تعریف: وقف، نگه‌‌داشتن و حبس کردن عین مال و جلوگیری از انتقال آن به دیگری، به‌‌وسیله یکی از عقود؛ مانند بیع، صلح، هبه و قرار دادن منافع آن در جهتی‌‌ که واقف آن را مشخص کرده است.

‌‌‌‌وقف فضیلت و ثواب زیادی دارد. امام صادق(ع) می‌‌فرمایند:

خَیْرُ مَا یُخَلِّفُهُ الرَّجُلُ بَعْدَهُ ثَلَاثَةٌ وَلَدٌ بَارٌّ یَسْتَغْفِرُ لَهُ وَ سُنَّةُ خَیْرٍ یُقْتَدَی بِهِ فِیهَا وَ صَدَقَةٌ تَجْرِی مِنْ بَعْدِهِ.(۱)

بهترین چیزی‌‌که انسان از خود به یادگار می‌‌گذارد، سه چیز است: فرزند نیکوکاری که برای او استغفار کند، روش و سنت خوبی‌‌که مردم از او پیروی کنند، صدقه جاریه ای‌‌(۲) که پس از مرگش جریان داشته باشد.


۱. وسایل الشیعه/ج۱۹/ص۱۷۵
۲. صدقه جاریه به وقف تفسیر شده است.

اقسام وقف (به اعتبار موقوف علیه)

۱. وقف خاص: استفاده کنندگان از موقوفه، اشخاص، اقشار یا گروه خاصی‌‌اند؛ مثل وقف چیزی برای امام جماعت مسجد یا دانشجویان یک دانشگاه.

۲. وقف عام: استفاده کنندگان از آن مال، شخص یا گروه خاصّی نیستند، بلکه وقف بر جهت و مصلحت عموم، مانند مساجد، پل‌ها و کاروان‌‌سراها، یا بر عنوان عام، مانند فقرا و ایتام است.

شرایط وقف

1- شرایط واقف (وقف کننده)

از شرایط واقف بلوغ، عقل، قصد، اختیار و عدم حجر است.

  • مثال: اگر واقف اکراه بر وقف شده باشد، تا زمانی‌‌که اجازه او به آن ملحق نشود، وقف صحیح نیست. (۱۹۹۹)

مسئله
لازم نیست واقف مسلمان باشد. (۲۰۰۰)
 2- شرایط موقوفه (مال وقف شده)

۱. از اعیان باشد (نه از منافع یا دیون).

۲. ملک وقف کننده باشد. (۲۰۲۴)

۳. دارای منفعت حلال باشد (بر خلاف آلات قمار).

۴. منفعت آن، متعلق حق غیر که مانع از تصرف است، نباشد. بنابراین واقف نمی‌‌تواند ملکی را که رهن داده، وقف نماید.

۵. اصل مال، با استفاده از منافع آن، تمام نشده و به مقدار قابل توجهی باقی بماند. بنابراین وقف خوردنی و آشامیدنی، یا گل برای بوییدن صحیح نیست.

۶. قابلیت ملکیت داشته باشد. بنابراین وقف شراب یا خوک صحیح نیست.

۷. قابل تحویل باشد. لذا وقف حیوان فراری که امکان تحویل آن نیست، صحیح نیست.

۸. برای منفعت حرام وقف نشده باشد. بنابراین وقف مکانی برای فروش شراب، یا برای استفاده‌‌ فرق ضالّه باطل است. (۲۰۲۹)

مسئله

مال موقوفه لازم نیست بالفعل قابلیت انتفاع داشته باشد، بلکه اگر در معرض انتفاع هم باشد کافی است؛ مانند وقف درختی که دو سال دیگر ثمر می‌‌دهد.

3- شرایط موقوف علیهم (افرادی که مال برای آنان وقف شده)

معین باشند. بنابراین وقف چیزی برای یکی از دو مسجد یا یکی از دو نفر، صحیح نیست.

اگر وقف خاص است، در هنگام وقف، حداقل یک‌‌نفر از موقوف‌‌علیهم موجود باشند.

اگر وقف عام است، هنگام وقف، امکان موجود شدن موقوف‌‌علیهم باشد.

بنابراحتیاط واجب مرتد فطری یا کافر حربی نباشند.

شرایط کلی وقف

۱. انشاء وقف: در وقف نیت به تنهایی کافی نیست، بلکه انشاء وقف نیز لازم است. فرقی نمی‌‌کند انشاء وقف با لفظ و صیغه خاصی باشد یا هر فعلی که بر این معنا دلالت کند که به آن وقف معاطاتی گویند؛ مثلاً واقف زمینی را به عنوان مسجد بسازد و در اختیار عموم گذارد و گروهی هم در آن نماز بخوانند یا پلی برای عابرین بسازد و بعضی هم با اجازه واقف از آن عبور کنند، در تحقق وقف کافی است.

۲. صیغه وقف لازم نیست عربی باشد و هر لفظی که دلالت بر انشاء وقف نماید، کافی است؛ مانند اینکه گفته شود «وقفت»، یعنی وقف کردم یا «جعلته موقوفاً»، یعنی به عنوان موقوفه قرار دادم یا «هذا وقفٌ»، یعنی این وقف است.

۳. وقف نباید موقّت و زمان‌‌دار باشد. بلکه باید دائمی باشد. (۲۰۳۷)

۴. بنابر احتیاط واجب وقف، ‌باید قطعی باشد؛ یعنی معلّق و مشروط به شرطی نباشد.

۵. وقف باید برای دیگران باشد، نه برای خود واقف (۱۹۹۶).

۶. وقف قصد قربت لازم ندارد.

۷. در وقف باید قبض صورت بگیرد. (در ادامه در مورد قبض مطالبی خواهد آمد)

۸. اذن واقف در قبض شرط است.

۹. در وقف عام و به‌‌خصوص در وقف خاص، بنابر احتیاط مستحب قبول از طرف موقوف‌‌علیهم لازم است. در وقف عام قبول بر عهده حاکم یا نماینده اوست.

۱۰. در وقف مسجد، علاوه بر شروط ذکر شده، قصد عنوان مسجد نیز نیاز است. بنابراین اگر مکانی صرفاً برای عبادت و نماز مسلمانان وقف شود، وقف صحیح است. لکن مسجد محسوب نمی‌‌شود.

چگونگی بازگشت وقف در صورت نیاز

واقف هنگام وقف می‌‌تواند شرط کند که هر زمان نیازمند شد، وقف به او برگردد که در این صورت، اگر واقف بمیرد و قبل از مرگ محتاج شده باشد، به عنوان ارث محسوب می‌‌شود و اگر محتاج نبوده است، به حالت وقف باقی می‌‌ماند.

قبض در وقف

۱. وقف خاص:

هر کدام از طبقه موجودی که وقف برای آنان صورت گرفته، اگر مال موقوف را تحویل بگیرد، وقف نسبت به این شخص تحقّق یافته است و کسانی‌‌که تحویل نگرفته‌‌اند، وقف درمورد آنان تحقّق نیافته است.

۲. وقف عام:

الف) عناوین کلیه (فقراء، ایتام و…):

اگر یکی از این افراد (فقراء، ایتام و…) مال وقفی را قبض کند و مستولی بر عین مال شود، کافی است.

ب)‌ جهات عامه (مسجد، پل و…):

در این حالت، قیّم و متولی تعیین شده توسط واقف (که در حین وقف تعیین کرده است) باید قبض کند و اگر این دو نبودند، حاکم شرع باید قبض نماید؛ هرچند در مورد مسجد و مقبره، با خواندن یک نماز یا دفن یک میت با اذن واقف و به‌عنوان تسلیم و قبض، قبض محقق می‌‌شود.

مسائل متفرقه قبض وقف

۱. اگر واقف، ولی شرعی افرادی باشد که مال برای آنان وقف شده است، در این صورت صحت وقف متوقف به قبض جدیدی نیست. البته باید قصد قبض از جانب مولّی علیه را داشته باشد.

۲. در قبض وتحویل گرفتن موقوفه، فوریت لازم نیست.

۳. اگر واقف قبل از قبض طرف مقابل بمیرد، وقف محقق نمی‌‌شود و مال موقوفه به عنوان ارث، به ورثه می‌رسد.

متولی وقف

الف) برای واقف جایـز است تولیت و نظارت وقف را برای خود قرار دهد یا به غیر واگـذار نماید. این تولیت می‌‌تواند دائمی یا موقت باشد؛ همچنین به تنهایی یا با مشارکت دیگری انجام پذیرد.

ب) قرار دادن تولیت توسط واقف، باید هنگام ایقاع وقف باشد. در غیر این صورت حق تعیین تولیت پس از آن برای واقف وجود ندارد. البته عزل یا حق نصب تولیت در صورتی‌‌که واقف چنین حقّی را در ضمن وقف کردن شرط کرده، اشکال ندارد.

  • مثال: اگر واقف هنگام وقف کردن گفته باشد: این زمین را برای حسینیه با تولیت علی وقف کردم، به شرط آنکه هر وقت بخواهم او را عزل کنم و شخص دیگری را بگمارم، در این حالت واقف حق تغییر متولی را دارد.

ج) واقف نمی‌‌تواند برای مسجد تولیت قرار دهد. (۲۰۱۱)

د) واقف می‌تواند چند تولیت قرار دهد. (۱۹۹۶)

هـ) اگر واقف چیزی از منافع را برای متولی معین کند، همان اجرت عمل او خواهد بود؛ هر چند کمتر از اجرت‌‌المثل باشد و اگر چیزی برای تولیت به عنوان دستمزد قرار نداده باشد، متولی می‌تواند اجرت این کار را مطابق آنچه معمول و متعارف است، از منافع وقف برداشت کند. (۲۰۰۱)

عدم تعیین متولی توسط واقف

۱. وقف عام:

حاکم شرع یا نماینده او متولی است. (۲۰۱۷)

۲. وقف خاص:

الف) امور مربوط به مصلحت وقف و مراعات نسل‌‌های بعدی است  حاکم شرع متولی است.

ب) امور مربوط به بهره‌‌ور کردن یا اصلاحات جزئی است  خود موقوف‌‌علیهم متولی‌‌اند.

وظایف و محدوده اختیارات متولی

۱. قبول کردن تولیت و سرپرستی وقف واجب نیست. اما اگر قبول کرد، بنابر احتیاط واجب نمی‌‌تواند خود را عزل کند و اگر خود را عزل کرد، بنابر احتیاط واجب باید به حاکم شرع مراجعه کند تا دوباره نصب شود. اما در عین حال در طول این مدت باز هم باید وظایفش را انجام دهد. (۲۰۱۳و۲۰۱۱).

۲. اگر واقف وظیفه‌‌ متولی را مشخص کرده باشد، طبق همان عمل می‌‌شود. اگر مطلق گذاشته و مشخص نکرده باشد، وظیفه‌‌اش همان چیزی است که متعارف است؛ از جمله اینکه تعمیر و اجاره وقف، گرفتن اجرت و تقسیم آن بین موقوف علیهم بر عهده اوست که همه این وظایف باید با مراعات مصلحت وقف انجام شود.

۳. متولی نمی‌‌تواند تولیت را به دیگری واگذار کند؛ حتی با عجز از تصدی امور. مگر واقف چنین اختیاری را هنگام وقف کردن به او داده باشد یا اینکه واگذاری کار به دیگری به‌‌نحو توکیل باشد؛ یعنی متولی کسی را وکیل کند تا کارها را انجام دهد؛ به شرط آنکه شرط عدم توکیل نشده باشد. (۲۰۱۹و۲۰۱۴و۲۰۲۱)

۴. متولی موقوفه حق ندارد کاری کند یا قانونی وضع کند که با مقتضای وقف در تعارض باشد. باید طبق آنچه واقف در هنگام وقف وضع کرده، عمل کند. (۲۰۰۴)

۵. اگر چند نفر متولی وقف باشند، هیچ‌‌کدام (حتی اکثریت آنان) حق ندارد دیگری را عزل کند. مگر واقف برای آنان در هنگام وقف چنین اختیاراتی را قرار داده باشد. (۲۰۰۶)

۶. متولی وقف باید مصالح وقف را در نظر بگیرد.

مثال: اگر متولی طبق وقف‌‌نامه مجاز بود موقوفه را اجاره دهد، واجب است در تعیین مبلغ اجاره رعایت مصلحت و منفعت وقف را بنماید. در نتیجه اگر در تخفیف مبلغ اجاره، به سبب اوضاع و احوال خاص مستأجر یا اهمیت کاری که وقف برای آن اجاره داده می‌شود، نفع و مصلحت وقف باشد، اشکال ندارد و الّا جایز نیست. (۲۰۱۰)

نحوه اداره موقوفه توسط چند متولی

صور تولیت بیش از چند نفر

۱. تولیت برای هر یک از آنان مستقلاً قرار داده شده است  در عمل و تصرف مستقل‌‌اند و بر هیچ یک از آنها لازم نیست در انجام امور وقف به دیگری مراجعه کنند و در این صورت، عمل شخصی‌‌که زودتر اقدام نموده، نافذ است. اگر یکی از آنها بمیرد یا از صلاحیت تولیت خارج شود، دیگری در تولیت وقف منفرد می‌شود.

۲. تولیت بین آنان به صورت اجتماع است هیچ کدام نمی‌‌توانند به صورت مستقل عمل کنند. در این صورت اگر یکی از آنها بمیرد یا از صلاحیت تولیت خارج شود، بنابر احتیاط واجب، حاکم شرع شخص دیگری را جای او قرار می‌‌دهد تا با فرد دیگری که باقی مانده، تولیت را به عهده گیرند.

۳. تولیت بعضی از امور به یک فرد و بعضی دیگر به دیگری واگذار شده است؛ مثلاً رسیدگی به وقف را به فردی و تقسیم منافع بین موقوف‌‌علیهم را به دیگری سپرده است.  هر کدام در انجام وظایف تعیین شده مستقل می‌‌باشند.

مسائل متفرقه

۱. بعضی از وقف بدون متولی

اگر واقف تولیت بعضی از امور موقوفه را به شخصی واگذار نماید و بقیه امور را مهمل گذاشته و مشخص نکرده باشد، در این صورت وقف نسبت به آن امور بدون متولی منصوب است که حکم آن در مسئله عدم تعیین متولی گذشت.

۲. چند متولی برای یک وقف

اگر چند نفر به عنوان متولی وقف نصب شده باشند، در صورتی‌‌که واقف، تولیت آنان را به طور مطلق بیان کرده و قرائنی بر استقلال بعضی از آنان در اداره امور وقف وجود ندارد (حتی به این نحو نباشد که واقف گفته باشد رأی اکثریت متولیان ملاک است) در این صورت هیچ یک از متولیان حتی اکثریت آنان حق ندارند بدون رضایت سایر متولیان اقدام به کاری کنند. بلکه باید از طریق مشورت با هم و اتخاذ رأی واحد (نه اکثریت) با هم عمل کنند و اگر بین آنان نزاعی واقع شود، واجب است به حاکم شرع مراجعه کنند تا حاکم آنان را الزام کند تا با هم به توافق برسند. (۲۰۰۵)

۳. نزاع در بین متولیان

اگر برخی متولیان مدعی شوند که برخی دیگر از متولیان خائن‌‌اند، واجب است مسئله را به حاکم شرع ارجاع دهند و متولیان خائن را از کار برکنار کنند. (۲۰۰۷)

عزل و نصب متولی

همان‌‌طور که قبلاً اشاره شد، نصب متولی طبق آنچه در ابتدای همین درس آمده، به عهده واقف است. اما عزل او در صورتی است که به مصلحت موقوفه عمل نکند یا خلاف وقف‌‌نامه عمل کند (یا به خاطر خیانت یا عدم توانایی)، که در این صورت حاکم شرع او را الزام به رعایت مصالح موقوفه می‌کند و در نهایت عزل می‌‌نماید. همچنین اگر واقف طبق وقف‌‌نامه شرایطی را برای عزل متولی بیان نموده، آنچه در وقف‌‌نامه ذکر شده نیز می‌تواند موجب عزل وی باشد.

2- ناظر وقف

گاهی واقف شخصی را به عنوان ناظر وقف تعیین می‌کند و اختیاراتی را به او واگذار می‌کند و حتی حق دخالت در کارهای متولی را در وقف‌‌نامه برای او قائل می‌شود. به هرحال طبق آنچه برای ناظر در وقف‌‌نامه تعیین شده، ناظر دارای اختیاراتی خواهد بود.

عزل از نظارت
ناظر بنابر احتیاط واجب نمی‌‌تواند بعد از قبول نظارت، خودش را عزل کند؛ مانند متولّی. (۲۰۱۳)

دانلود وقف – آیت الله خامنه ای (مدظله العالی)

لینک کوتاه: https://porsan.org/?p=568