س 76: آیا عناوین و نامهای تجاری و فروشگاهها و شرکتها مختص مالکان آنهاست به طوری که دیگران حق نامگذاری فروشگاهها و شرکتهای خود را به نام آنها ندارند به عنوان مثال فردی فروشگاهی به نام خانوادگی‌اش دارد آیا فرد دیگری از همان خانواده حق دارد فروشگاه خود را به آن اسم نامگذاری کند؟ و آیا فردی از خانواده های دیگر حق نامگذاری فروشگاه خود به آن اسم را دارد؟
ج: اگر موجب تدلیس و فریبکاری نباشد اشکال ندارد.

 

س 77: بعضی اشخاص به مغازه هایی که فتوکپی و زیراگس از اوراق و کتابها می‌گیرند مراجعه کرده و در خواست تصویر برداری از آنها را می‌نمایند و صاحب مغازه که از مؤمنین است تشخیص می‌دهد که کتاب یا اوراق و یا مجله فوق برای همه مؤمنین سودمند می‌باشد آیا جایز است بدون اجازه صاحب کتاب از آنها تصویر برداری کند و آیا اگر بداند که صاحب کتاب راضی به این کار نیست در حکم تفاوتی به وجود می‌آید؟
ج: در فرض سؤال اجازه صاحب کتاب و اوراق لازم است.

 

س 78: آیا نسخه برداری و تکثیر از نوارهای کامپیوتری (Disk) جایز است و آیا تفاوتی با درج عبارت «حق تکثیر محفوظ است» می‌کند؟ و بر فرض حرمت، آیا این حکم مختص نوارهایی است که در ایران تدوین شده‌اند یا شامل نوارهای بیگانه هم می‌شود؟ و با علم به اینکه بعضی از دیسک های کامپیوتری با توجه به اهمیّت محتوای آنها، بسیار گرانبها هستند؟
ج: اگر مالک آن نوار باشند حق تکثیر دارند.

 

س 79: کتابی توسط ناشر چاپ می‌شود، که در آن غلط املائی و یاصفحاتی سفید و یا ناقصی در فرم‌ها وجود دارد، آیا ناشر مجاز است آن کتابها را نشر دهد و بفروشد؟
ج: اگر مالک کتابها ناشر باشد با اعلام نقص حق فروش دارد و اگر مالک کتابها مؤلف است با اجازه مالک حق فروش دارد و اگر نقص را اعلام نکند مشتری حق فسخ دارد.

 

س 80: بعضی مواقع، کتاب چند سال در انبار می‌ماند تا بفروش رسد، آیا ناشر می‌تواند قیمت پشت جلد آنها را تغییر دهد و به قیمت روز بفروشد؟ همچنین آیا کتاب ناشر دیگری را می‌توان با تغییر قیمت پشت جلد آن فروخت؟
ج: اگر مالک کتابها ناشر است می‌تواند قیمت روی جلد را تغییر دهد و به قمیت روز بفروشد و اگر مالک مؤلف است او حق تغییر قیمت دارد.

 

س 81: از چاپ کتابی توسط وزارت ارشاد اسلامی جلو گیری شده، خسارت و هزینه های کتاب به عهدة مؤلف است یا ناشر و یا وزارت ارشاد اسلامی؟
ج: به عهده مؤلف است مگر اینکه در تإخیر ناشر و یا وزارت ارشاد مقصر باشند.

 

س 82: شخصی به عنوان مؤلف کتابی را به ناشری برای چاپ می‌سپارد، پس از چاپ معلوم می‌شود، مؤلف کتاب شخص دیگری است، تکلیف کتاب، حق تألیف و هزینه های انجام شده با کیست؟
ج: اگر چه این کار شرعاً جواز ندارد و آن شخص استحقاق حق تألیف ندارد ولی هزینه به عهده چاپ کننده است.

 

س 83: مؤلفی کتابی مشابه کتاب قبلی خود تألیف می‌کند و به ناشر دیگر می‌دهد، ناشر کتاب اوّل آیا حق جلو گیری از نشر کتاب مشابه را دارد؟
ج: حق جلوگیری ندارد.

 

س 84: پس از چاپ کتاب معلوم می‌شود در یکی از مراحل فنی چاپ کتاب، اشکالاتی در متن کتاب پدید آمده، خسارت به عهدة ناشر است یا عوامل فنی (مثل لیتوگرافی و یا چاپ خانه و…)؟
ج: هر کس در آن قسمت کوتاهی کرده است خسارت به عهده اوست.

 

س 85: ناشری کتابی را چند سال است چاپ نمی‌کند، آیا مؤلف مجاز است کتاب را به ناشر دیگری واگذار کند؟ و آیا ناشری چاپ کتابی را معطل نماید، مؤلف می‌تواند از او خسارت بگیرد؟
ج: اگر با ناشر قرار چاپ نکردن مجدد نکرده باشد حق چاپ دارد، اگر ناشر چاپ کتابی را برای مدت معین به عهده گرفته باشد و در آن مدت چاپ نکند خسارت به عهده ناشر است.

 

س 86: آیا ناشر یک کتاب، حق واگذاری کتاب آن مؤلف را، به ناشر دیگری دارد؟
ج: اگر قید مباشرت کرده باشد و یا چاپ این ناشر بهتر از دیگری باشد حق واگذاری ندارد.

 

س 87: آیا می‌توان کاغذ تعاونی که برای چاپ یک کتاب گرفته شده، در بازار فروخت و بعداً کاغذ آزاد خریداری شود و آن کتاب چاپ گردد؟ و همچنین آیا با کاغذ تعاونی این که به کتاب خاصی تعلق گرفته است، می‌توان کتاب دیگری چاپ نمود؟
ج: اگر کاغذ را تعاونی برای کتاب خاص فروخته باشد حق ندارد آن را در بازار آزاد فروخت.

 

س 88: آیا چاپ نهج البلاغه و صحیفة سجادیه و امثال آن از جهت حق التألیف، برای سادات حقی ایجاد می‌کند؛ و ناشر باید مبلغی را به عنوان حق سادات به حاکم شرع پرداخت کند؟
ج: حقی را ایجاد نمی‌کند.

 

س 89: کتابی فروش بسیار زیادی دارد، آیا مؤلفان و یا ناشران دیگر می‌توانند کتاب همنام و هم مطلب آن را چاپ کنند؟
ج: اشکال ندارد مگر اینکه کتاب خود را بنام آن کتاب پر فروش عرضه کند.

 

س 90: 1 ـ کیفیّت خواندن هفت مبین چگونه است؟ (معمولاً در بین مهاجرین رایج است)
2 ـ چـأه اذکار خوانده می‌شود و هر کدام چند مرتبه؟
3 ـ اینگونه ختم قرآن (هفت مبین) از سیرة کدام یکی از معصومین ٹ بوده است؟
4 ـ منابع و مأخذ موارد مذکور را راهنمایی فرمایید.
5 ـ توضیحات و نظر شخصی خود را بیان فرمایید.
ج: در فرض سؤال منظور از هفت مبین همان هفت مبین است که در سورة مبارکه یاسین است و خواندن قرآن از سیرة همة معصومین ٹ است. منابع و مأخذ هم روایات و آیات زیاد است که در ثواب خواندن قرآن آمده است و برای خصوص قرائت سوره مبارکه یاسین روایات زیاد وارد شده است ازجمله به تفسیر نور الثقلین مراجعه کنید.

 

س 91: نحوه برخورد رزمندگان اسلام با مجروحین دشمن حربی که قادر بر ادامه جنگ نمی‌باشددر حین درگیری و جنگ و بعد از پایان جنگ چگونه باید باشد؟
ج: کشتن مجروحین و أسرایی دشمن حربی جایز است مگر اینکه زمینه برای تبادل اسراء باشد که در این صورت از کشتن آنها خود داری کنند.

 

س 92: حکم شرعی افراد کافری که علیه مسلمانان و کشورهای اسلامی در مسایل نظامی و غیر نظامی اقدام به جاسوسی می‌کنند چیست؟
ج: کشتن جاسوس کفار حربی جائز است چون اهتمام به تضعیف مسلمین دارد.

 

س 93: با عنایت به روایت شریفه “ان النبی ٶ نهی ان یلقی السم فی بلاد المشرکین” که در متون مختلف فقهی جهت حرمت استفاده از سم علیه بلاد مشرکین مورد استناد قرار گرفته است مرقوم فرمائید:
آیا در خصوص تسلیحات کشتار جمعی مانند بمب های هسته ای و شیمیایی و میکروبی هم همین حکم می‌تواند جاری باشد؟
ج: نهی از القاء سم به بلاد مشرکین شامل عساکر حربی نمی‌شود، مراد آن این است که القاء سم به بلاد مشرکین موجب قتل زنان و کودکان و پیر مردان می‌شود، و اما القاء سم به عساکر حربی و استفاده از تسلیحات کشتار جمعی مثل بمبهای هسته ای و شیمیائی و میکروبی جهت شکست عساکر حربی بلا مانع است.

 

س 94: شخصی در حال حیات وسلامتی در حال اختیار، زمین های خود را برای نوه برادرش می‌فروشد و برای فرزندان و نواسه برادرش می‌گوید من تمام زمین های خود را برای شما در برابر کفن و دفن وقضای صوم و صلاة می‌فروشم این معامله در حضور تعداد مؤمنین صورت می‌گیرد یکسال زمین را مشتری‌ها اخذ می‌کند بعد از یکسال بایع مذکور از این معامله پشیمان می‌شود می‌گوید من زمین هایم را نمی‌دهم اکنون از نگاه شرعی بایع می‌تواند این معامله را فسخ کند؟
ج: در فرض سؤال اگربیع زمین در مقابل کفن و دفن و قضاء نماز و روزه معین باشد یعنی مدت نماز و روزه را معین کرده باشد آن بیع صحیح است و اگر مغبون واقع نشده باشد بایع حق فسخ ندارد و اگر مدت نماز و روزه را معین نکرده باشد که چند سال نماز و چند ماه روزه بگیرد در این صورت معامله باطل است. و اگر مغبون هم واقع شده باشد بایع حق فسخ دارد.

 

س 95: فی الحدیث الوارد انّ الامّة ستقسم الی 73 فرقة. وسؤالی هو هل المذاهب الاربعة الموجودة الیوم (الحنفیّة، المالکیّة، الشافعیّة والحنبلیّة) تشکل فرقة واحدة أوکل مذهب هو فرقة واحدة؟
ج: اربعة مذاهب تحسب اربع فرق.

 

س 96: هل الفترة الممتدّة بین النبی عیسی ٷ و الرسول الاکرم ٶ کانت خالیة من الأنبیاء و الأوصیاء؟
ج: هذه الفترة لم‌تکون خالیة من الأوصیاء من جانب عیسی ٷ کانوا موجودین الی زمان خاتم النّبییّن محمد المصطفی ٶ.

 

س 97: زندگی امام زمان (عج) چگونه است آیا با تجرد زندگی می‌کند یانه؟
ج: امام زمان (عج) در تجرد زندگی نمی‌کند حتماً دارای همسر و فرزندان است معقول نیست این همه سفارش و تأکید در اسلام به همسر داری و تأهل شده است امام زمان ٷ مجرد زندگی کند.

 

س 98:‌ دلیل حرمت طلا برای مرد چیست؟
ج: مرد مظهر صلابت و مقاومت است با طلا که برای تجمّل و آرایش است مناسبت ندارد شاید حکمت حرمت همین باشد ولی حرمت استعمال طلا یک امر تعبّدی است آنچه را شارع مقدس بیان فرموده ما باید تعبّداً قبول کنیم عقول ناقص ما انسانها قادر به ادراک فلسفة احکام نیست.

 

س 1 ـ 99: هل کل المسیحیین بطوائفهم فی العالم یؤمنون ان النبی عیسیٷ قد مات مصلوباً؟
س 2 ـ 99: من هو الذی صلب السید المسیح یعتقده المسیحیون، الیهود ام الوثنیون… ام غیره؟
س 3 ـ 99: ما هی اقرب طائفة مسیحیة الیوم فی اعتقاد‌ها و تشریعاتها الی الاسلام؟
ج: حیث ان المسحیین ینکرون رسالة خاتم النبیین ٶ فهم محکومون بالکفر فلیست وظیفتنا الجواب لأسئلتکم و هو لاینفعکم.

 

س 100: اشخاصی به عنوان نماینده قوم قبرستان مسلمین را به فروش رسانیده‌اند و یک نفر خشت مال خاک این قبرستان را برای خشت مالی می‌کند و باعث تخریب قبرستان شده است. نظر حضرتعالی در مورد فروش قبرستان مسلمین و یافروش خاک قبرستان چیست؟
ج: زمینی که وقف شده برای قبرستان مؤمنین فروختن وخشت درست کردن از خاک قبرستان شرعاً جایز نیست.

 

س 101: شخصی چکی را به بنده منتقل کرده و صادر کننده چک در خصوص آن چک شکایت خیانت در امانت مطرح نموده و در داد سرا تحت رسیدگی باشد. اگر شهود نیز تحصیل چک از طریق خیانت در امانت را گواهی نموده باشند آیا قبل از تعیین تکلیف موضوع شکایت در محکمه کیفری، تصرف در چک مزبور مشروع است؟
ج: قبل از رسیدگی تصرّف در آن چک جواز ندارد.

 

 

الحمد لله اولاً وآخراً والصلاة والسلام على محمدٍ وآله بدءاً وختاماً.
22 / 12 / 1387