س ۳۴ – کسی که مجاز است سهم سادات را خودش بدهد چنانچه بخواهد چیزی به عنوان پیشکش و هدیه به سیّد مستحق بدهد جایز است یا خیر؟
ج – پیشکش از مال خودش مانع ندارد، ولی سهم سادات محسوب نیست مگر آنکه قصد پرداخت و ادای خمس داشته باشد ولو آنکه در ظاهر به صورت پیشکش تسلیم نماید.
س ۳۵ – شخصی در یک دفترچة بانکی دو نوع پول دارد یکی مخمّس و دیگری غیرمخمّس، در وقت دریافت آن میخواهد آن پولی را بگیرد که خمس تعلّق گرفته یا نوع دیگر را. آیا به قصد معیّن میشود یا نه؟
ج – در فرض سؤال با قصد، تعیّن پیدا میکند .
س ۳۶ – در رسائل عملیة حضرت آیتاللّهی آمده است «که هرگاه مثلاً از مال مخمّس یا مالی که خمس به آن تعلّق نمیگیرد جنسی را بخرد نه برای آنکه با عین آن و ترقّی قیمتش تجارت کند و یا مالی به ارث به کسی برسد و سپس قیمتش زیادتر شود و بفروشند این ترقّی قیمت خمس ندارد.» در صورتی که گاهی خلاف این از حضرتعالی نقل میشود آیا نظر مبارک تغییر کرده است؟
ج: در فرض سؤال، ترقّی قیمت حتّی بعد از فروش خمس ندارد.
س ۳۷ – در استفتائی که به حضرت مقدس آیتاللّهی نسبت داده میشود چنین آمده است که: «هرگاه کسی مؤونهای را بخرد و پس از گذشت سال آن را بفروشد باید خمس آن را فوراً بدهد» مستدعی است بیان فرمائید:
اولاً: آیا این حکم اختصاص به قیمت خرید دارد و مبلغ مازاد بر خرید نفع جدید و جزء درآمد همان سال فروش حساب میشود و یا آنکه ادای خمس نفع هم فوراً واجب است؟
ثانیاً: آیا این حکم مختص به موردی است که مؤونه از ربح سنه خریداری شود و یا در جایی هم که از پول مخمّس و یا ارث خریده شود جریان دارد؟
ج ـ مسأله ـ ۱ـ هرگاه چیزی را برای مؤونه از رِبح سال تهیه کند و آن را در سال بعد بفروشد، واجب است خمس آن را به قیمت فروش فوراً بدهد.
مسأله ـ ۲- به چیزی که از مال مخمّس یا ارث یا مال دیگری که متعلّق خمس نیست تهیه میشود، خمس تعلّق نمیگیرد مگر آنکه آن را بفروشد و از آن رِبح به دست آید که در این صورت به رِبح آن خمس تعلّق نمیگیرد اگرچه آن را به بیش از قیمت خرید فروخته باشد.
س ۳۸ – در مورد مؤونهای که از ارباح مکاسب تهیه شود و پس از سال خمسی[۱] بفروشند فرمودهاید. باید خمس بدهند. در صورتی که در مورد چیزی که از مؤونه بودن خارج شود مانند زیورآلات زنان احتیاط واجب فرمودهاید. آیا این مورد هم از باب احتیاط است؟
ج – در هر دو صورت وقتی که از مؤونه بودن خارج شود خمس واجب است.
س ۳۹ – آیا مطالباتی را که شخص در رأس سال خمسش بر عهدة مردم دارد و مطمئن به وصول آنها هست لکن مدتدار است و زمان وصولش سال آینده است جزء درآمد و موجودی همین سال محسوب میشود؟
ج – در مفروض سؤال اگر بابت فروش نسیة مالالتجاره باشد جزء درآمد سال وصول محسوب است.
س ۴۰ – آیا شخص میتواند رأس سال خمسش را تغییر دهد؟ و کیفیت آن چگونه است؟
ج – سال را نمیتواند تغییر دهد مگر با اجازة ولیّ امر.
س ۴۱ – پولهایی که مسلمانی بابت تراشیدن صورت میگیرد حلال است یا حرام؟ و بر فرض حرمت اگر با پولهای حلالش مخلوط باشد و بخواهد اموالش را تخمیس کند دو بار باید تخمیس کند یا خیر؟
ج – با اجرت ریشتراشی علیالاحوط معاملة پول حرام میشود. و در مورد اختلاط احوط تخمیس است و پول حلال در بین که از درآمد کسب و متعلق خمس است جداگانه خمس دارد و تفصیل و ترتیب هریک در کتاب «تحریرالوسیله» مسطور است.
س ۴۲ – شخصی در آخر هرسال که به حساب مازاد خود رسیدگی کرده مثلاً اگر از نقد و جنس هزار تومان داشته و پانصد تومان مقروض بوده فقط خمس پانصد تومان را میداده آیا به نظر مبارک شما صحیح است و صرف مقابلة مازاد با دَیْن از مؤونه است و یا آنکه تنها ادای دین قبل از تمام شدن سال جزء مؤونه میباشد.
ج – اگر قرض مذکور برای معاش بین سال بوده است استثنا میشود اگرچه نپرداخته باشد ولی در قروض دیگر تا نپرداخته مؤونه نیست و باید خمس بدهد.
س ۴۳ – گوسفند معیّنی را نذر میکند که در وقت معیّنی آن را در راه خیر مصرف کند. قبل از این که آن وقت معیّن برسد، آخر سال خمس او میشود. آیا باید خمس این گوسفند را بدهد یا خیر؟
ج – خمس ندارد.
س ۴۴ – افرادی که در ادارات و مؤسسات دولتی استخدام میشوند، از موقعی که حقوق به آنها داده میشود اداره و مؤسسة مربوطه مبلغی از حقوقش را به عنوان بازنشستگی کسر میکند و موقعی که بازنشسته شد هرماه مقداری از مبلغ مذکور را به او میدهد. آیا این مبلغ را که کسر کردهاند و فعلاً به او میپردازند خمس دارد یا نه؟ و بر فرض وجوبِ خمس، تخمیس واجب فوری است یا این که جزء منافع سالی است که به او داده میشود؟
ج – دریافتی هر سال در زائد بر مؤونة آخر سال خمس دارد.
س ۴۵ – شخصی پنج هزار تومان به عنوان سرقفلی به صاحب ملک داد تا ملک را مالک به او اجاره دهد. آیا مستأجر که سرقفلی میدهد اگر این وجه را در بین سال از ارباح مکاسب بدهد، باید خمس آن را بدهد یا آن را که از قبیل مؤونه کسب است ـ مثل اجاره دکان ـ و خمس ندارد؟
ج – پولی را که برای سرقفلی داده است و از ارباح مکاسب است باید خمس بدهد.
س ۴۶ – مالک که سرقفلی میگیرد برای او این وجه هبه محسوب میشود و خمس ندارد یا از ارباح مکاسب است و خمس دارد؟
ج – وجه سرقفلی نیز از ارباح مکاسب است و خمس دارد.
س ۴۷ – مَرکبی که از ربح کسب تهیه میشود برای این که سوار شود و به تجارتخانه یا مزرعه یا دکّان یا محلّ کار خود برود بدون آنکه جنس تجارت با او حمل نماید خمسش واجب است یا نه؟
ج – باید خمس آن را بدهد.
س۴۸: شخصی که کارخانه یا اتومبیل یا سایر ابزار کسب دارد که به قیمتی خریده است و سرمایه او همین میباشد و در اثر کار کردن فرسوده شده و قیمت آن کمتر شده است ولی باز هم با همین ابزار کار میکند و تأمین معاش مینماید. آیا در آخر سال مقداری را که در اثر فرسودگی از قیمت این ابزار کم شده است میتواند از ربح بردارد و جبران کند و خمس بقیه ربح را بدهد یا آنکه خمس تمام ربحی را که آخر سال برایش میماند باید بپردازد؟
ج: فرسودگی و استهلاک ابزار کسب در طریق اِستِرباح[۲] که موجب تنزل قیمت میشود، از درآمد استثنا میشود و خمس بقیه را باید داد.
س ۴۹ – اگر زمینی را به ذمّه خرید و در وقت معامله توجه نداشت که قیمت را بعداً از چه پولی بدهد و بعد از تمام شدن معامله قیمت را از ربح کسب خود قبل از این که سال بر آن بگذرد داد. اکنون پس از چند سال که قیمت آن زمین ترقّی کرده باید خمس ارزش آن را بدهد یا خمس قیمت (ثَمَن) کافی است؟
ج – سر سال، خمس زمین را به قیمت فعلی آن باید بدهد.
س ۵۰ – شخصی خود و فرزندان اِناث و ذکورش (بالغ و غیربالغ) کار میکنند و اجرت همه به دست او میآید که خرج زندگی کند و مقدار زائد از مؤونه را صرف تهیه باغ و خانه و سرمایه مینماید. اکنون پس از چند سال تکلیف خمس نسبت به زائد از مؤونه چگونه است؟ در حالی که فرزندان بالغ اجرتهای خود را به عنوان هبه یا قرض و یا امانت به پدر واگذار ننموده یعنی اسمی روی آن نگذاشتهاند؟
ج – اگر از مال مشترک با رضایت بالغین و به ولایت بر غیر بالغین صرف در زندگی کرده و بقیه را صرف تهیة باغ و سرمایه کرده، فرزندان بالغ و غیربالغ در باغ و سرمایه شریکند و هرکدام در سهم خودشان خمس را ضامنند؛ و راجع به تهیة خانه اگر از مؤونه باشد خمس ندارد و اگرنه حکم باغ و سرمایه را دارد.
س ۵۱ – اگر مبلغی پول خمس داده و مبلغی از طریق قرض و مبلغی هم از ربح کسب خرج احیای زمینی نمود و نمیداند از هرکدام چه اندازه خرج کرده است. اکنون برای مصالحه به یک مبلغی باید ارزش زمین را حساب کند یا مبالغی که خرج کرده است؟
ج – زمین احیاء شده به قیمت فعلی خمس دارد و هزینة احیاء، قبلاً از آن استثناء میشود.
س ۵۲ – اگر زمینی را از درآمد کسب برای ساختن خانه خرید و تا چند سال نتوانست بسازد. آیا خمسش واجب است یا نه؟
ج – واجب نیست مادامی که به قصد ساختن خانه است و اگر از آن منصرف شد باید خمس بدهد.
س ۵۳ – اگر مسألهگو یا مجاز در رسیدگی به امور حسبیه[۳] مسأله را اشتباه گفت و گوسفند برخلاف دستور شرع ذبح شد یا بیش از بدهکاری مردم خمس یا زکات از آنان گرفت و به مصرف رساند و بعد کشف خلاف شد، آیا ضامن است یا نه؟
ج – اگر شخصاً مباشر در ذبح حیوان و یا اخذ و صرف مال نبوده ضامن نیست.
س ۵۴ – گوینده مذهبی، منبرِ مجانی زیاد میرود و مقیّد نیست که وجهی بابت منبر به او بدهند اما میداند که بعضی از صاحبان مجالس یا اهل قریه مبلغهای نامعلومی به او خواهند داد. اکنون اگر اینگونه پولها از مؤونة سالش زیاد بیاید خمس دارد یا نه؟
ج – اگر به عنوان اجرت میدهند باید خمس آنها را بدهد.
س ۵۵ – اگر خانة مسکونی خود را فروخت که جای دیگر خانه بخرد و پولش را چند ماه به کاسبی زد و سود برد و قبل از سال خانه خرید، تکلیف خمسش نسبت به اصل پول و سود چگونه است؟
ج – باید خمس همه را بدهد.
س ۵۶ – ملکی که به ارزش معیّنی به ارث به او رسیده است اگر بعد از چند سال به گرانتر از آن قیمت فروخت، خمس زیاده واجب است یا نه؟
ج – خمس واجب نیست.
س ۵۷ – اگر سرمایهاش کمتر شده اما مقداری آذوقه که از ربح سال خریده است باقیمانده، خمس آنها واجب است یا نه؟
ج – اگر باقیمانده به مقدار ضرر است یا کمتر، خمس ندارد.
س ۵۸ – افرادی هستند که خمس بدهکار بوده و تا کنون ندادهاند و حالا نمیتوانند بدهند یا خیلی برایشان مشکل است. تکلیف چیست؟
ج – بدهی را باید ولو به تدریج ادا کند و اگر تمکّن ندارد منتظر تمکّن شود. و بدون پرداخت بدهی برائت حاصل نمیشود.
س ۵۹ – کسانی که اصلاً خمس نداده و نمیدهند وظیفة همسایه و خانوادة آنها چیست؟
ج – با رعایت شرایط امر به معروف، او را امر به معروف نمایند و مالی را که علم دارند متعلّق خمس بوده و خمس آن را ادا نکرده نمیتوانند تصرّف کنند.
س ۶۰ – جوانی که میداند پنج سال دیگر عیال میگیرد و محتاج به خانه میشود اگر در مدت این پنج سال از درآمد خود خانه تهیه کند خمس آن واجب است یا نه؟
ج – اگر در موقع حاجت نتواند خانه را تهیه کند، و باید به تدریج مایحتاج آن را تهیه کند خمس ندارد و اگر پول را جمع کند خمس سالهای گذشته را باید بدهد.
س ۶۱ – شخصی دارای باغی است که چند سال است درآمدی نداشته اما از نظر قیمت برای سفر حج کافی بوده است و صاحب آن اطمینان عرفی دارد که وقتی باغ ثمر دهنده شود او هم از کار افتاده خواهد شد و باید از درآمد آن باغ امرار معاش نماید. آیا چنین شخصی مستطیع شده است یا نه؟
ج – اگر تمکّن از امرار معاش به غیر از درآمد آن باغ نداشته باشد مستطیع نیست.
س ۶۲ – اگر برای حج نیابتی اجیر شد و بعد در همان سال استطاعت مالی پیدا کرد باید چه کند؟
ج – باید حج نیابتی بهجای آورد.
س ۶۳ – کسی که غَنی شرعی میباشد و امور او میگذرد اگر خانه مسکونی خود را به قصد تبدیل به خانه بهتر فروخت در حالی که میسر او هست با خانه اجاره زندگانی نماید. آیا بهواسطة پول خانه مستطیع میشود یا مستطیع نیست و میتواند خانه خریداری نماید؟
ج – اگر شرایط استطاعت حاصل است و نداشتن خانه ملکی برای او خلاف شؤون یا موجب زحمت نیست، مستطیع هست.
س ۶۴ – آیا اول سال استطاعت برای حج، اول ماه شوال است و پیش از ماه شوال اگر قدرت مالی پیدا شد جایز است مکلّف به مصرف دیگر برساند و دیگر حج بر او واجب نیست یا آن که بعد از ایام حج تا سال دیگر سال استطاعت حساب میشود و جایز نیست خود را از استطاعت خارج کند؟
ج – اگر استطاعت مالی پیدا شود و استطاعت بدنی و سائر شرائط موجود باشد نمیتواند خود را از استطاعت خارج کند حتی در اوائل سال.
س ۶۵ – اگر قریه موقوفه بهواسطة توسعه یافتن احتیاج به احداث حمام و مسجد و مدرسه و خیابان پیدا کند که در همان مقدار قبل از توسعه احداث شود، آیا جائز است از درآمد ملک آنها را احداث کند؟
ج – جایز نیست.
س ۶۶ – اگر مزرعهای را وقف کردهاند که درآمدش صرف اقامه عزای حضرت سیّدالشهدا «علیه السلام» شود، آیا جائز است با رعایت مصلحت مقداری از درآمد آن را صرف توسعه دادن آن مزرعه و کاشتن درخت نمود یا نه؟
ج – جایز نیست.
س ۶۷ – قریه موقوفهای در اثر خشکسالی بهکلی از بین رفت و بایر شد و سکنهاش متواری شدهاند و پس از چند سال آب فراوان شد و کسی از مال خود خرج کرده آن را احیا نمود. آیا مالک میشود یا نه؟
ج – قریه به وقفیت خود باقی است و آباد کننده مالک آن نمیشود.
س ۶۸ – آیا میتوان محلی را به مدت ده سال به عنوان مسجد وقف نمود که بعد از آن برگردد به ملک واقف یا ورثهاش؟
ج – مسجد نمیشود.
س ۶۹ – محلی را به نام سقاخانه یا حمام قریه ساخته و وقف نمودهاند. اکنون سالهاست که مخروبه شده و بهواسطة فراهم شدن آب و حمام جدید دیگر امیدی نیست که آنها را ساختمان نموده و طبق وقف از آنها استفاده گردد. اکنون اجازه میفرمائید چنین مخروبههایی جزء صحن مسجد یا حسینیه یا ساختمان خیریة دیگر گردد یا نه؟
ج – اگر ممکن باشد تعمیر آنها و استفاده از آنها در جهت وقف، تغییر و تبدیل عنوان آنها جایز نیست.
س ۷۰ – زمین و املاک وقفیکه متعلّق به حضرت رضا «علیه السلام» و حضرت معصومه«علیها السلام» و سایر ائمه «علیهم السلام» باشد اجاره نمودن از متصرّفین فعلی که مدّعی تولیت میباشند به همان قرارداد ایشان، اجازه میفرمایید یا آن که باید اجارة دیگری از حاکم شرع نموده و اجاره دیگری به فقیه جامعالشرائط داد؟ و همچنین در مؤسسه آن موقوفات و امور متعلّقه به آن کارمند شدن و تصرّفات نمودن و اجرت گرفتن مثل سایر مؤسسههای دولتی اجازه میفرمایید یا محتاج به اذن فقیه جامعالشرائط و شرایط دیگر میباشد؟ و در مسأله اول اگر محتاج به اذن واجازه از فقیه میباشد اجارة دوم را در چه مصرفی باید صرف نمود؟
ج – اجاره موقوفات مزبور و اجیر شدن و سایر تصرّفات، موقوف به نظر متولّی خاص شرعی است و با نبودن او به اجازه حاکم شرع و با فرض صحّت اجاره مالالاجاره باید در همان جهت وقف مصرف شود.