س : 1642- شخصى کتابهایش را براى فرزندش وقف می کند، و فرزندش فوت می کند، فرزند دیگرى هم ندارد، اما والدینش زنده اند، کتابها مال کیست؟
ج : مال واقف است و می تواند آن را وقف عام کند و ثوابش را براى فرزند متوفاى خود قرار دهد.
س : 1643- کوهى است موقوفه براى مسجد و حسینیه که دائماً قیمت علف هاى آن به مصرف نیازهاى مسجد می رسیده است، از هیزم آن مردم استفاده می کرده اند، اکنون همان کوه موقوفه را مردم محلى بین خودشان تقسیم کرده اند و حتى بعضى ها براى خود خانه ساخته اند آیا تقسیم موقوفة مذکور جایز است؟ بر فرض عدم جواز، خانه هایی که ساخته شده است چه حکمی دارد؟
ج : کوه عام پیش از احیاء وقف نمی شود، و چون ملک کسى نیست، هر کس احیاءکند مالک می شود و می تواند براى خود بسازد و یا زراعت کند.
س : 1644- حسینیه اى با کمک اجبارى مردم ساخته شده است، و از فقیر و غنى بطور یکسان کمکی جمع آورى کرده اند، آیا نشستن در این حسینیه جایز است؟
ج : در صورتیکه کف حسینیه و یا فرش آن از پول غصب درست شده باشد تصرف در آن جایز نیست و اگر از پول غصب در دیوار بکار رفته باشد و کف و فرش از پول مباح باشد تصرف جایز است.
س : 1645 – چهار تا درخت را وقف مایحتاج حسینیه نمودم، چون حسینیه احتیاج به فرش داشت درخت ها را با قیمت روز برای حسینه خریدم، آیا این خرید صحیح است؟
ج : در صورتیکه استفاده از میوه یا سایة درختان مقصود بوده باشد خریدآن جایز نیست، و همچنین اگر میوه دار نبوده و مقصود شما از وقف استفاده از شاخه هاى درختان بوده است، باز هم جایز نیست زیرا در وقف شرط است که عین باقى باشد و از منافع آن استفاده شود.
س : 1646- شخصى وصیت کرده است که بعد از خودش 71 جلد کتابش وقف 4 مدرسه شود و به وصى خودگفته است که کتابها به این مدارس داده شود، وهر ماه ازکتابها سر بزند، در صورتیکه طلبه و محصلى نباشد کتابها را برگرداند و محافظت نماید، 17 سال است که کتابها بلا استفاده مانده است، مدارس یا مدرسه اى هم وجود ندارد، و وصى نیز پیر و ناتوان گردیده است، وظیفه و تکلیف وصى را دربارة کتب مذکور بیان فرمایید؟
ج : در صورتى که مدرسه اى وجود نداشته است چطور وقف 4 مدرسه نموده است, و اگر مدارس را در منطقه یا مناطق خاص معین نکرده است، در 4 مدرسة منطقة دیگر داده شود تا طلاب از آن استفاده نمایند، و چون وقف مدرسه است تقسیم بین طلاب جایز نیست و در صورتى که پیر و ناتوان شده است.با موافقت ایشان فرد امین دیگرى را می توانید بحیث متولى تعیین نمایید.
س : 1647- حسینیه اى است رو به خرابى، اهل محل می خواهند حسینیه اى جدید بسازند، اما اگر بخواهند این حسینیه را در جاى حسینیه اى قبلى بسازند، با مشکلاتى از جمله محدودیت محلى روبرو می شوند، لذا اهالى می خواهند حسینیه اى را درمحل دیگرى تأسیس نمایندکه هم وسعت بیشترى دارد و هم کم خرج تر است، آیا این تغییر مکان شرعا جایز است؟
ج : اگر زمین حسینیة اول وقف باشد تغییر آن جایز نیست و اگر وقف نیست اشکال ندارد.
س:1648- شخصى حدود50 سال قبل بخشى از زمین خود را که درکنار قبرستان قرار دارد جزء قبرستان قرار داده است که در آنجا اموات دفن شوند، اما معلوم نیست که این زمین را به نیت وقف واگذارکرده است یا نه، مردم ازکنار آن زمین خاکبردارى نموده اند و براى خود از آن خاک خانه ساخته اند حتى خود صاحب زمین نیز خاکبردارى کرده است، اکنون پس از50 سال مردم به آن زمین وقفی می گویند، خانه هایی که از خاک آن زمین ساخته شده اند چه حکمی دارند؟
ج : به حسب ظاهر وقف گفته می شود و خاک برداشتن براى خودش اشکال ندارد و اما دیگران که در اثر خاکبردارى گودالهایى را در زمین ایجاد کرده اند، همان گودالها را با خاک دیگر پرکنند تا ضررى به عین موقوفه وارد نشود.
س : 1649 – اگر کسى زمین مشترکى را بدون اجازه شرکاء وقف کند و بعد این شخص واقف وارث قرارگیرد وقفى که کرده است صحیح است؟
ج : در هنگام وقف کردن به اندازه سهم خودش از مال مشترک وقف شده است و مقدارى راکه بعداً آن را به ارث مالک شده است وقف نشده است، و اگر بعد از مالک شدن آن را وقف کند صحیح است.
س : 1650- اگر کسى از زمین وقفی براى خود خانه بسازد یا آجر وگل بیاورد وظیفة او چیست تا برى الذمه گردد؟
ج : موضع خاکبردارى شده از زمین را به حالت اولش برگرداند یا با مثل خاک خودش یا بهتر از آن، بدتر از خاک خودش نباشد.
س : 1651- کتابخانه اى عمومی است که کتابهایش باکمی هاى مردم جمع شده است ومعلوم نیست که چه کتابهایی به نیت وقف داده شده است وچه کتابهایى بدون نیت وقف با توجه به مشکلات انتقال کتابها به سمت شمال افغانستان (مزار شریف) حتى برخی از آنها ارزش انتقال دادن را هم ندارد، آیا فروش کتابها جایز است، تکلیف چیست؟
ج : کتاب وقفى فروخته نمی شود، و اگر قابل انتقال نیست جزء کتابخانة وقفى در ایران قرار دهید.
س : 1652- اگر تأسیس حسینیه اى باعث ایجاد تفرقه قومی و حتى اختلاف خانوادگى گردد، آیا کمک کردن به آن و نیزکارهاى عبادى در آن جایز است؟
ج : در صورتیکه باعث نفاق شود از ساختن آن اجتناب شود.
س : 1653- اگر انتقال امکانات حسینیه اى مانند فرش، پول نقد و…به حسینیه دیگر باعث هتک حرمت حسینیة اول گردد این کار جایز است؟
ج : اگر اجناس مذکور وقف حسینیة اول باشد، انتقال آنها به جاى دیگر جایز نیست.
س : 1654- حسینیة کوچک، قدیمی وکهنة یک روستا، به دلیل افزایش جمعیت و عدم امکان توسعة آن توسط اهالى روستا تخریب شده است و از سنگ و چوب آن براى ساختن حسینیة جدید استفاده شده است.آیا حسینیة جدید حکم غصب را دارد با توجه به عدم امکان توسعة حسینیة قدیم و نیاز نداشتن مردم به دو حسینیه؟
ج : حسینیة سابق در صورتى که قابل استفاده نبوده است باید فروخته می شد.و از قیمت آن زمین به اسم واقف اول حسینیه درست می کردند و حالا نیز هر چیزى که از حسینیة اول به حسینیة جدید مصرف می کنند، ثوابش قهرا به همان واقف اول می رسد و نماز خواندن در این حسینیه اشکال ندارد و زمین حسینیه اول را هم بفروشند و براى رفع نیازهاى حسینیة جدید مصرف نمایند تا واقف آن در ثواب این حسینیه شریک باشد.
س : 1655 – شخصى زمین زراعتى آبى و دیمی خود را به شمول خار درو و علف درو براى سه حسینیه و یک نفر سید در وصیتنامة خود وقف کرده است، و وارثین او نیز این وصیت را قبول دارند، اما بعداً روحانیت منطقه فیصله نموده اند که زمین موقوفى که در وصیت آمده است فقط زمین هاى کشاورزى آبى و دیمی را در بر می گیرد و چون علف کار و خار درو را شرعا مالک نبوده است، حق وقف کردن آن را نداشته است و خارج از محدودة وقف و متعلق به ورثه است، با توجه به این مساله محدودة وقف را بیان فرمایید؟
ج : در صورتیکه منطقة علف کار و خار درو حریم زمین هاى موقوفى نباشد، در وقف داخل نیست و اگر حریم باشد تابع زمین هاى موقوفى می باشد.
س : 1656- شخصى زمین مواتى را درکنارقبرستانى احیاء می کند وبعد ازمدتى آن را به مردم واگذارمی کند که جزء قبرستان قرارگیرد، اما معلوم نیست که زمین را وقف کرده است یا بدون وقف واگذارکرده است.اولا: آیا این زمین احکام وقف را دارد؟ ثانیا: کسانى که از خاک این زمین براى خود خانه ساخته اند، عبادت و زندگى آنها در آن منازل چه حکمی دارد؟ ثالثا: واقف یا واگذارکنندة زمین در زمان حیاتش مردم را از خاکبردارى منع نمی کرده است، اکنون خاکبردارى از این زمین اشکال دارد؟
ج : وقفیت آن ثابت نیست و احکام وقف را ندارد و در صورت اجازه مالک و یا وارث وى خانه هاى ساخته شده غصبى نیستند و اگر وارث کسى را منع نکند خاک برداشتن از آن اشکال ندارد.
س : 1657- جمعى از مهاجرین زمینى را مشترکا خریده اند و قبرستان قرار داده اند، اکنون هم آنها و هم کسانیکه پول نداده اند (البته با توافق شرکاء) اموات خود را در این مکان دفن می کنند، اما غیر شرکاء پول مقبره ها را پرداخت می کنند، اینجانب یکى از شرکاء هستم وبخشى ازآنها نزد من می باشد، تکلیف من دربارة این پول ها چیست؟ و در چه مواردى به مصرف برسانم تا برى الذمه شوم؟
ج : سوال مذکور چند صورت دارد: 1- اگر وقف عام باشد اجرت گرفتن ازغیر شرکاء صحیح نیست.2- اگر وقف خاص باشد اجرت گرفتن از موقوف علیهم جایز نیست، بدون اجرت اموات شان را دفن نمایند و براى غیر موقوف علیهم، دفن اموات شان چه با اجرت و چه بدون اجرت جایز نیست.3- اگر وقف نکرده باشند ملک کسانى است که پول داده اند و اگر اجازه دفن با اجرت به دیگران بدهند، پول اجرت به همه مالکین تعلق دارد و باید با اجازه همه شان سنگ قبر یا چیز دیگرى خریده شود.
س : 1658- شخصى150سال قبل زمین کشاورزى به شمول آب، درخت حریم آن بطور مطلق در وصیتنامة خود وقف کرده است که در روز عاشورا درآمد وثمرات موقوفه به مصرف برسد.اما مشخص نکرده است که درکجا وکدام حسینیه.در آن زمان یک حسینیه بیشتر در محل وجود نداشته است، اما بتدریج تا امروز حسینیه هاى دیگرى نیز ساخته شده است سوال این است که : آیا ثمرات موقوفه اختصاصا در همان حسینیة قدیم مصرف شود یا در هر حسینیه اى که مصرف شود اشکال ندارد؟
ج : اگر قرائنى وجود دارد که مقصود واقف همان حسینیة قدیمی محله بوده است باید در همان حسینیه مصرف شود و اگر قرائنى وجود ندارد در هر حسینیه اى که مصرف شود جایز است.
س : 1659 – در یک محلى حسینیه اى ازقدیم پایگاه تبلیغات مذهبى و عزادارى بوده است اما چند سال است که چند خانوار بطورجداگانه حسینیة دیگرى در نزدیکى همان حسینیه ساخته اندکه دلیلى جز تحریک افراد ماجراجو و رقابت هاى ناسالم نداشته اند.اما الان همان چند خانوار پشیمان شده اند و می گویند ما اشتباه کرده ایم و یک حسینیه بیشتر نیاز نیست و الان می خواهند آن حسینیة دوم را خراب نمایند آیا تخریب این حسینیه و انتقال لوازم آن به حسینیة قبلى جایز است؟
ج : در صورتیکه حسینیه ساخته شده است و در آن عزادراى برپا گردیده است، خراب نکنند و در بعضى جمعه ها یا وفیات و مناسبت هاى مذهبى در آن حسینیه عزادارى برپا نمایند.
س : 1660- قطعه زمینى که درکنارمسجد قراردارد، وقف شده است تا درآنجا حسینیه ساخته شود و اکنون 27 سال از وقف آن می گذرد ولى هنوز مردم اقدام براى ساختن حسینیه نکرده اند زیرا نیازى به حسینیه ندارند چونکه مراسم و برنامه هاى مذهبى از قبیل نماز جماعت، سخنرانى، عزادارى و…در مسجد برگزار می گردد.اگر اجازه می فرمایید یک باب مدرسة علوم دینى در این زمین وقفى ساخته شود که مورد نیاز مردم است و اگرمدرسه هم ساخته نشود و اشکال داشته باشد زمین مذکور بدون استفاده خواهد ماند؟
ج : اگر زمین وسعت دارد در اطراف آن اُتاق هایی را به نام حسینیه براى طلاب بسازید و در صحن آن مراسم عزادارى در محرم و ایام وفیات معصومین (علیهم السلام) برپا نمایید تا آنکه عنوان وقف حسینیه نیز باقی باشد.
س : 1661- درکنارقبرستانى مسجدى بوده است متروک ومهجور.ولى اهالى قریه این مسجد را خراب کرد و جزء قبرستان قرار داده اند، آهن آن را فروخته اند و قصد دارند به مصرف قبرستان برسانند و سنگ و آجر آن را براى دیوار محوطة مسجد بکار برده اند، آیا این کار جایز است؟
ج : تخریب مسجدى که زمین آن وقف مسجد شده است جایز نیست و دفن میت در زمین آن مسجد به هیچ وجه جایز نیست.اما نسبت به مصالح مسجد اگر مسجد بکلى تخرب شده باشد.اگر مسجد دیگرى نیاز به مصالح مانند سنگ، آجر و آهن داشته باشد باید صرف آن مسجد نمایند.و فروش آن جایز نیست.اما اگر مسجد دیگر نیاز به مصالح ندارد آن را بفروشند و پولش را صرف مسجد بنمایند.
س : 1662- شخصى ثلث زمینش را براى فقراء وطلاب علوم دینى وقف می کند و فرزندش را متولى این وقف قرار می دهد ولى فرزندش بعد ازگذشت چند سال می گوید من قدرت زراعت ندارم و اجارة چهار ساله زمین را هم نداده است، آیا متولى می تواند آن زمین را به کس دیگرى به عنوان اجاره بدهد و وجه الاجاره را در مورد موقوفه مصرف کند؟
ج : با همکارى چند نفر از اهل خبره زمین موقوفى را بررسى نموده و اجره المثلى براى آن تعیین نمایند.متولى می تواند همان اجره المثل را به عهده بگیرد و یا به کس دیگرى اجاره دهد وهمان وجه اجاره را به فقراء و طلاب بدهد و اجارة چهار سالة زمین را نیز بدهکاراست.
س : 1663- مساجدى که حدودا شصت سال پیش به دستورحاکم درهر قریه و ده ساخته شده است، اکنون مردم درباره این گونه مساجد احکام و احترام آن را مراعات نمی کنند چون به دستور حاکم جابر ساخته شده است حکم این مساله چیست؟
ج : اگر این خانه ها را براى فرار از ترس و مواخذة حاکم مسجد نامیده باشند حکم مسجد را ندارند اما اگر واقعا به قصد مسجد ساخته باشند باید احکام مساجد درباره آن مراعات شود.
س : 1664- تعدادى براى میتى قبر می کنند اما درکف قبر استخوان هاى مردة دیگرى پیدا می شود.استخوان هاى کهنه را درکوشة قبر جمع می کنند و میت جدید را در آن قبر دفن می کنند.ورثه مرده پیشین اعتراض می کنندکه چرا در قبر مردة ما میت دیگرى را دفن کرده اید؟ یادآورى می شود که قبرستان سابقه ده ساله دارد حکم این مسأله چیست؟
ج : اگر قبرستان وقف عام باشد و بیرون آوردن میت دوم هتک حرمت به حساب آید اگرچه ورثه میت قبلى راضى نباشند نباید مردة دوم بیرون آورده شود.اما اگر ورثه میت قبلى محل قبر را خریده باشند دفن میت دوم درآن قبر جایز نیست و اگر ورثه میت قبلى رضایت ندهند باید مرده دوم در جاى دیگر دفن شود.