هم هستند و لذا برای تحقیق تأخیر بیندازد، ضامن نیست.

موارد لزوم رد ودیعه به صاحب آن

۱. مطالبه مودع

در اولین فرصت ممکن در صورت مطالبه ودیعه، شخص مستودع باید آن را برگرداند. حتی اگر بنابر احتیاط واجب مودع کافر حربی باشد.

نکته

الف) منظور از برگرداندن ودیعه فقط آن است که راه را باز کند تا مالک آن بیاید و آن مال را ببرد.

ب) اگر برگرداندن آن مال به کافر حربی موجب کمک به دشمن دین شود و او را بر علیه مسلمانان مجهز نماید، این کار حرام است.

ج) شاهد گرفتن برای تحویل دادن امانت به مودع، اگر موجب تأخیر زیاد نشود، جایز است.

۲. ترس سرقت یا تلف شدن مال

اگر در مورد ودیعه، ترس سرقت یا تلف شدن وجود داشته باشد، باید مراحل زیر طی شود و اگر در انجام دادن هر کدام کوتاهی کند، ضامن است:

الف) رساندن به مالک یا وکیل او؛

ب) رساندن به حاکم شرع (اگر او قادر به حفظ مال است)؛

ج) رساندن به شخص مورد وثوق و امینی که قادر به حفظ مال است (در صورتی‌‌که حاکم وجود نداشته یا قادر به حفظ نباشد).

۳. آشکار شدن نشانه‌‌های مرگ برای مستودع

چنانچه به سبب بیماری یا غیر آن، نشانه‌‌های مرگ بر مستودع آشکار شد، باید مراحل زیر را طی کند (و اگر در انجام هر یک کوتاهی کند، ضامن است):

۱. رساندن به مالک یا وکیل او؛

۲. رساندن به حاکم شرعی که قادر بر حفظ مال است؛

۳. مستودع وصیت می‌کند و شاهد هم می‌گیرد.

نکته
الف) وصیت کردن و شاهد گرفتن باید به‌‌گونه‌‌ای باشد که آن مال برای صاحبش حفظ شود. لذا باید جنس، وصف، مکان مال، نام و مشخصات مالک آن ذکر شود و صرف گفتن اینکه ودیعه نزد من است، کافی نیست.

ب) مرحله آخر در صورتی لازم است که ورثه شخص مستودع، امین و مطلع نباشند. اما اگر آنها مطلع و افرادی امین باشند، وصیت و شاهد گرفتن لازم نیست.

۴. مسافرت کردن مستودع

در صورتی‌‌که مسافرت مستودع با حفظ ودیعه منافات داشته باشد(۱)، در این حالت اگر رضایت مالک در مورد به همراه بردن ودیعه در سفر معلوم نباشد، باید مراحل زیر طی شود و اگر در انجام هر مرحله کوتاهی کند، ضامن است:

الف) مسافرت غیر ضروری:

  • تحویل به مالک یا وکیل او  تحویل به حاکم شرع  باید ترک مسافرت کند.

ب) مسافرت ضروری:

  • تحویل به مالک یا وکیل او  تحویل به حاکم شرع  تحویل به فرد امین  با خود به مسافرت ببرد و ضامن نیست.(۲)


۱. یعنی برای حفظ ودیعه لازم باشد که آن را با خود ببرد یا آنکه مسافرت را ترک کند.
۲. البته اگر مسافرت طولانی و بسیار خطرناکی است، حکم مستودعی که نشانه‌‌های مرگ برایش آشکار شده، اجرا می‌‌شود.

وظیفه ورثه مستودع

اگر ورثه می‌دانند که مورّث آنان (مثلاً پدر تازه‌‌درگذشته آنها) در اموالش ودیعه‌‌ای از مردم نزدش بوده است، مثلاً خود مورّث پیش از مرگ اقرار کرده است، در این صورت باید گزینه‌‌های زیر اجرا شود:

۱. اگر عین مال ودیعه در اموال میت مشخص است:

الف) مالک معلوم است  همان مال به مودع داده می‌شود.

ب) مالک معلوم نیست  حکم مجهول‌‌المالک را دارد.(۳)

۲. اگر عین مال را به صورت ویژه مشخص نکند و فقط در ضمن مصادیقی از جنس واحد معین کند. (مثلاً یکی از گوسفندان)  مال با قرعه مشخص می‌شود و به مالک داده می‌شود و در صورت معلوم نبودن مالک، حکم مجهول‌‌المالک را دارد.

۳. عین مال را، حتی مصادیقی از یک مجموعه را معین نکند، و فقط بگوید در اموالم ودیعه‌‌ای وجود دارد.

الف) مالک معلوم است  احتیاط در مصالحه است.

ب) مالک معلوم نیست  حکم مجهول‌‌المالک را دارد که با حاکم شرع یا نماینده او مصالحه می‌‌شود.

۴. مشابه حالت سوم باشد، اما نگوید در اموالم وجود دارد  چیزی بر عهده ورثه نیست؛ مگر یقین به این باشد که میت طبق یکی از موارد ضمان‌‌آور (که در درس قبل بیان شد) ضامن بوده و مال از بین رفته است.
—————————————-
۳. از طرف صاحب مال به فقیر صدقه داده می‌‌شود و بنابر احتیاط با اجازه نماینده مجتهد باشد.

دانلود ودیعه – آیت الله خامنه ای (مدظله العالی)

لینک کوتاه: https://porsan.org/?p=576