س 1: بنده وصی کسی بودم که از او یک دختر باقی مانده است. موصی وصیت کرده بود که ثلث اموالش برای خودش مصرف شود. بعضی افراد زمینهای آن مرحوم را به قیمت خیلی کم فروختهاند وظیفه من چیست؟
ج: شما وظیفه دارید که ثلث اموال موصی را بفروشید و به وصیت عمل کنید سکوت جایز نیست.
س 2: اگر کسی بدون وصیت از دنیا برود یا ورثه صغیر داشته باشد، چه مقدار از اموال میّت را میتوان برای او مصرف کرد؟
ج: فقط به اندازه کفن و دفن واجب میتوانند مصرف کنند.
س 3: کسی که وصیت کرده است که اموالش مطابق حکم ا… تقسیم شود در این صورت آیا ثلث اموال را میتوان برای خود میت مصرف کرد؟
ج: در فرض سؤال ثلث اموال به میّت تعلق نمیگیرد بلکه به ورثهی او منتقل میشود و دیون میّت از اصل ما ترک پرداخت میشود.
س 4: کسی به طور ناگهانی بدون وصیت فوت میکند. چند فرزند صغیر و کبیر هم دارد آیا اموالش تقسیم میشود؟ اگر تقسیم میشود آیا برای خود میّت هم مصرف میشود؟
ج: نخست برای فرزندان صغیر از سوی حاکم شرع «قیّم» معیّن میشود، دیون و هزینههای واجب کفن و دفن از اموال برداشته میشود، بعد از آن اموال میّت در میان ورثه تقسیم میشود و از سهم فرزندان صغیر برای میّت مصرف نمیشود اما فرزندان کبیر با رضایت خود میتوانند از سهم خود برای میّت مصرف کنند.
س 5: کسی چند پسر داشته است یک بخش از زمین خود را به پسر بزرگ خود داده و همچنین او را وصی خود انتخاب کرده است، زمینهای باقی مانده طبق وصیت موصی باید میان همه فرزندان میّت تقسیم شود اما مشخص نیست که فرزند بزرگ که وصی پدرش هم هست از زمینهای باقی مانده ارث میبرد یا نه؟
ج: پسر بزرگ از زمینهای یاد شده ارث میبرد، زمینی را که موصی به پسر بزرگش داده است اگر در زمان حیات پدر قبول و قبض کرده باشد ملک او است.
س 6: پدری، زمینش را به پسر بزرگش هبه کرده و ضمناً هزینههای کفن و دفن نماز و روزه قضایی را به عهده پسر بزرگش گذاشته است، در هنگام فوت واهب، موهوب له در خارج از کشور بوده است و همه هزینههای یاد شده از محصولات زمین موهوبه، مصرف شده است. آیا همین هزینهها کفایت میکند یا موهوب له دوباره بپردازد؟
ج: کفایت میکند.
س 7: پدری، زمینی را به دو پسرش هبه کرده است، بعد از هبه بخشی از زمین موهوبه را به یکی از پسران دیگرش وصیت کرده است. آیا این وصیت نافذ است؟
ج: بعد از تحقق هبه وصیت باطل است.
س 8: کسی فوت میکند، برادرش هزینه کفن و دفن و مراسم فاتحه و… را پرداخت میکند آیا او میتواند هزینههای یاد شده را از ورثه برادرش که صغیرند بگیرد؟
ج: اگر میت بدون وصیت از دنیا رفته و برادرش هزینههای یاد شده را ـ تبرعاً ـ پرداخت نکرده است میتواند به اندازه هزینههای واجب کفن و دفن و… از اصل میراث بردارد، و اگر متوفی وصیت کرده است برادرش میتواند هزینه امور مستحبی را از ثلث اموال بردارد.
س 9: کسی که بر اثر تصادف بدون وصیت از دنیا رفته است و ورثه صغیر دارد آیا میتوان از دیه او در امور مستحبی و قضای نماز و روزه او مصرف کرد؟
ج: از سهم ورثه صغیر نمیتوان مصرف کرد. اما ورثه کبیر میتوانند از سهم خودشان در امور یاد شده مصرف کنند.
س 10: وظیفه وصی و ناظر در باب وصیّت چیست؟
ج: وظیفه وصی، اجرای وصیت متوفی است و ناظر هم تا جایی که امکان دارد و برای اجرای وصیت تلاش کند اگر تلاش کرد و اجرا نتوانست تکلیف ساقط میشود.
س 11: کسی وصیت میکند که برایش زیارت حج و کربلا انجام داده شود. دو نفر را به عنوان وصی و ناظر تعیین میکند. پس از فوت موصی، وصی و ناظر توافق دارند که مثلاً آقای الف به نیابت از موصی به زیارت برود، وصی نیز از دنیا میرود، ناظر با نیابت الف موافق است اما ورثه موصی با این نیابت مخالفت میکنند. آیا آقای الف با وجود مخالفت ورثه موصی و موافقت ناظر میتواند به نیابت از سوی موصی به زیارت حج و کربلا برود؟
ج: مانع شرعی برای زیارت آقای الف وجود ندارد زیرا وصی و ناظر موافق بودهاند.
س 12: کسی که مستطیع بوده است در هنگام مرگ یک قطعه زمین کشاورزی خود را برای هزینه زیارت حج در نظر میگیرد، علمای منطقه، زمین یاد شده را در اختیار پسر بزرگ قرار میدهند و او را مأمور به انجام حج میکنند. پسر بزرگ پیش از رفتن به حج از دنیا میرود. ورثه او کسی را نایب میگیرند برای انجام حج اما دیگر ورثه منوب عنه از این نیابت راضی نیستند. حکم این مسئله چیست؟
ج: اگر میّت وصی داشته است، باید وصی وصیت را اجرا میکرد. اگر وصی نداشته باید حاکم شرع برای اجرای وصیت وصی تعیین میکرد. حالا که بدون وصی و بدون اجازه حاکم شرع حج انجام شده، حج صحیح است، به اندازه مصرف حج از قیمت زمین برداشته و بقیه را در امور واجبی اگر به گردن میّت باشد مصرف کنند و گر نه در امور خیریه. همه اینها در صورتی است که به ثلث ( ) وصیت کرده باشد اگر به ثلث وصیت نکرده باشد مازاد بر مصرف حج به ورثه برمیگردد.
الف ـ 12: آیا چنین تصرفاتی در اموال یتیم صغیر جایز است؟
ب ـ 12: آیا افراد یاد شده میتوانند زمین و اموال یتیمان صغیر را بفروشند یا برای آنها بخرند؟
ج ـ 12: احتمال دارد که سرپرستها با اموال یتیمان صغیر تجارت و ضرر کرده باشند وحتی اصل سرمایه از دست رفته باشد آیا صغیران بعد از کبیر شدن حق مطالبه دارند؟
د ـ 12: چون دسترسی به حاکم شرع وجود ندارد اگر افراد یاد شده سرپرستی یتیمان و اموال آنان را به عهده نگیرند احتمال دارد اموال آنان تلف شود بنابراین وظیفه چیست؟
ه ـ12: اگر صغیر پیش از کبیر شدن از دنیا رفت وظیفه سرپرست چیست و اموالش به چه کسی تعلق میگرد؟
ج: الف ـ12: تصرف در اموال صغیر برای غیر وصی، قیّم و ولی شرعی جایز نیست. اگر صغیر بعد از کبیر شدن اجازه داد، تصرف کننده بری الذمه میشود.
ج: ب ـ12: تصرف در اموال صغیر برای غیر وصی، قیّم و ولی شرعی جایز نیست. اگر صغیر بعد از کبیر شدن اجازه داد، تصرف کننده بری الذمه میشود.
ج: ج ـ12: بله! حق مطالبه دارند.
ج: د ـ12: باید زیر نظر افراد مؤمن و عادل، این کارها را انجام بدهند.
ج: ه ـ12: میراث صغیر به ورثهاش تعلق دارد.
س 13: مردی حدود سی سال پیش از مرگ خود وصیتنامهای مینویسد. بعد از آن فرزندان دیگری به دنیا میآیند. آیا مواد و مفاد وصیتنامه باید عمل شود یا ورثهای که نامشان در وصیتنامه آمده و آنهایی که در وصیتنامه نامبرده نشدهاند به طور مساوی ارث میبرند؟
ج: اگر وصیتنامه شامل همه ورثه شود طبق آن عمل میشود. امّا اگر برخی فرزندان مشخصاً نام برده باشد، در این صورت وصیت موصی تنها در ثلث میراث نافذ است. دو ثلث دیگر در میان همه ورثه مشترک است.
س 14: مردی یک وصیتنامه پیش از مرگ و در زمان سلامت و تندرستی خود نوشته و امضا کرده است و دیگری را در بیماری مرگ نوشته امّا امضا نکرده است به کدام یکی عمل میشود؟
ج: اگر وصیتنامه دوم ـ شرعاً ـ اثبات شود که مال متوفی است یا همه ورثه وصیتنامه دوم را قبول داشته باشند به آن عمل میشود. در غیر این صورت به وصیتنامه اول عمل میشود.
س 15: کسی در زمان حیات پدرش، در مسیر سیلاب و حریم جوی زمینهای پدر خود درخت کاشته است بعد از فوت پدرش آن درختها مال ورثه است یا مال غارس؟
ج: اگر نهالها از درخت پدر بوده بعد از فوت پدر بین ورثه تقسیم میشود، اگر نهالها مال پدر نبوده، مال غارس است امّا بقیه ورثه حق دارند که اجرت المثل زمین را از غارس بگیرند.
س 16: شخصی وصیت کرده است که محل خانهاش را مسجد بسازند تعدادی درخت خود را برای چوب مورد نیاز مسجد وصیت کرده است. طبق وصیت موصی مسجد ساخته میشود اما چون در بین خانههای مسکونی واقع شده است قابل توسعه و کسترش نیست و برای اهالی محل هم کفایت نمیکند. آیا میشود آن را به جای دیگر منتقل کرد؟
ج: اگر قابل توسعه است باید توسعه داده شود و اگر نیست باید در مسجد بسته شود تا حیوانات حرام گوشت مانند: سگ و… به داخل آن نروند و آن را نجس نکنند، مسجد را نمیتوانند بفروشند.
س 17: شخصی بدون وصیت از دنیا رفته است، ورثه او همسر و فرزندان صغیرش است. آیا خمس اموال متعلق خمس متوفی باید پرداخت شود؟
ج: بنا بر احتیاط واجب، همسر متوفی، خمس سهمیه خود را پرداخت کند. امّا خمس سهمیه ورثه صغیر را نمیتواند حساب کند.
س 18: شخصی با وصیت از دنیا رفته است که هم وارث صغیر دارد و هم وارث کبیر. آیا خمس اموال غیر مخمس متوفی که به ورثه رسیده است باید پرداخت شود؟
ج: اگر متوفی به خمس وصیت نکرده باشد، بنا بر احتیاط واجب ورثه کبیر باید خمس سهمیه خود را پرداخت کنند، اما سهمیه صغیران خمس ندارد.
س 19: شخصی زمین نوه خود را که از مادر خود ارث برده است برای پسران خود وصیت کرده است آیا این نوه حق دارد که وصیت پدر بزرگ خود را رد کند و زمینی که از مادر به او به ارث رسیده از عمو های خود بگیرد یا نه؟
ج: نوهها بعد از بلوغ حق دارد زمین های که برایشان به ارث رسیده است تصاحب نموده وصیت پدر بزرگ را رد کند.
س 20: شخصی بین چاه افتاده از خود برادر وخواهر ابوینی و برادر وخواهر پدری بجا گذاشته ارث به کدام آنها میرسد؟
ج: میراث آن مرحوم به برادر وخواهر ابوینی میرسد برادر و خواهر پدری ارث نمیبرند.
س 21: شخص مذکور وصیت نکرده و مدیون هم هست هم چنین قضأ نماز و روزهاش چه میشود؟
ج: دین از اصل ترکه و بقیه اموال مال همان خواهر و برادر ابوینی است قضا صوم و صلات بر برادر و خواهر واجب نیست ولی اگر اجیر بگیرند یا خودشان قضأ کنند کار خوب و احسان به برادر است.
س 22: اگر کسی وصیت کند که فلان مال را به نوه هایم بدهید ولی وصیت نامه مفقود شده و شاهدان هم فوت کرده ولی شاهدی که این وصیت را از شاهدان اول شنیدهاند وجود دارند آیا این وصیت ثابت میشود یا نه؟
ج: اگر هم شاهدان اول وهم شاهدان دوم واجد شرائط باشند وصیت ثابت میشود.
س 23: شخصی در سال 1330 الی 1335 فوت کرده نوشته از او بجا مانده مبنی بر اینکه مبلغ چهار هزار افغانی در زیارت عتبات عالیا ت مصرف شود اما بخاطر اینکه در آن زمان ممکن بوده با همان پول زیارت عتبات را انجام بدهند ولی حالا کفایت نمیکند وظیفه ورثه چه است؟
ج: اگر میت از آن وصیت بر نگشته و ورثه اطمینان دارند که میت چنین وصیت کرده است بر ورثه واجب است که زیارت را انجام بدهند و لو قیمت و ارزش پول در این زمان تنزّل کرده است.
س 24: شخصی زمین خود را در حال حیات خود به یکی از فرزندان خود هبه معوضه کرده وشخص موهوب له قبل از پدرش فوت میکند و آن زمین موهوبه را وصیت میکند نصفش را برای همسرش و نصف دیگر را برای قضا نماز وروزه خودش اما بقیه ورثه را محروم میکند حکم مسئله چیست؟
ج: اگر تمام وارثین به این وصیت راضی باشند وصیت صحیح است اما اگر راضی نباشند یک ثلث اموال برای خودش مصرف شود در همان چیز های که وصیت کرده دو ثلث دیگر در بین تمام وارثین طبق قانون میراث تقسیم شود و زوجهاش از زمین ارث نمیبرد.
س 25: شخصی فوت میکند غیر از پسر عمو وارث دیگر ندارد پسر عموی خود را وصی میگیرد که زمین و اموالم را برای قضا صوم و صلاتم بدهید آیا کسی دیگری ازطبقه سوم اگر مانع اجراء و صیت بشود از گردن وصی ساقط میشود یا نه؟
ج: اگر غیر از پسر عمو ورثه نزدیکتر نداشته باشد و همین پسر عمو این وصیت را قبول داشته باشد وصیت نافذ و صحیح است و اگر وصیت را قبول نکند وصیت به اندازه ثلث نافذ و دو ثلث دیگر مال وارث است و وصی را کسی دیگر نمیتواند مانع از انجام وصیت بشود یا آن را عزل کند مگر اینکه خیانت در نزد حاکم شرع ثابت بشود که در این صورت حاکم شرع میتواند او را عزل و وصی دیگر نصب کند.
س 26: آیا وصیّت مادر بزرک نافذ و واجب است که یکی از نوه های مرا به عقد از دواج نوه دیگرم در بیاورید؟
ج: این وصیت واجب تنفیذی نمیباشد نوهها هنگامی که بالغ باشند خودشان تصمیم میگیرند البته دختر به اجازه ولیش که پدر وجد پدری میباشند تصمیم میگیرد.
س 27: شخصی «در غیر مرض موت» وصیت کرده است و در وصیت نامه برای تمامی وارثین اعمّ از ذکور و اناث سهم الارث معیّن کرده است، امّا در سهم الارث (که تماماً اموال غیر منقول از قبیل زمین و اشجار و مقدار اندکی نباتات مقداری کم و زیاد شده است. امّا در وصیت نامه تأکید شده که هر کدام به مقدار سهم الارث خود قناعت نماید و هیچ وارثی نسبت به سهم الارث دیگر حق گفتگو ندارد.
آیا این وصیّت نامه نافذ است و ورّاث حق تخطّی ندارد؟ و مقدار نفوذ آن چقدر است؟ و اگر وارثی وصیت را قبول نکند حکم تقسیم میراث چگونه است؟
ج: بلی این وصیت نافذ است و ورثه حق تخطّی ندارد مگر اینکه برای بعضی ورثه زاید بر ثلث ماترک وصیت کرده باشد در این صورت اگر همه ورثه زاید برثلث را اجازه نکنند زاید بر ثلث بین تمام ورثه بر طبق قانون ارث تقسیم میشود.
س 28: آیا وصیت مذکور به دلیل اینکه در غیر مرض موت است، نیز به دلیل تعیین سهم الارث برای تمامی وارث، همچنین به خاطر تأکیدات آن و نیز به دلیل اینکه سهم الارث در قبض و ید تصرف اکثر ورّاث بوده است، درحکم هبه است؟ (ولو کلمه هبه بکار برده نشده است) و نیز در وصیت نامه تمام اثاثیه خانه کلاًّ و تماماً، برای دو همسر خود (که هرکدام خانهاش جدا است و اثاث و لوازم منزلشان جدا) وصیت کرده است. در این صورت برای ترکه چیزی باقی میماند یانه؟ (طبق وصیت چیزی برای ترکه باقی نگذاشته است).
ج: حکم هبه را ندارد، و آنچه را برای همسران خود وصیت کرده اگر زاید بر ثلث نباشد آن وصیت صحیح است (البته وصیت به ثلث نسبت به تمام، ورثه باشد لحاظ میشود که مجموع آنچه را زاید بر حق ورّاث وصیت کرده زاید بر ثلث نباشد.
س 29: در مجموع اثاث منزل تعداد اندکی اسباب نجّاری و آهنگری است آیا اینها جزء اثاث منزل به شمار میآید به همسر متوفّی تعلق میگیرد؟
ج: اگر راجع به آن وصیت خاص نکرده است بین تمام ورثه تقسیم میشود بر طبق قانون ارث اگر موصی راجع به تمام اموال خود وصیت کرده و راجع به وسائل آهنگری و نجّاری وصیّت خاص نکرده از این معلوم میشود که آنچه راجع به وسایل خانه وصیت کرده که تمام وسایل فلان خانه مال فلان همسر میباشد در این صورت این وصیت این وسایل را هم شامل میشود و مربوط میشود به آن خانم که درآن خانه زندگی میکند مشروط به اینکه زاید بر ثلث نباشد.
س 30: اشخاصی هستند که وصیت میکنند بعد از مرگم تمام اموال منقول و غیر منقولم را فرزندان پسرم بطور مساوی بین شان تقسیم کنند و دخترانش را به خیال خود محروم میکند بعضیها قید میکنند پسرانم خواهران شان را با اعطاء چیزی به غیر از زمین و مانند آن ویا با قول رضایتشان را جلب کنند و بعضی این قید را هم نمیآورند دخترها در حین چنین وصیت حضور ندارند ولی طبق عرف و شیوع که وجود دارد بالجمله میدانند که پدرشان چیزی از ارث به آنها وصیت نکرده است و درعین حال این را هم نمیداند که آیا چنین وصیت مطابق شرع است یا مخالف شرع با وجود همه اینها در زمان حیات پدرشان هیچ مخالفت با این وصیت نمیکنند یا بخاطر ندانستن حکم شرعی یا بخاطر گذشت. حال آیا:
الف) دختران بعد از مرگ پدر حق مخالفت با وصیت و مطالبه حقّ ایشان را دارند یانه؟
ج: اگر بعد از فوت پدر راضی به این وصیت بشوند دیگر نمیتوانند مخالفت کنند و اگر راضی نشوند یک ثلث مال پسران و دو ثلث دیگر بین همه ورثه تقسیم میشود.
ب) آیا جاهل بودن شان درشرعی نبودن وصیت اثر دارد یانه اگر دارد حکم چیست؟
ج: اثری ندارد.
س 31: آیا حضور داشتن و نداشتن دخترها و مخالفت نکردن شان در زمان حیات پدر چه باعلم به اینکه وصیت مطابق شرع است یا نیست اثرخاص دارد یانه؟ اگر دارد چیست؟
ج: حضور آنها در وقت وصیت پدر شرط نیست همینکه بعد از فوت پدر راضی به وصیت پدر شوند وصیت نافذ است نمیتوانند مخالفت کنند.
س 32: سؤالها:
1 ـ وصی میداند منظور و مقصود موصی انجام موارد وصیت است کار وصی خصوصیتی ندارد؛
2 ـ وصی میداند که موصی به واگذاری وصیّت به شخصی معیّنی حتماً راضی است؛
3 ـ وصی یقین دارد که از نظر موصی بین من و برادرم در انجام دادن موارد وصیّت، فرقی نیست؛
4 ـ وصی میداند که موصی منتظر فرزندش بوده که در سفر است تا اورا وصی بگیرد وصی بودن او تارسیدن فرزند موصی است؛
5 ـ وصی یقین دارد که اگر عالم محلّ متکفّل دفن وکفن و وصیّت موصی شود یگانه آرزوی موصی بوده است؛
6 ـ وصی یقین دارد که موصی موارد نظرش عمل بهتر و عالی تر است اگر بهتر از وصی کسی عمل وصیت را انجام دهد وصی او است؛
7 ـ وصی میداند که خودش بیسواد و جاهل محض است و مراد وصی واگذاری وصیت به عالم است.
به فرض مسائل فوق اگر وصی در سؤال اوّل برای وصایای میّت وکیل بگیرد چنانچه در ذیل مسأله 2876 توضیح المسائل به آن عنایت شده کسی اگر در بقیه موارد طبق علم و یقین خود واگذار کند برئ الذّمّه میشود یاخیر؟
اگر درچهار مسأله اخیروصیّت را واگذار نکند وطبق علم ویقین خود عمل نکرده تخلّف و خیانت شمرده خواهد شد؟
ج: در تمام این هفت صورت واگذاری وصایت به غیر جایز است در صورتیکه شرط مباشرت نسبت به وصی نشده باشد و آن شخص هم امین و مورد اعتماد وصی باشد و در چهار صورت اخیر باید برطبق علم خود عمل کند و آنها را وکیل بگیرد در عمل و اجراء وصیت در بعض این چهار صورت مدت وصی بودن این شخص محدود است و بعد از آن زمان باید واگذار به شخص مورد نظر موصی کند.
س 33: سؤالها:
1 ـ وصی پیش از وصیت بمیرد؛
2 ـ وصی در موارد وصیّت میّت خیانت کند؛
3 ـ وصی بیسوادی است که اصلاً موارد وصیّت را نمیداند؛
4 ـ وصی از وصیّت منافع شخصی خود را دنبال میکند؛
5 ـ وصی موسیقی و شطرنج را مصداق وصیّت میّت میداند که توصیه به خیرات و مبرّات کرده است؛
6 ـ وصی به صورت دوست، تقلّب و فریب را به کار برده تا وصی گردد بعد به اموال میت خلاف شرع را انجام دهد؛
7 ـ وصی تهدید به قتل گردد که اگر وصیّت را انجام دهد؛
8 ـ وصی باز داشت و زندانی گردد و نتواند انجام وصیت کند؛
9 ـ وصی مانعی عارضش گردیده از قبیل دیوانگی و سفاهت و غیره.
در تمام این موارد برای انجام وصیّت حاکم شرع کسی را تعیین میفرماید چنانچه در مسأله 2877 توضیح المسائل به بعض آن اشا ره شده است یاخیر؟ در این مسائل نیاز است که حکم و نظر مبارک حضر تعالی تصریح گردد.
ج: در تمام آن نه (9) صورت حاکم شرع میتواند شخصی را که صلاحیت اجراء وصیّت را دارد تعیین کند و ضمیمه کند همراه وصی که صلاحیت اجرا وصیت را ندارد و یا قادر به عملی کردن وصیت نمیباشد تا از خیانت وصی جلو گیری کند و وصی عاجز را یاری کند در اجراء وصیّت.