س ۳۱ – هرگاه شخص مطالباتی در رأس سال خمسش به عهدة مردم دارد و وقت پرداخت آن رسیده است، ولی به خاطر این که خجالت میکشد مطالبه نمی‌کند ‌، و یا در مطالبه آن مسامحه می‌کند ‌، و یا مطالبه می‌کند ‌ ولی بدهکار نمیپردازد تا آن که سالش میگذرد و بالأخره در سال بعد به دستش میرسد آیا این قسمت از درآمد سال سابق حساب می‌شود یا از درآمد سال وصول؟

ج – اگر با مطالبه وصول می‌شود بدون آنکه حرجی در بین باشد لازم است خمس آن سرسال پرداخت گردد ولو این که مطالبه و وصول نکرده باشد و اگر مطالبه بر او حرجی است و بدون آن وصول نمی‌شود یا آنکه با مطالبه هم فعلاً وصول نمی‌شود چنانچه مطالبات بابت فروش اقساطی و نسیة مالالتّجاره باشد از عواید سال وصول محسوب است ولی اگر بابت قرض دادن از درآمد سال باشد هر وقت در سال بعد وصول شد باید همان موقع خمس آن را بدهد.

س ۳۲ – شخصی که زمینی را از ارباح مکاسب برای تجارت میخرد و همه ساله قیمت بازارش ترقّی می‌کند ‌ و پس از گذشت چند سال میفروشد آیا پرداخت خمس قیمت فروش در ادای خمس واجب کافی است یا آنکه باید حساب کند و به علاوه خمس قیمت فروش ارتفاع قیمت سوقی چهار پنجم ماندة در سال اول را در رأس سال دوم بدهد و همچنین خمس ارتفاع قیمت سوقی مخمّس شده را در سال سوم… و خلاصه آن که در سال اول خمس زمین ملک ارباب خمس می‌شود و ترقّی قیمت سوقی آن ملک خود آنهاست و در سال دوم معادل خمس ارتفاع سوقی بقیه، ملک ارباب خمس می‌شود و ترقّی این هم ملک خود آنهاست و همچنین در تمام سالها…

ج  در سر هر سال باید تخمیسکند و اگر نکرد در مقدار سهم حکم شریک دارد.

س ۳۳ – این فرع که در ارتفاع قیمت سوقی ذکر شد آیا در مورد نمای درختانی که برای کسب، کشت و یا خریداری می‌شود و بعد از گذشت چند سال قطع میکنند، جاری است یا خیر؟

ج – جاری است.